• وبلاگ : خانه ي خانواده
  • يادداشت : ادامه ي من متفكر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + zhengwei 

    Principally it is the replica Omega movement and architecture that sets it abreast from the competition.But why is this so special? Combining top abstruse advance with around-the-clock affected designs, it is no admiration that the affluent and acclaimed seek out Rolex, Tissot and Omega a part of added bottom accepted brands.


    سلام دوست گرامي ! مبحث جالبي هست و صد البته قابل تأمل ... شاد و پيروز باشيد

    سلام و درود استاد گرامي

    استاد، آيا مثلا استاد در مورد فكر هم گفته الفكر فكران ؟

    اگر اين طور است توضيح بفرماييد كه منظور از دو فكر چيست.

    ضمنا

    العقل عقلان را كه امير مومنان فرموده اند، چگونه تقسيم بندي كرده اند ؟

    پاسخ

    عليكم السلام داداش . اول اينكه امام عليه السلام فرموده اند يك عقل مسموع داريم و يكي هم مطبوع ، ديگر اينكه بله فكر هم همانطور ست كه فرموده ايد، ولي مقصود بكار گيري مثلا شنيده شده مي باشد .

    سلام

    نهمين ويژه نامه مسلخ عشق منتشر شد

    اگه خوشتون اومد با ما تماس بگيريد تا ترتيب دريافت آن را بديم

    يه جورايي هم خواهشمنديم كه نظرات خودتون را براي ما ارسال كنيد

    يه چيز ديگه!

    اگه از وبلاگ ما خوشتون اومد به رفقا هم معرفي كنيد

    يا علي

    سلام استاد

    خوش برگشتيد...خوشحالمون كرديد.

    خوب راجع به اين نوشته .. من هيچي ....چي بايد بگم؟

    يا حق

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامي

    ممنون از اينكه بعد از مدتها سرافراز كرديد

    اما قرار بود كه حقير به دليل فقر دانش براي نوشته هاي شما نظر ندم. اما قرار نبود كه شما از نظرات ارزنده و روشنگر خويش منو محروم كنيد !!!

    اميدوارم بازهم فرصتي پيدا كنيد و تشريف بياريد . ولي اينبار براي نقد و بررسي و اظهار نظر ، كه يقين دارم مفيد و سازنده خواهد بود

    التماس دعا

    سلام.

    از حضور دوباره ي شما واقعآ خوش حال شدم.يك دعا دارم و يك سوال.

    به اميد روزي كه همگان قدر دان نعمت فكر شوند . و به نعمت عقل كه همان حجت دروني است ،جايگاه واقعي اش را در فرماندهي قواي شان بدهند.

    راستي درست است كه دامنه ي تقليد را آنقدر وسيع كنيم كه ديگر فكر كردن را هم وظيفه ي خودمان ندانيم؟