سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکتب یا مدرسه ی دین یا اسلام (4) :

... ، ألرّحمن الرّحیم ، مالک یوم الدّین ، ... .

اما بعد :

یعنی  بعد اول سلام جونم برا بچه های گلم بگه که حال شاید شما ، یا یکی از شما ویا اصلا یکی (1) و همونطور که گفتم تو یه جایی (2) بیاد بگه ، یعنی همون که گفتم حرفی بزنه ، تو اونجا ، خب مشکلی نیست ، حتی اگه گفته بشه نه تنها علاقه ای نداره ، بلکه با اینی که گفتم مخالفم هست .

برا اینکه من حرفی تا الان زدم همین بود دیگه ، که ایشونم یه حرفی دارن و در یه جاییم زدن ، و فرقیم نمیکنه که در گوش زده باشن ، یا مکتوب یا نوشته اش باشه برا چشم و کاشفش یکی دیگه از نعمت های پنجگانه ی خدا دادی ما باشه .

مشکل :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طه ، ... .

حالا هدایت مکشوف یا کشف یا پیدا شده بمونه ، ووو ، برا اینکه حرفی که زده شده برا این نیست که تو چشم ، گوش ووو لونه کنه ، وخونه ی آخرشم فقط حواس پنجگانه ی خدا دادی ما که نیست .

ولی چقد یا چه "قدر" یا اندازه مخالف !؟ مخالفت با حرف ؟ حرفی که زده شده و در اینجا ؟ هم حرف و هم جاش !؟ آیا صد در صد مثلا ؟ یا نهایتش نود و نه درصد !؟ یا نه دهم ؟

مگه اینکه حرفی که پیدا ! شده این باشه که حرفی پیدا نیست ! بلکه پیدا هم هست ! یعنی ناپیدا پیداس !

مثل حرف ! کی ؟ و در کجا !؟

یادتون باشه گفتم براتون ، مثل حرف آقای راسل ، برتراند راسل ، برتراند راسل انگلیسی ، نه مثلا ایرانی و اونوقتم نه در ایران شاهنشاهی ، و نه حتی جمهوری اسلامیشم ! که بعنوان دانشمند یا عالم ، فیلسوف ، ریاضی دانم به بچه مدرسه ای یا مکتبی اونم معرفی شده باشه و ...

بلکه در خونه ی آخر اون حرف ! یعنی حافظه ی همون بچه مدرسه و مکتبی ! اونم نه حتی نودو نه درصد ، یا نه دهم ! که یه درصدیم جای برا :

... ، ایّاک نعبد و ... .

گذاشته باشه ! که بچه مدرسه یا بچه مکتبی حتی بگه آری ، چه برسه بگه نه و یه درصدی جای مخالفت داشته باشه با اون حرف و در جایی ! اونم تو خونه ، مکتب خونه ، مدرسه و یا ... حرف ! و بگه بابا راسل :

... ، لکم دینکم ولی دین .

هرچند که شما نه تنها گفته باشین ، بلکه نوشته هم باشین که : دین یا اسلام ندارین ، یا بقول خودتون :

چرا مسیحی نیستم ؟

و مقصودتونم این نباشه که طبق حرف یا مکتب خودتون :

چرا مسیحی نیستم هستم ؟

مثل همون ناپیدای پیدا !

خب ، شاید ایشونم حرفشون براشون پیدا نبوده ! که چی میگن ، اگه یادتون باشه تو داستان شورایی که خلیفه ی دوم چیده بودن و به یادآور دین محمد (صل الله علیه و اله وسلم ) علیه السلامم جای حرف زدن داده شده بود ، گفتم که یکی از اون شش نفر شورا حرفی زد که براش پیدا نبود ! و با اینکه در پاسخ شنید که :

من طبق کتاب خدا ، سنت رسولش و رای خودم عمل می کنم .

بازم براش پیدا نشد ! که بابا اونیم که تو گفتی رای تو هم توش بود دیگه ! فقط حرف خدا ، روش پیامبر و شیخین که نبود !

 

خب ، شب بخیر تا فرصتی دیگه ان شاءالله  

---------------------------------------

(1)    و (2) – یادداشت قبلی در پارسی یار یا پیامرسان 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :235
کل بازدید : 1304342
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ