سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت داده ، بخش پایانی 2 :

سلام علیکم

واگذاری مدیریت :

... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ .

دی رفت و بهمن آمد ، آخرین شاه شاهنشاهی ایران ، اونم نه از سرزمینی بنام ایران در مثلا زمان داریوش ! بلکه از ایرانی از سرزمین ایران ، در مثل همین دی رفت و بقول ایرانیانی چون ما ترکهای مادش :

مین اوشیوز الّی یدّی

ممد رضا تختن پتدی

و در مثل یازده روز بعد امروزی امام آمد .

و رفت بهشت زهرا و مدیریت یا بقول مقام معظم رهبری :"کلید" ایرانو داد به دولت !

فقط دوست منتظر نبود ، دشمن هم منتظر بود ! که خیالش راهت شد ! چراکه فکر نمی کرد مدیریت از دولت گرفته نشه ! اونم در حالیکه تقریبا همه ی ایران ، منجمله شهریم که ما اونجا ساکن بودیم ، از دست دولت خارج شده بود  و بیشتر هم این مساجد بودن که داشتن اونو مایوس می کردن ، که کار رو باز سپردن به دولت و دشمنو از نگرانی در آوردن !

چراکه نه تنها دوست ، بلکه دشمنم منتظر یه چیزی بود ! چه چیزی ؟ خب تغییر مدیریت !

منم مثل همه بنا شد که برم سرکار خودم در آموزش و پرورش ، دیگه مسجد حاج بابا کاری نداشتم که برم ، البته تا وقتی که ادارات ، سازمانها و موسسات قبل انقلاب ، منجمله آموزش و پرورشم که تق و لق شده بود راه بیفته ، میرفتم کمیته و بیشترم میرفتیم اطراف شهر و خصوصا ورودی ها و خروجی های شهرو مراقبت می کردیم ، با یکی دو دو نفری .

بعدشم که تفنگو گذاشتم زمین و رفتم مدرسه و جنگ که شد دوباره برداشتم و ...

واگذاری ولایت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ، ... .

خب بازم رفتم دنبال کتاب و مطالعه ، البته نه اینکه تو انقلاب مطالعه رو ول کرده بودم ، از قضا بازار کتاب و مطالعه خیلیم داغ شده بود و از همه رقمشم کنار خیابونم پهن بود .

مفسّری گفته که این قسمت :

... الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ...

از آیه ای که آوردم جاش تو این آیه نیست .

میخواد بگه که یازده حرمتی که اول آیه برشمرده شده ، با واگذاری مشروط اون در آخر سازگاری هست ، ولی میان این دو با اول و آخر آیه مناسبتی نیست !

در حالیکه مثلا "مضطر" که فقط مجبور به مثلا اکل میت نیست ! بقول مثلا آیه ی "أَمَّنْ یجِیبُ" (1) مضطری هست ، اونم در مدیریت ارض یا زمین ! منجمله سرزمینمون ایران ! اونم بعنوان یه ایرانی !

نه اینکه قد مثلا زمان داریوش ! و زمان محمد رضاشم نه ! قد استان ، شهر و محله هم نه ! که تحت مسجدش باشه یا نهاد دیگه ای از نهادهای مدنی علم یا دانش اجتماعی جهانی و منجمله ایران بعد انقلابم .

کف مدیریت :

حتی قد خونه خودمونم نه ! ولی قد خودم چی ؟ اینقدم نه !؟ یعنی قد چهار چوب بدن خودمم نه !؟ در حالیکه :

بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ، فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ... . (2)

شب بخیر .

زیر نویس :

1 - سوره ی نمل ، که صرف نظر از بسم الله اول سوره ، دوتا بسم الله الرّحمن الّرحیم داره ! مفسری گفته که بسم اللهی که در نامه ی حضرت سلیمان علیه السلام اومده ، به نقل از گیرنده ی اونه .

با این حساب گیرنده یا خواننده ی نامه هم گفته : بسم الله الرّحمن الّرحیم .  

2 – سوره ی توبه ، که رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم ابلاغ اونو به علی بن ابیطالب واگذار کرده ، که از طرف خدا و رسولش برود به مشرکینی برساند ، که : فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ... .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :355
بازدید دیروز :235
کل بازدید : 1304687
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ