سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انقلاب نخستین (2) :

بِسْمِ اللَّهِ (الرَّحْمَنِ (الرَّحِیمِ)) ، ... .

اول امروزو تبریک بگم تا یادم نرفته ، البته نه بقولی جمعه ی آخرسالو ، مثل دیروز و پریروز که چهارشنبه سوری بود ، و باز امیدوارم که هفته ی بهتری پیش رو باشه ، هرچندم که قسمتی از اون تو همین امساله که هنوزم تو اونیم .

خب برا اینکه امروز با نه تنها چنین روزی در دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی (1) بلکه با چنین روزی در هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال هجری شمسیم فرق داره ، چراکه امروز فقط یه روز تعطیل و با مثلا پنجشنبه روزایی بقول بعضیا تعطیلات آخرهفته و مثلا رفتن به تعطیلات ! و مثل رفتن به تعطیلات آخر سال که بقول تلویزیون یا سیمای جمهوری اسلامی ایران ، پلیس یا محافظ راه رفتن ، ضمن اینکه گفت مراقب ثبت خلاف روندگانه ، اعلام حجم ترافیکم کرد ، حالا چقدش ؟ بمونه ! چراکه در مثلا خروجیای تهرون چقد از جمعیت اونجا !؟ مثلا ماشین دارن ؟ یا توان گرفتن بلیط رفتن به جایی رو با ماشین !؟ حالا بعنوان مثال جروجیای آسمونی از فرودگاه مهرآباد و ... بمونه ! نیست ، و علاوه براینم روز حتی نظافت و دید و بازدید فقطم نیست ، بعنوان مثال همین فرقی که امروز با چنین روزی پیش از انقلاب داره هم می تونه جای تبریک گفتن داشته باشه ، چراکه بعد روز نو (2) نوبت به هفته ی نو میرسه و بعد :

ماه نخستین :

... ، وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (3)؟ ... .

همونطور که گفتم دیروز در حالی :"به استقبال سال نو" رفتم که هوا بهاری بود ، خب تو آسمون (4) زمینم بهاری بود ، از قضا بارونم بارید ، و اگه امروز زمین خشکه همش که بخار نشده برگرده بالا ، اگه گفته نشده بیشترش ، ولی به زمینم رفته و ذخیره شده برا روی زمینا ، منجمله آدما ، حالا مثلا درختا و حیونا و از این طریقم روزی آدما ! بمونه ! ولی آب مثلا ذخیره شده چی !؟

بعنوان مثال بقول استاد شهید در :"اقتصاد اسلامی" ! به :"اون زن زابلی" م مثلا موافقت اصولی داده میشه که پمپ استخراجشو بزنه !؟ تازه گیریمم که بده (5) به اونم ! اون بنده خدا که اهل این حرفا نیست ! اون هنر کنه آبیرو که براش استخراج کردنو با قیمت :"اصلاح شده" ، یعنی :"تو جیبی"ش مصرف کنه ! اونم نه مثلا برا آب دادن باغ که نه ! باغچه هم نه ، ووو ، چه رسه به مثلا شستن ماشین و اونم برا رفتن به تعطیلات آخر هفته و آخر سال مثلا ! اونم آخر سال :"اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل" !

خب ، تا کجا رفتم !؟ به استقبال سال نو دیگه ! تا فصل نخستینش .

خب حالا نوبت چیه !؟ البته بقول علمای دانش نانو !؟ و بقولی از دو قول ملای رومی که قبلا گفتم میگه :

زانکه از قرن بسی گمره شدن

زین رسن قومی درون چه (6) شدن

مر رسن را جرمی نیست ای عنود

چون تو را سودای سر بالا نبود

حالا قول دیگش بمونه ! چراکه شاید مقصود علمای دانش نانو هم مقیاس نخستین باشه ! و یا مثل شکافتن اتمی صلح آمیزش باشه ! ولو اینکه با قیمت اصلاح شده هم به دست :"اون زن زابلی"م برسه ! که دست داره در مقیاس یابی و شکافتنم ، بلکه بقول استاد شهید در همون :"اقتصاد اسلامی" ! تو خروجی تهرونم برا رفتن به تعطیلات آخر سالم ! حتی :"در زمان شاه"هم ساخته شده باشه ! مثل :"اتوبان تهران قم" ، تو :"ماشین سازی" م برا رفتن به تعطیلات آخر سال از خروجیاش !

خب ، میریم که داشته باشیم مقیاس ماهو در فصل نخستین سال نو ! ماه فروردینو !

البته ماه که نه ! ماه اونه که تو آسمونه ! و اسماشم محرم ، صفر ووو ، ولی فرودرینم نخستینی در بهار نخستینه ، تو بقولی :"مجموعه ی تهی" که نیست ! کلاه (7) داره ، حفاظ داره ، ولو اینکه زمین آسمونی باشه و "سودای" سر بالا هم نداشته باشیم !

خب هفته رو هم که گفتم و نوبت میرسه به چی ؟ نوروز دیگه ! البته روز نو یا روز نخستین ، که فکر می کنم طولانی شد و بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله " تعالی ! " ، فعلا "خدا"نگهدار .  

زیرنویس :

1 - قبلا گفتم که این دوهزار و پانصد سالی که گفته میشه ، یه قلمش هفت سالش محمود افغان بوده ، اونم بعد صفویه و رسمیت که نه ! بلکه مذهب رسمی ایران شیعه شد ! و در تاریخ ایران بعد اسلام دوران صفویه فصلی قبل از انقلاب اسلامی برا خودش بحساب میاد ، تازه همزمان با :

من فکر می کنم ، پس هستم .

م ، در غرب ، اروپا و حالا در فرانسه ! یا کوههای فنلاندم بوده ، بقول استاد شهیدمرتضی مطهری :

در کوههای کهک قم .

2 – مقصودم فقط نوروز و عید نوروز نیست ، بلکه مثل بهار نخستینه که در نوشته ی دیروز گفتم .

3 – همانا گذاردیم آنرا آیتی (نشانه ای) پس آیا هست یادآورنده ؟

داخل پرانتز از منه ، برگردان به فارسی از مرحوم آقای محمّدکاظم معزّیه .

4 – مثل اندام حسی که تو اندام جهان خارجه ، بلکه تو اونه که محفوظه ، وگرنه نیاز به لباسی مثل لباس فضانوردا به مثلا کره ماه داره ! البته برا کره ی زمین داره ! ولی منظورم از محافظی که گفتم این نیست ، که مثلا روکشی باشه بنام پوست بدن ، برا حفظ مثلا مویرگای زیر پوست که با خوردن به اینور و اونورش به چیزی ، یا خوردن چیزی به اونا آسیب ببینن ، ووو .

بلکه منظورم همون بودن اندام نه تنها خارجی و مثلا پوست ، بلکه اندام درونی بدنم در اندام جهان خارجه و بعنوان مثالم همون چشم که گفته شده میفته به اندام جهان خارج ! مثلا به آسمون و زمین تو آسمونم مثل خودش تو اندام جهان خارج !

حالا اگه گفته بشه که رو زمینه و نمی بینه که زمین تو آسمونه ، خب بعنوان مثال خورشید تو روز و ستاره های دیگه هم تو شب چی ؟ سیاره های مثل خودش ! مثل سیاره ی خودشم که تو آسمونه ! خب بله اول و آخر ماه شاید بچشم نیاد ، ولی قرص کاملشم به چشم نیفتاده !؟

5 – حالا مثلا وزارت نیرو ، یا بخش خصوصی تحت نظارتش ، خارج از نظارت و مثل پلیس راه و دوربین دارشم نمیگم !

6 – چاه ، حتی برا مثلا استخراج آب و ... مراحعه بشه به زیر نویس 5 .

 

7 – مراجعه بشه به زیرنویس 3 نوشته ی دیروز . 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :229
بازدید دیروز :235
کل بازدید : 1304561
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ