نماز نخستین پایانی :
اشاره :
صبح که از نونوایی برمی گشتم ، تو کوچه ی یکی مونده به کوچه ی ما ، بازم دوتا از دانش آموز فکر نمی کنم مقطع ابتدایی باشن ، بازم زود راه افتاده بودن .
نم نم برفی رو که شکر خدا می بارید باد سردی که بصورت می خورد ، با خودش می برد و کنار دیوارا و بلندیای تو مسیرش بود که اونارو جمع کرده و سفیدی می زد .
ولی بارش اونقد نبود که مدرسه ها اونم اول سالی ، اونم برا مقطع تحصیلی اون دوتا تعطیل کنه ، از طرف دیگه ی کوچه از کنارم رد شدن و سلامم ندادن دخترا که جوابش واجب بشه .
خب معلوم بود که میرن سر خیابون تا سوار ماشین بشن برن مدرسه .
خب پیداس که تو مدرسه ، مثلا در برنامه ی خوشامدگویی بهشونم ، برنامه با آیاتی از قرآن آغاز میشه :
... ، ذُرِّیةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ ... .