تولد امام ، امام دوم :
بسم الله ... ، إقرأ ... ، إقرأ ... .
سلام علیکم
جمع آوری اطلاعات (1) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، کِتَابٌ مَرْقُوم ... ، کِتَابٌ مَرْقُوم ... . (2)
اطلاعات مکتوب یا نوشته شده :
اشاره :
در بحث تولد ، که بحث فعلی پس از اونه ، گفتم که منو ، مثل هر بنی آدمی ، مادرم بدنیا آورده .
خب ، حالا بحث اینه که بدنیا اومدنم رو ، که با سر بدنیا اومدم ، البته مثل بدنیا آوردنم بحسب نقل ، و البته نقلی که مخالفی نداره ، یعنی همونطور بعنوان مثال فیلسوف ، ریاضی دان و خلاصه عالم یا دانشمندی بعنوان مثال مانند نویسنده ی همون کتاب :"چرا مسیحی نیستم؟" م نه تنها ننوشته ! بلکه به زبونم نیاورده که از مادرشون زاده نشده ، همینطور آیا یکی با مثلا پا بدنیا اومده ؟ که بگه و بعدشم مکتوب یا نوشته ای ازش باشه ؟ که خونده بشه ؟ ولو بقول آقا امام اول ما :"مسموع" یا بعبارت دیگه :"نقلی" م ؟
ماه تولد امام دوم :
یعنی ، همونطور که در بحث قبلی گفتم که :"به تعبیر معروف " نخورده باشه نون گندم ، مثلا بگوشش خورده باشه که بنی آدمی ، حالا مثلا در زادگاهشم نه ، یه جایی تو دنیا با سر بدنیا نیومده ؟
که اونو ، مکتوب ! شو ، قرائت کرده باشه یا خونده باشه که برا یکی دیگه بگه !؟ که اونم ، مکتوبشو داشته باشه و نقل قول کنه مکتوب مسموعشو ، ولو بقول آقا امام اول علیه السلام که نفعیم براش نداشته باشه !
ماه مهمانی :
که تازه بحث اصلی اینم نیست ! بحث بحث مرقوم یا رقم خورده ی اینه ! مکتوب یا نوشته شده این !
اونم در ماهی که در آستانه اونیم ! و گویا قراره که شنبه ، یکی دو روزه دیگه وارد اون بشیم و ان شاءالله روزه بگیریم !
چراکه ماه نزول قرآنه ! اونم تو یه شب ! یدفه ! نه تدریجی و در بیست و سه سال بر دل یا قلب خاتم پیامبران ، و در شب قدریم تو همین ماهی که در پیشه ان شاءالله ، بر قلب یا دل بقول خودمون ، البته نه بقول ما ترکا ، بلکه به زبون رسمی جمهوری اسلامی ایران ، ...
امامت :
که روزش روزه گرفته شده ، از اذان صبح تا اذان مغرب ، یعنی بعد افطار ! ولو با یه لقمه ، ولو با یه قطره ...
نه مثلا مدیریت گرسنه ، تشنه ... ، و رقم خورده ای بنام :"مجموعه ی تهی" ! و اونم پس از انکار روز روشن :"مجموعه ی جامع" ای ! یا بی خبر از روزی که شب شد !
خب ، چه خبر ؟
از سفر دینی رییس جمهور امریکا ؟ گویا پس مرکز اسلامی دنیا ! و از اون جا به سرزمین آرزوها !(4) گویا عازم دیدار با مراجع دینی دیگه شده و برا اونا هم یه چیزی تو سر داره !
گفتم که من با سر بدنیا اومدم ! و ...
و برا اونا هم یه چیزی رقم زده ! مکتوب !
خب ، حالا برا جمهوری اسلامی ایران چه رقم زده !؟
مگه داره !؟ تو ارقام مکتوب یا نوشته !؟ ولو بقول امام اول : مسموع ، نقلیشم ! که براش رقم خورده باشه ! مکتوب یا نوشته شده ای که براش تنظیم کرده و ترتیب پیاده کردنشم مکتوب رقم خورده باشه !
خب مرکز اسلامی که عربستان سعودی بود و ...
حالا چه هدایایی رد و بدل شده و در این معامله چه رخ داد !؟ بمونه ! آخه رییس جمهور آمریکا که نه ! ریاست جمهور ادیان ! همون قیصر قدیمش ، که کم نداشته ! و زیاد برداره ! در مرکز دینی بعدیم ! چنین نیست که خوابی براشون ندیده باشه ! باشن ! مکتوب !
فقط مونده که به مرکز مسیحیت چی بنا شده که بده و بگیره ! شایدم بگیره که بده جناب قیصر ، شاه و یا رییس ؟ حالا به شیعه و سنی اونم یکسان ؟ بمونه !
که براشون پیاده بشه ! آخه درسته که با سر بدنیا اومدم ، ولی آیا گفته نشده مثلا : پا بدنیا گذاشتن ؟
بعنوان مثال :"چشم به دنیا گشودن " م گفته شده ، ولی قلب یا دل و یا ... (5) چطور ؟ بدنیا اومده !؟ خب بله !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، ذَلِکَ الْکِتَابُ ... .
در یثرب ، مدینه ، نه حتی مدینة النّبی عربستان سعودی ! چه رسه با اونجا که اشغالگری درسر آرزوی رفتن به اونجا رو داره ! که گویا مرقومه و مکتوبشم همینه ! که پیاده بشه ! و سفر جناب قیصر ، شاه ، ملک و یا رییس جمهورم ...
حالا همونطور که به نقل از مثلا مرحوم علامه محمد تقی جعفری قبلنم گفتم که این در کتب تاریخ علم رقم نخورده ، دلیل نمیشه که مکتوب یا نوشته شده ی مرقوم یا رقم خورده بحساب نیاد ، حتی برا پیاده شدنش رو زمین ! زمینیم که گفته بشه : پا به اون گذاشت ، من !
و اینم بمونه که این بقول اون مرحومه ! یعنی بقول مثلا علم یا دانش ریاضی مکتوب مرقوم دو رقمی باشه و اینم یکی از دو رقمی اون باشه ! و پرسش عبارت از این باشه که : چرا ذلک یا این در مکتوب مرقوم تاریخ علم یا دانش مکتوب یا نوشته نشده !؟
که خدا بخواد بحث اینم در ماه مبارک خواهم داشت ، بعبارت دیگه دنباله همین بحثی رو که مطرح شد ، تحت عنوان : تولد امام ، امام دوم .
زیرنویس :
1 – گردآوری رقم خورده ، مکتوب یا نوشته شده ی اون .
2 – در تفسیر شریف المیزان آمده :
".. و آیات اول این سوره که سخن از مطففین دارد از نظر سیاق با آیات مدنى ، و آیات آخرش با سیاق سوره هاى مکى مناسب تر است ." .
توضیح : قرآن عظیم (3) که صد و سیزده سوره است ، هشتاد و پنج سوره اش در مکه نازل شده ، که به سوره های نازل شده در مکه سوره های مکی گفته میشه ، و بیست و هشت سوره اش در مدینه نازل شده که به نازل شده در مدینه هم سوره های مدنی گفته میشه .
نازله شده بر پیامبر بعد سبعا من المثانی که هفت آیه است و آیه اولش :"بسم الله الرّحمن الرّحیم" و در قرآن های مکتوب یا نوشته شده ای و تفاسیری ، حتی تفاسیر شیعه ! هم ، این آیه مکتوب ! نشده و برای اینکه سوره هفت آیه بشود آیه ی آخر مثلا چنین نوشته شده :
... 5 صراط الّذین أنعمت علیهم 6 غیرالمغضوب علیهم و لاالضّالّین 7
در حالیکه صرف نظر از اینکه بشری نیست که از نعمت محرم شده باشه ، ولو اینکه منکر اون باشه و یا ندونه که از خدا داره ، تازه چه فرقی داره اونی که بنا رو بر انکار و نمی دونم نمیذاره ؟ مگه اینکه بنا گذاشتن بر یکی از این دو باشه ! نه هردوش ! مثل همون که در بحث قبلی بعنوان مثال نقل شده ! که یکی بعنوان عالم یا دانشمند ! برا یکی که نمی دونه گفته باشه : چرا مسیحی نیستم ؟
4 – سرزمین اشغالی فلسطین توسط مثل همین رییس جمهورا ، تحت پوشش دین ! و ...
5 – به هر زبون دیگه ای که به معنای دل بقول ما باشه !
