سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا مسیحی نیستم ؟

سلام علیکم ، شب بخیر .

...،  الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا ... .  

البته الان روزه ! یعنی وارد روز دوشنبه شدیم ! یعنی ساعت بیست و چهار دیروز چهاردهم خرداد ، برابر با نهم ماه مبارک رمضان ، و یا چهارم ژوئن رو پشت سر گذاشتیم ، ولی خب شبه دیگه ! یعنی آفتاب غروب کرده و هوا تاریک شده و ماه و ستاره ها در اومدن و ... و به این گفته میشه شب .

دم غروبی که از کار در اومدیم ، رسیدم خونه سفره ی افطار باز بود و منتظر نون ، پنیر و شیر که گرفته بودم ، آخه بعد هشت روز کار امروز ، که به اوستا گفتم برا افطار حتی پول نون نداریم ، گفت به صابکار زنگ زده و اونم گفته فردا ، برادرش گفت پنجاه شصت تومنی تو کارت داره و بریم بگیرم بهت بدم و رفتیم تا عابر بانگ و سی تومن بهم داد و اذان میگفتن که تو صف نونوایی بودم .

یکی دولقمه نخورده بودم که همونجا کنار سفره خوابم برد و نزدیک ساعت دوازده بود که مادر خونه برا نماز عشا بیدارم کرد ، و الان که خوابم نمیاد گفتم این بحثو مطرح کنم .

خب ، شاید نگفته باشم که من اصلا کتاب یا نوشته ی :"چرا مسیحی نیستم؟" و حتی ندیدم ، چه رسه به اینکه خونده باشم و بخوام در موردش حرفی بزنم ! بلکه تو آثار بدون استثناء خوب استاد شهید بود که از این کتاب مطلع شدم که چنین کتابی نوشته شده و تو اونم اومده که ما نه تنها پدری بنام حضرت آدم علیه السلام نداریم ، بلکه :

اونوقت خدا رو کی آفریده !؟

وقتی که ما رو پدرمون آفریده باشه ، و اونو هم پدرش ، ووو تا جاییکه حضرت آدم علیه السلامو دیگه پدرش نیافریده باشه و خدا اونو آفریده باشه !؟

خب این ، با اینکه مسیحیت و روحانیت مسحیت مثلا زمان نویسنده ی کتاب ، در قرن نوزدهم میلای ، حرفی در مقابل حاکمان اونوقت نداشت ! مثلا در مقابل استعمار کشورا و سرزمینایی ، و یا حتی مثلا در مورد اقتصاد کشور خودشونم و معیشت مردم کشورشونم ! ولو اینکه یکی محتاج نون شبشم باشه تو اونجا ، فرق داره !

چراکه مسئله یه پرسش علمیه ! خب بله شامل علم یا دانش سیاسی یا تدبیر منزلم و منجمله تدبیر اقتصادیم میشه ، صرف نظر از اینم که در همین مثلا اقتصادم ، اقتصاد برا خودش یه علم یا دانشه ! و مثلا مستقل از علم یا دانش سیاسیم باشه !

یعنی حرف این باشه که این علم یا دانشم ، جدای از مسئله یا پرسش سیاسی پاسخگویی میشه ! همونطور که گفته شده و میشه ، بعد انقلاب صنعتی یا رنساس در اروپا ، غرب و بعدم دنیا ، سیاستم جدای از دین پاسخگو داره ، چه رسه به اقتصاد سیاسی !

یعنی نه تنها اقتصاد ، یلکه اقتصاد سیاسی دینی هم نداریم ، که دین ، یعنی علم یا دانش دین پاسخگوی اون باشه ! حالا می خواد دین مثلا مسیحیت باشه ، یا اسلام و مقصود اسلام عیسوی هم نباشه و محمدیم باشه !

چراکه پرسش در واقع همونه که : چرا دیندار نیستم ؟

که در مباحث قبلیم گفته شد ، و حالا بعنوان مثال می خوایم ببینیم آیا چنینه !؟ یعنی آیا دین پاسخگوی پرسشی نیست !؟ البته علم یا دانش دین !؟

چرا !؟ خب چیکار کنیم !؟ بعنوان مثال !؟ بشنویم !؟ یا بدونیم !؟ به ادعای نویسنده ی کتاب ! اونم در حالیکه مخاطبش چشم و چشم بینای ماست !؟

مگه اینکه دونستنی هم برا مخاطبش قایل باشه !

... وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ، ... . 

 خب اذان صبح تهرانو داره تلویزیون میده و داریم به اذان صبح به افق ما نزدیک میشیم ، ضمن صبح بخیر پیشاپیش برم آماده بشم برا نماز .  

 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :328
بازدید دیروز :269
کل بازدید : 1300733
کل یاداشته ها : 1753


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ