سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چرا مسیحی نیستم (3) :

... ، وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ، إِنَّ اللَّهَ لَا یسْتَحْیی أَنْ یضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا یضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ ، الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ، ... .

سلام علیک ، روز بخیر .

پیش از ظهر رفتم یه سر زدم به سر کار و صابکار داربست قسمت شمالی ساختمونو که مورد نیاز جوشکار برا زدن نبشی بود رو داده بود بسته بودن ، که بعد نبشی کاری نما بشه و انشاءالله بازم مشغول کار پیش اوستا بشم .

البته دیروز ، که نمی دونم از صابکار پول گرفته بود برادرش ، یا نه ؟ مزد فکر می کنم دو روز از هشت روز کاری رو که کرده بودم داد ، البته نه با محاسبه ی ساعت های اضافه کاری حتی شاگرد نما کارم ، چه رسه به اینکه نما کاریم براش کرده باشم و تو نماکاریشم تاثیر گذاشته باشم ، و مثلا بردن دستگاه برش که هیچ اوستا کار وردستم بعهده اش نیست ، ووو .

خب نزدیک به سه پنجم مزد یه روز که رفت برا یه مرغ فقط ، برا چند تا سحری ، و با مدیریت مادر خونه برا خرید ملزومات دیگه یه هشت تومنیم دستور داده شد که برم سرم اصلاح کنم که خیلی جنگلی شده بودم .

یه مقداریم موند برا چند روز نون و پنیر وشیر روزانه ، تا ببینیم این چند روز چند روز میشه !؟ با دستمزد دادنی که اوستا ، یعنی برادر اوستا پیش گرفته ! آخه گویا یه واحد از شش واحد این ساختمونو خریده و پول نما کاریم تو خرید معامله شده و گویا پولی برا نماکاری قرار نیست که بگیره !

خب ، کجا بودیم ؟

آهان ! یادم رفت بگم ، که تو این کار بیکار نبودم و برا شما جوونا هم داشتم کار جور می کردم ، مثلا با کاشیکار صحبت کردم که بجای پنجاه تومن که گفت به کارگر میده ، چهل تومن بده تا ان شاءالله داداش محسن بره براش مصالح رو بده به طبقات ، و به صابکارم گفتم ابزار فارسی بر کردن سنگو که متری دویست تومن میده ، صد و پنجاه تومن بده تا ان شاءالله داداش محمدم بره براش بزنه ، اونم نه مثل اونی که براش تا اینجا زده ! و کارو اوستا رو خراب کرده .

که اگه خدا بخواد بره بزنه فکر می کنم بتونه کرایه خونه ی این ماهشو و شارژای عقب افتادشم بده ، که واجب تر از دوماه کرایه خونه و قبضای با قیمت :"اصلاح شده" ی عقب افتاده ماست ، و خورد و خوراکشونم که باهم یه چیزی می خوریم .

راستی امروز که خونه بودم خبر دارین که حاج آقا حسینی در برنامه ی سمت خدا ، شبکه سه ی سیمای جمهوری اسلامی ایران ، چی گفت !؟ در مسائل مربوط به روزه !؟ که نفقه ی فرزند و حتی نوه هم بگردن پدر خونس !؟ حتی وقتیم که برا خودشون خونه زندگی تشکیل داده و ازدواج کرده باشن !؟ اونم مثل داداش محمد که نفقه ی همسرش بگردنشه .

حالا خدا رو شکر کنه که یه همچین زوجی رو خدا نصیبش کرده که اول زندگیم باهاش بسازه و اونم اینقد ! که امیدوارم همقد مادرشم بشه ان شاءالله ! که هرکی جای اون بود یه روزم فکر نمی کنم منو تحمل میکرد ! و خدا رحمت کنه مادر عروس گلمو که همچین دختری رو بدنیا آورده ، یا بقول :"چرا مسیحی نیستم ؟" آفریده !

یعنی نقش دوم تربیتشو بقول تفسیر شریف المیزان به این خوبی داشته ، یا اون نقشو بقول تفسیر شریف نمونه ، پس از نقش پدر بزرگوارشون که خدا حفظش کنه ، داشته .  

خب ، پرسش چی بود ؟ یعنی پرسش چیه ؟ آخه هنوزم مطرحه ! اونم نه در غرب ، اروپا و ... ، بلکه بعنوان مثال آیا همون آخرین نخست وزیر یا رییس دولت دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی ایرانم مگه همینو مطرح نکرد !؟ که گفت منظور آیة الله از مثلا حکومت دینی چیه ؟ با اینکه نه تنها دین ، بلکه مذهب رسمی کشورم شیعه بود ! حالا بمونه که شاه هم خودشو :"سایه ی خدا" رو زمین می دونست ، یا می دونستنو و اونم دستکم با سکوتش می گفت که رضاس ! و اینم بمونه که اسمشم محمد رضا بود !

جالبتر اینکه همسرشم غبار روبی ! ضریح امام رضا رو میکرد و یادم میاد ، یعنی تلویزیون زمان شاه نشون می داد ، که در این کار یه چیزیم رو سرش مینداخت و سر واز نمی روبید ! و الان با اونچه که از مملکت روبیده داره بیرون از مملکت بسر میبره و ...

حالا نمیگم الانم مثل عراق در مثلا سوریه هم ، مثل عربستان سعودی ، نفقه میده ! در حالیکه بچه شیعه های یمنی تو این ماه مبارک اگه از گرسنگی نمیرن در وبا دست و پا می زنن ! ولی حمایت مالیش بعد فرارش ، در ایران از همون روبیدنی ها نیاز به فکر نداره ، یا بقول استاد شهید نیاز به یادآوری :"زاینده" نداره ، یا به یادآوری دوم ، و یا از اون یادآوریا .

چی !؟ نون !؟ خورد و خوراک !؟ کرایه خونه !؟ ... !؟ زیارت امام رضا !؟ و ... !؟ بقولی :"جیب ما رو نزنه " امامت دوم ، یا هدایت دوم ، و یا اون هدایتش پیشکش !

میگن ، قبلنم گفتم ، که یه روز در خونه ای رو زدن و پدر به بچه گفت برو ببین کیه ، بچه رفت و برگشت گفت میگه عزرائیله ، پدر گفت برو ببین چی میگه ، بچه رفت و برگشت گفت میگه اومده بچه بده ، پدر گفت برو بهش بگو اینو که داریم ازمون نگیره ، بچه دادنش پیشکش .  

چراکه مسئله همونطور که در نوشته ی قبلی گفتم امام اوله ! و گفتم که حالا می خواد پرسش :

چرا مسیحی نیستم ؟

باشه ، یا حتی :

چرا مسیحی هستم ؟

برا گوشی که بهش رسیده باشه ، یا برا چشم ، مکتوب یا نوشته شده اش .

چه رسه به چشمی که بقول مرحوم علامه بهش بفته ! یا گوشی که بهش داد و اونم :

... لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى ... .

در نقش امام دوم ، یا هدایتگر دوم ، و یا اون هدایت !

تازه نه مثل :

... ، ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى ... .

چراکه :

... ، الم ، ذَلِکَ الْکِتَابُ ... .

حالا :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

شم پیشکش !

ولو اینم که دومین سوره ی قرآن و حتی قرآن شیعه هم باشه !

و سوره یا مجموعه شش (دوتایی) مثل بسم الله الرّحمن الرّحیم اونم ، سوره ی اول باشه !

و دومی اونم سوره ی :"إقرا" و دومیش :"علّم الانسان ما لم یعلم" نباشه !

که :

... ، ذَلِکَ الْکِتَابُ ... .

هم دومی اون باشه ! ولو در حد یه شهر یا مدینه ! بعنوان نمونه .

آخه بعنوان مثال در مکه کفر و شرکم بود ، ولی نفاق برا چی ؟ بله بعد فتح مکه چرا ، حتی سر سلسله سفیانی ها هم ایمان آورد ! که گفت محمد و قرآنم دروغه ! چه رسه به امامت و امام اولم !

خب ، حالا آیا پرسش :

چرا مسیحی نیستم ؟

برا اینه که مسیح و مسیحیت دروغه ؟

یا نه ؟ ولی بازم :

چرا مسیحی نیستم ؟

و مثلا برا اینکه علمی نیست !؟

یعنی معلوم نیست که راست باشه !؟ مثلا ، و نامعلومه ! مثلا !؟

خب برا کی ؟ عالم یا دانشمند !؟

خب ! در این صورت پرسش اینه :

چرا عالم یا دانشمند نیستم !؟

در حالیکه :

"عالم یا دانشمند هستم !؟"

ی هست !؟

اونم برا هدایت :

چرا عالم یا دانشمند نیستم ؟

ی !؟ آخه چه جوری !؟

... ، کَیفَ تَکْفُرُونَ !؟ ... .

اونم در حالیکه بعنوان مثال گفتم که گوشی برا این دروغ دارم ! یا چشمی برا مکتوب یا نوشته ای اون دارم !؟

... ، هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ ، ... .

حالا بمونه بالاتر عضوم که هدایتگر این حرف به حس و پنج تای دیگه ، که در نوشته ی قبلی گفتم هست .

... وَکُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یمِیتُکُمْ ثُمَّ یحْییکُمْ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ ، ... .

که حرف نه تنها رو زمین نمونه ، بلکه بعد بحافظه سپردنشم بیاد بیاد ! که گفته شد :

چرا مسیحی نیستم ؟

بلکه نوشته شد ! تا إقرا ! تا بخونم ! تا بدونم اونچه رو که نمی دونم ! البته بعد اینکه :

چرا عالم یا دانشمند نیستم !؟

مثل :

چرا مسیحی نیستم ؟!

البته برا اینکه :

مثلا معلوم نیست ! بلکه نامعلومه ! یا :"نه معلوم است " ! و :

علم یا دانش آغاز شد ! اونم علم یا دانش ریاضی فیزیک ! که با چیزای دقیق و تعریف شده سر و کار داره ! نه با خدا ، پیامبر و امام ! ولی امامت هفت آسمونم می خواد بکنه ! هدایتشم بکنه ! اونم نه فقط هدایت دوم یا اون هدایت ! بلکه امام اول و آخر همه ی علوم یا دانشهای دهکده ی جهانی ! ده ، شهر ووو که نه ! دنیا ! جهان !

بعنوان : ریاضی دان ، فیزیک دان ووو (زیرنویس)

زیر نویس :

در کتب درسی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران ، بعد انقلاب اسلامی در ایران .

 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :204
بازدید دیروز :269
کل بازدید : 1300609
کل یاداشته ها : 1753


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ