اتدیشه هراسی (2) :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ... إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ ... .
گویا این بار یک هفته ای بیکاریم (1) و شکر خدا فرصتی داشته باشم که بحثو پیگیری کنم .
به نقل از مولا علی علیه السلام گفته شد :
الحواس ائمة الاعضاء ، ... .
این گفته دو تا معنی دارد ، چراکه مولا اینگونه هم فرموده :
... ، الحواس ائمة الاعضاء .
اگر در خاطرمان باشد ، یعنی یادمان باشه ، یعنی یادی :"زاینده" داشته باشیم از نقلی که از استاد شهید مرتضی مطهری ، در تعریف فکر یا اندیشه داشتم ، استاد شهید یادآوری "زاینده" را فکر یا اندیشه گفته اند .
بعنوان مثال همین نسل کشی که در قسمت اول گفتم و هنوز بگوش میرسه ، ولی گویا گوش مثلا "کدخدا" ی امروز دنیا نه تنها گوشی زاینده نداره ! و بعنوان مثال بقول برنامه ی مسابقه ای در شبکه ی دو سیمای جمهوری اسلامی ایران ، چیز مشترکی ، یا فطری ! و یا بقول انقلاب صنعتی یا رنسانس غرب ، اروپا و فرانسش ، تجربه ای بنام شنیدن نداره ، بلکه با تعمیمش ، تعمیم این تجربه ! مثلا ، اونم در مقام بت بزرگ بقول حضرت ابراهیم بت شکن علیه السلامم نه ! بلکه بقول نَمرود که گوشش تجربه کرد حرف یکی رو که گوش شنوایی داشت و صدایی از بت بزرگ در نیامد ، آنوقتی که داشت بتها را می شکست !
و ترسید ! از این که وقتی آنرا تعمیم داد ! به دیگران ! به گوشهای دیگری که حرف بت شکن شنیده شود ! و دستور سوزاندن بت شکن را داد !
خب گفته شود که ابراهیم خدایان اونا رو شکست ، اون بچه (2) چی !؟ که دیگه دامن مادر پناهگاهی امن براش نیست ! چراکه مادرم دیگه نمی تونه به همسرش تکیه بده که تنها ذکر و فکر (یادآوری زاینده اش) برداشتن خانواده اش و فراری دادنشان از برمه یا میانمار (وطنشان!) است ! که کشته نشوند نه ! بلکه مورد تجاوز قرار نگیرند !
لا یوم کیومک یا اباعبدالله !
که وقتی انا بن علی بن ابیطالبی می گفتی و چون موش فرار می کردند ! تا جایی پیش می رفتی که زن و بچه (3) صدایتان را بشنود !
خب ! بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله ، همین الان پدر صابکار زنگ زد و گفت :
مسئله ای ! نیست ، بمونید تا پولتونو بگیرید بیاید ! یعنی تا شنبه که چک دارن فرصت داریم !
آخه می خواهم از خبری که این بار بگوشم رسید حرف بزنم ! که وقتی آمدیم خانه ، دختر خانه بگوشم رساند که یه کتابی بنام فکر یا اندیشه (4) و سبک زندگی برا اول دبیرستانی ها گذاشتن ، یکی دو صفحه ی آنرا هم برایم تصویرش را گرفته بود و یه نگاهی به آنها انداختم ، خصوصا به فهرست مطالب کتاب .
زیرنویس :
1 – گویا صابکارمون ، همون ویلاساز در روستایی رو که در بحث قبلی گفتم ، پول نداره که مزد این هفته ی ما را بدهد ، و پدرش همین الان که زنگ می زند ! می گوید : پس اندازی نداریم که تا شنبه دوام بیارین پول بگیریم !؟ که خواهم گفت ! خودتون همین حرف خودتونو شنیدین !؟ یعنی پس اندازی ندارین !؟ که مزد ما رو بدین !؟ حالا بماند که ویلا سازی و ویلا داریتون تو روستا ! و برا تعطیلات و تابستونی دور از تهرون ! البته نه مستاجر تو تهرون ! در حالیکه فردا که نه ! بعد 29 شهریورم صابخونه ی ما کما فی السابق زنگ نزنه عجیبه !
2 – خصوصا دختر !
3 – زیرنویس 2
خب بقول معروف ماهی رو هروقت از آن بگیری تازس ، ولو بعد نزدیک به چهار دهه بعد انقلاب و آنهم انقلاب فرهنگی ! ولی اینا که تو کتاب آمده که ، صرف نظر از اینم که تازگی ندارد ، حرفای غرب و انقلاب صنعتی یا رنسانس آنست !
در حالیکه تجربه آنها هم بقول استاد شهید ( البته در مورد ذکر یا یادآوری) زاینده دارد ! اگر نگوییم نازا هم دارد ! بقول متفکر انقلاب !
مثل همین که هنوز از برمه یا میانمار بگوش میرسد و گویا گوش کدخدای امروز دنیا ! سمیع یا شنوا نیست ! و بعبارت دیگه خبرش براش زاینده نیست ! که حتی بشنود ! چه رسد به اینکه بقول آن کتابی که برای اول دبیرستان :"تهیه" (5) شده به آن فکر کند ! ولو نازایش !
5 – قبلا در مباحث قبلی گفتم که آموزش و پرورش و همینطور آموزش عالی ، بلکه آموزش و پرورش آموزش عالی ! هر کشوری و بعبارت دیگر حکومتی بحسب فکر یا اندیشه ی آن حکومت تهیه می شود ، و اینم اضافه کنم که دنیا داره بسوی کشوری یا حکومتی واحد میره ! و بقولی :"دهکده جهانی" میشه و این یعنی آموزش و پرورش واحد ! که البته نیازمند نسل کشی ! هست ! مثل همین که در برمه یا میانمار هست و بوده ! مثلا فلسطین اشغالی ! البته نسل کشی فکری ! فرهنگی ! و ... ، و در راس دینی یا اسلامی !
السلام علیک یا امام غایب از نظر !