اندیشه هراسی (5) و (6) :

سلام علیکم ، ... .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ ... ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ لِلْحَوَارِیینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَیدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ ، ... .

روز بخیر ، این روزا که (1) روزای آخر شهریوره ، و میریم که داشته باشیم بازگشایی مدرسه ها رو ، پیش رو داریم ، و با اینکه مناسبتای دیگه داره این روزا ، ولی می خوام از بازگشایی مدرسه ها بگم .

زیرنویس :

1 – روزای آخر فصل کاری ما هم هست ،که فردا زمستون بهمون شاید گفته (2) بشه : روزای جیک جیک مستونه ما بود و فکر زمستونمون نبودیم ، در حالیکه این صابکارمونه که نه تنها ما رو خونه نشین کرده ، بلکه فردا اونه که صاحب ویلا ، اونم تو روستا و برا مثلا تعطیلات تابستونیش میشه ، و ما حتی تابستونم که روزای جیک جیکمون نیست ، تا شنبه هم باید ! از جیب ! بخوریم ، بر فرض اینم که چک صابکار اون روزم پول بشه و دهنده ی مثل ما نباشه که از یکی دیگه یا جایی دیگه بخواد چکشو پاس کنه ! حالا چکش از چکای فعلی باشه ! یا جدیدش که قراره موضوع چکو حل کنه !

در حالیکه چک و مدت دارش یعنی الان ندارم و در زمان معین شده میدم ، و اینو گیرنده ی چکم می دونه ! و یا اینکه الان نمی خوام بدم ، ولو اینکه داشته باشمم ، و مثلا واجب تر اینو با داشته ام می خوام بدم و اینو در فلان تاریخ میدم ! که اینم معناش همون الان ندارمه ، مگه اینکه قرار باشه جلوی مثلا کلاه بردای با چکو گرفت ! و این یعنی با چک که می شد کلاه بردای کرد ، با چکای جدید دیگه نمیشه !

که اگه بشه ! از جمله نمیشه هم مثلا با چک تا شنبه رو سر کرد ! البته اگه برگشت نخوره ! یعنی چک صابکارمون پول بشه و تازه واجب تر مزد ما هم نداشته باشه و براش پیش نیاد ! مثلا همین کابینت آشپزخونه ! چه رسه به  استخر ویلا ! مثلا ، که یه تابستونی توش شیرجه رفت و این روزای مثل مارو هم اصلا بیاد نیاورد که ... .

2 – مثل گفته پدر صابکارمون که تلفنی گفت : شما پس اندازی ندارین !؟ که تا شنبه صبر کنین چکمون پول بشه و پولتونو ، مزدتونو ، بگیرین !؟ که در قبل از یکی دوبخش قبلی بهش گفتم : همینو که گفتین به گوش خودتونم رسید !؟ حالا بمونه که گوش دادن به حرف خود !؟

بعنوان مثال همین حرفایی که رییس جمهور آمریکا در سازمان ملل گفت ، آیا بگوش خودشم رسید !؟ که مثلا :"تعمیم" داده باشه به دیگران در اونجا !؟ که بگوشی رسیده باشه !؟ حالا گوش دادن بحرفش (3) بمونه ! یعنی همونطور که گفته شد شنیدنش ، و ... ، که گفتم این با رسوندن حرف به گوش ، شنوایی ووو ، و حتی بقول استاد شهیدم ذکرش و اونم به مرحله :"زاینده" ش یا فکر و یا بقول خودمون اندیشه هم برسه ، تازه بقول مولا علی علیه السلام به عقل یا خرد مولا یا حاکم و یا بقول خودمون فرمانده ی کل قوای ادارک یا دریافتها و بقول مرحوم علامه علم یا دانش حصولیه و تازه فصل دروی حاصل کاشته شده در اندیشه رو پیش رو داریم ، برفرض اینم که فکر یا اندیشه هم مثل گوشی که بحرف (4) رییس جمهور آمریکا به امر مولاش ، یعنی شنوایی ، گوش نسپرده باشه ! و حرف اون ارتعاشی در گوش انداخته باشه و حس شنوایی رو هم تحریک کرده باشه ، ووو ، و کی و کجا مثلا رییس جمهور فرانسه (5) رو به اون حرف آورده !؟ که به گوش برسونه ! و به ... !؟ مثل گوینده ی قبلیش !؟ ، فرق داره با قیام گوشی برا شنیدن حرفش (6) ، و تازه شب اول نزول فرمایشات رییس جمهور آمریکاست ! و شکافته شدن فرقی که گذاشت ! میون خودشو و خودشونو و دیگری و دیگران ! خصوصا رییس جمهوری جمهوری اسلامی ایران ! که بشینه تمام شبم احیا نگه داره برا رسیدن حرف بگوشش ! علی الطلوع هم شب درک یا دریافتیم که پیش رو نداشته باشه ، مثل بعضی رییس جمهورا همزبون ، پیامرسون ! اون حرف (7) !

3 – البته اگه مانند مثلا وزیر نفت (8) یک یا :"یه" حرف زده باشه ! و فرعی مرعیم نداشته باشه ، اونم انحرافی ! البته گفتم که نه فرعی اصلی ، و فرعیات فرعی ها هم ، البته منحرف از اصلیات و اصلی نه !

که زده ! چرا بقول مولا صادق ال محمد علیه السلام : إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، ... .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یسَبِّحُ لِلَّهِ ... ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ... .

و جمع ،گردآوری و فراخوانی که اختصاص به حس ، قلب ووو نداره ! اعضای حسیم ، مثلا گوشم ، حالا دنبالش ! نباشه ، ولی یه حرف به اون میرسه ! و دومیش ، مثلا بقول مرحوم علامه بعد :"نخستین بار" و حتی :"بار" دیگر که بار دوم باشه ، خب روشنه که پس از بار اول یا نخستین باره رسیدن حرفه ، یه (حرف) ! مثل همین (ح) ش .

و این اختصاص به نه تنها یکی از اعضای حسی نداره ، بلکه روزای جماعت پنجگانه ی حواسم همینطور روز میشه ! و در جمعی حواسم ، حالا بقول مولا علی علیه السلام به امامت جمعه ی قلب یا دل بمونه ، که در تاریخ علم ! خبری از اون نیست ! بقول شاگرد مولا صادق ال محمد علیه السلام : کیه و چیه که میگه :

حس می کنم !؟ حالا پس هستمش بمونه !

چراکه نمیگه که مثلا می بینم ، یا می شنوم ، و یا ... ، بلکه حرف و اونی که بگوش میرسه اینه :

حس می کنم ، ... .

4 – زیرنویس 3

5 – که مثل خانمی که بقول مقام معظم رهبری جایزه ی صلح نوبل رو داره ، رییس جمهور مهد انقلاب صنعتی یا رنسانس نه غرب و اروپا ، آمریکاشم هست ، بلکه ...

تو صفحه اول روزنامه ای اومده بود ، درشترینش اومده بود : ... انقلاب صنعتی 4

6 – زیرنویس 4

7 – زیرنویس 6

8 – زیرنویس 2 نوشته ی قبلی ، اندیشه هراسی (4) و (5) .