سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سردارمن (پایانی) :

... ، الْقَارِعَةُ ، ... .

سلام علیکم

... یوْمَ ... .

نذر معصوم کوچکتر !

کربلا کربلا ... .

اشاره ب (پ) :

آقا امام محمد بن علی (پ2) یه حرفی دارن که اینم منو یاد برنامه ی سمت خدای تلویزیون انداخت .

:"حالا" بقول اون برنامه حرف معصوم لازمه و بما هم چه که :"دیتا سنتر" ، "پلت فرم" ووو هم دیگری :"برا" ش مجوز گرفته یا نگرفته ! وارد کرده و حتی :"نهادی" شم کرده ! در :"فرهنگ عمومی" بقولی !؟ مثلا .

و "حالا" اگه هم دستمونم بسته باشه ! بابت :"صحت صدور" ش ، خب ما که یه دست نداریم ! یا یه :"بال" ! مثلا .

... (پ3) : ... کتاب الله و ... .

حالا ! اگه تو کتابم پیدا نشد چی !؟ ... (پ4) :"حالا" ظنی بودنشم ، دلالتش ، بمونه ! و "حالا" حجت الاسلامش ، مثلا .

حالا به چی مراجعه بشه !؟

به اینم کاری ندارم که مثلا :"دبیر شواری امنیت ملی" چی گفت !؟ و کدوم :"مادرکتاب" : ولش ! چراکه حاجتبه بیان نداره و عیانه که برادر شمخانی شیعه (ی) دوازده امامی هستن ، مثل روز روشنه این ، و بحث این نیست !

بحث مثلا بقول امام علی علیه السلام اینه که با ولش مادری آمریکایی ! یه وقت مثل خوارجی ماند مثلا داعش که مادرشونو حتی ترامپ رییس جمهور آمریکا هم اعتراف کرده ! یه وقت دامن خود ایشونم نگیره ! یا بقول امام : باب خلیفه کشی

حالا می خواد این مثلا : خلیفه ابوبکر بغدادی ، باشه یا برو بالا ، یا بیا پایینترم که داشته باشه ! مثلا : سردارمن

خب ، عمود چندمه !؟

امروز که بگذره ، فردا چهارشنبه و پس فردا پنجشنبه هم که اربعین باشه ، امروز اگه بگذره ، یه روز می مونه تا روز اربعین ، که مثلا بقول آقای پناهیان ، همون سخنران دهه محرم که ازش حلایت بطلبم : روز قراری که تو تلویزیون با اطرافیا یا پا منبریاشون گذاشتن .

التماس دعا دارم از همگی ، ما که زورشو نداریم بریم مکه مدینه ، اهل سفر خارجم و حتی کشور عراق با عتبات عالیاتش (پ5) نیستیم ، میمونه مشد که قربونش برم روادید و موادیدم نداره ، فقط چی بازم زورشو نداریم ! البته اقتصادیشو ! خب به کجا مراجعه کنیم !؟ و حالا سی چهل قدمم نه ، اکبرش سیصد چارصدم باشه حرف نداریم که برداریم شکر خدا ، که می تونیم راه بریم پیاده .

امام و امام زاده هم که تو خونه نداریم که سه چار قدم اصغرم نیاز نداشته باشه ، خب کجا بریم ؟ که یکی دوقدمی برداریم و بریم !؟ کجا !؟ خب خارج دیگه ! پس چی !؟ بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام : اکبرش !؟

اینکه :"به خانه بازمی گردیم" ه بقولی ! حالا از کجاشم بمونه ! مگه اینکه : انا لله و انا الیه راجعون  

 

پ – اول یه مطلبی رو بگم ،اونم اینکه پیش از پیدایش رقم :"صفز" که مثلا در کتاب :"زبان علم" ، که به کوشش :"جهاد دانشگاهی" چاپ و منتشر شده ، آمده ، یه دانشمند هندی در کاشف اون بوده و بنام اونم نامگذاری شده ، ارقام :"1،2،3،4،5،6،7،8،9" بکار برده می شد .

حالا کاری ندارم که با کشف رقم "صفر" در :"دو" رقم :"صفر یک" ی که امروزه :"همگانی" ! شده ، چه تاثیری داشته !؟ و آیا هردو یکی هستند !؟ ووو !؟ و کاریم ندارم به اینکه پیشتر از :"کاشف صفر" ، درتاریخ عالم یا دانشمندی در این زمینه حرفی داشته !؟ و بعنوان مثال نظریه ی :"خلاء" شیخ الرییس ابوعلی سینا ، ربطی به ایندو و یا یکی از ایندو داره !؟ یا اصلا ربطی داره !؟ ووو ؟

چیزی که می خواستم بگم این بود که پیش از ارقام ده یا نه رقمی ، از حروف استفاده می شد ، از حروف الفبای عربی ، که آن  حروف :"ابجد" گفته می شد و حرف :"ب" بجای رقم :"2" ی امروزی ، که هنوز هم بکار برده میشه ، بود .

خب ، پی ب یعنی 2 ، ولی بد نیست اینم گفته بشه که جروف ابجد در کاربردش بجای عدد و رقم ، به سه دسته تقسیم شده ، از 1(همزه)  تا ده (ی) را اصغر ، از 10 تا 100 (ق) را اوسط ، و از 100 تا 1000 (غ) را اکبر گفتن ، بعنوان مثال 70 یا هفتادی که در نوشته قبلی گفته شد ، اوسط 7 یا حرف ز ، و 700 یا حرف ض هست .

خب حالا بازم بعنوان مثال اگر یکی برا یکی می خواست بنویسد که برای من از شهر یا محل خودت مثلا 140 کیسه آرد بفرست بیارن ، می نوشته به تعداد (قم) کیسه آرد بفرست ، چرا ؟ برا اینکه ق=100 و م =40 و قم = 140

البته می تونسته که بنویسه مثلا (علم) کیسه ، برا اینکه ع= 70 ، ل=30 و م هم که مثل میم قم = 40 و رو هم میشه 140 ، که اینگونه و نظایر اون بیشتر برا مخفی بودن میون دو طرف بکار برده میشد ، مثلا با هم قرار مدار میذاشتن که اگر اصغر نوشتم اوسط بخون یا مثلا اکبر ، یا نظایر این که فیمابین تافق شده بود ، و کاربرد هایی مانند این در ارتباط ها گاهی بقدری پیچیده می شد که نشه رمز گشایی کرد و مقصود طرفین را دیگری درک یا دریافت کنه ، ولی در میان عموم هر حرفی معادل عدد خودش بکار برده می شد ، و حروف ابجد نقش ارقام نه (9) رقم فعلی را داشت و گفتم که حرفی بجای رقم :"صفر" و "صفریک" بعد اونم نبود! و هنوزم نیست ! یعنی حرفی به حروف ابجد که 28 حرفه اضافه نشده که با اون حرف گفت "صفر" یا " صفریک" و .

برا همین تو ماشین حسابای قدیم که چرتکه بود ستونیم برا اون نبود و اگرم بود مهره ای نداشت ، ولی ستونای یکان ، دهگان صدگان ووو هرکدوم نه (9) تا مهره داشت .

در این مورد ، برا اطلاع بیشتر بهتره که آثاری که در این زمینه هست مراجعه بشه یا بقولی به مثلا :"علامه گوگل" مراجعه کرد ، چرا مقصود من بیشتر کاربرد :"ب" بجای 2 بود و اونکه به مناسبت بحث بود .

پ2 – در زیر نویس قسمت قبلی گفته شد که مقصود آقا امام محمدبن علی بن موسی علیه السلام نیست ، که در سنی پایین تر از دیگر امامان به امامت رسیده ، و کوچکتر از امامان دیگر هم بوده اند که به شهادت رسیده اند ، اما کوچکتر از ایشونم در میان چهارده معصوم داریم ! که متاسفانه کم سن و سالتر از ایشونم بوده ان که از دنیا رفته اند ! البته اگر فرزند پسر آخر ایشونو بعنوان معصوم بحساب نیاریم ! که بدنیا نیومده از دنیا رفتن ! و اون افتادن علم یا دانش به هفتاد یا 70 ، بعد کشتن ایشون بوده !

پ3 – بقول ما ترکا چرا راه دور بریم ، به وصیت نامه ی حضرت امام ره مراجعه بشه .

پ4 – حالا هرچی !؟ که باشه و تو کتاب خدا هم نیومده باشه ! یا پیدا نباشه ! و بقول امام پیداش نکرد !؟

پ5 – که امشب در خبر ساعت نه شبکه یک نشون داده شد ، مثل رفتن به کاظمین که نشون داده شده بود ، راهپیمایان اربعین به سامرا هم مشرف شده و زائر امامان عسگری ، امام علی بن محمد علیه السلام و امام حسن بن علی بن محمد علیه السلام هم بودن ، خوشا بسعادتشون و جای ما خالی !  

شب بخیر . 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :69
بازدید دیروز :38
کل بازدید : 1304027
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ