سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به وقت شب :

سلام علیکم

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، کهیعص‌ ، ذِکْرُ ... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ ...  ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

در ایّامی (الف) که گفتم ، حالا شاید یکی پیدا بشه و بگه ! یا بنویسه ، یا حرفش نوشته شده باشه ! و حرفشم این باشه که در اون ایام بجایی رسیده و بقولی به :"کمال انقطاع" رسیده !

حالا منقطع از چی !؟ بمونه ! میگیم از هرچه هم که بچشم بیاد ! و بقولی با :"جلوه های ویژه" شم ! نه ! که چشما رو محو تماشای پرده یا صفحه ی نمایششم میکنه ! هم نه ! همینکه به چشم نیاد یکی دیگه ! اونم مثل خودش کافیه !

یا بریده از نوای انگیزی که بگوش میرسه هم نه ! که مدهوش و مستم میکنه هم نه ! بازم صدای یکی مثل خودش کفایت می کنه !

پرهیز از هرچه لذایذ زبونیم نه ! شکم خالی و زبون تشنه (سلام برحسین) ی یکی مثل خودشم باز کافیه !

خب کدوم مثل خودش ! حالا برا چیش !؟ که بعنوان مثال گفتم مثلا :"همراهی" ! اونم باهاش نه ! بلکه اون مثل خودش با اون ! که دستکم نفس که میکشه ! و رو زمین که !

مگه اینکه ، نه اینکه روح یا جانش به :"ملکوت اعلی (ب)" پیوسته یا بقولی :"عروج" کرده باشه ! بلکه نفس :"قطع" شده ! البته رو زمینم نمونده باشه ! بلکه از زمین برداشته شده باشه و بقول خودمون خاک شده باشه ، مثلا !

خب بلکه دیگه نمیشه اون دعوت به "همراهی" م کرد مثلا ! حالا مثلا :"مقاومت" و مثلا :"اقتصاد" مقاومتی هم همینطور دیگه ، مثلا ! چراکه برا هر مثلا همراهی دستکم ایندو که لازمه ! رو زمین بودن و نفس کشیدن دعوت شده به کار و مثلا :"همراهی " که !  

... ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

خب ! حالا فرض کنیم که اونم ، که مثل ماست ، زبونم داره ! یعنی مثل ما حرفم می زنه ! ولو اونقدر بی صدا ! که :"مخفی" از گوش ماست ! نه اینکه گوش ما "قطع" رابطه کرده باشه با هر آنچه بگوش میرسه ! اونم در سایه مثلا :"ریاضت" ! مثلا اقتصادیش ! یا مثلا خودسازی ! و یا مثلا بقولی :"سیر و سلوک" (پ) ، و ... ، ولی حرف می زنیم ! ها ! و صدامونم به گوش میرسه ها ! به گوش مثل خودمونا ! منتها صدای اون به گوش ما نمیرسه !

همونطور که نوشته ی حرفشم به چشم نمیاد ! در هیچ مثلا شبکه ی اجتماعی هم بقول امروزیش ! و یا مثلا روزنامه ای هم ! ولی نوشته ی حرف ما که مثلا تیتر اونم درشت مثلا روزنامه ای بچشش نمیاد ! حالا شبکه های اجتماعی چشمی یا بقولی :"بصری" ما بمونه ! و دیگر مکتوبات یا نوشته های دیگه ی موجود !

پس اون بنده خدا هم مثل ما چشم داره ! وگرنه مثلا دعوت نامه ی کتبی ما رو چی چیش بهش برسونه !؟ برا مثلا همراهی با :"ما" !؟

کدوم "ما" !؟ آیا مایی مثل اون بنده خدا !؟ یا بقولی لیس کمثل ما !؟ مثلا !؟ نه عینا !

مثلا عین بقولی در :"اوج" پیشرفت ! تعالی ووو ! و دعوت شفاهی یا کتبی برا همراهی در "اوج" ! که برا اون بنده خدا روشن نباشه ! مثلا اوج !

بقول ما ترکا اللهم بیر بیر ! یعنی یکی یکی ! اول شما تشریف بیار پایین پیش ما جناب ! مثلا رییس قوه ی قضائیّه ی جمهوری اسلامی ایران ! بعد یکی یکی بریم تا هرکجا هم که شما رسیده باشی به اونجا ! حالا به کجا رسیدی !؟ خب رسیدنی بوده دیگه ! برا مثل ما دیگه ! یا نه !؟ مثلا :"مادر" زادیه برا بعضیا !؟ و یا موروثیه !؟ و مثلا بستگی به :"ژن" ما ! ببخشین شما داره جناب !؟ حالا چه رییس دستگاه قضا !؟ و چه دیگر قوا !؟ و حتی فرمانده کل قوا هم !؟ همینطور ! و دیگر عناوینی که نامبرده می شود ! حالا چه "

بسم الله ...

و چه :

بسم ربّ ...

چرا جفتشم قانون داره ! و جفتشم :

الرّحمن الرّحیم

ه ، مگه اینکه اینم طابع قانون شما باشه جناب ! یا قانونیتش بستگی به قانون شما داشته باشه ! که بازم حرفی نیست ! چراکه آیا اونم :

رحمانِ رحیم

ه !؟ و بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام خوبش خوبه برا هردومون !؟ و بدشم بده برا هردومون !؟

حالا بقول فاطمی ! ش بمونه ! که خوبش اول برا :"همسایه" باشه ، و بدشم اول برا :"خودمون" باشه !

همینطور مثلا روشن و خاموشش ! یا تاریک ، ظلمانیش و تعبیرات دیگرش مثل :"شب" !

حالا "شب" و شب چی !؟ بمونه برا فرصت دیگه انشاءالله تعالی ، و بقولی :"به وقت" ش !

--------------------------------------

با سلام مجدد و شب بخیر :

، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، طسم ، ...  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، طسم ، ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

الف : ایّام فاطمیّه ، که در نوشته ی قبلی گفته شد ، نوشته ی پنجره ی چ یا هفتم ، یعنی پنجره ی آخر یا پایانی :"ما" ! چه :"نعبد" گو ، چه غیر اون ! و چه بی خبرش ! که گویشی جز اون ندارن ! اینام !

که اینم "به وقت" ش ان شاءالله بیشتر میگم ! یعنی اگه روشن نباشه ! یا خواسته بشه تاریک ، ظلمانی باشه ! و یا به تعبیرات دیگر مثل "شب" باشه !

ب : حالا اعلیِ چی !؟ بمونه ! آخه مثلا شاید اعلیِ مشترک ما بعنوان نفس کشی باشه که در متن اومده ! یا اعلیِ گوینده یا نویسنده ای که طرف مقابلش گوش و چشم داره ! مثل خودش ! وگرنه برا چی و چی گفته یا نوشته بشه حرفش !؟

بیشتر رو در (پ) میگم ان شاءالله تعالی ! اگه لازم بشه ! یعنی هنوز روشن نباشه ! و ... ، که در (الف) گفته شد !

فعلا همینقد اشاره کنم که مثلا شاعر همولایتی ما میگه :

نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند ، متحیّرم چه نامم ...

در حالیکه برخی خدایش خوانند ! فقط چرا در مثلا :"پاسداران" !؟

حالا نگیم حاشیه شهر و بگیم چرا مثلا در :"شهرک ولیعصر!" و خیابون و کوچه های اونجا نه ! دم از :"علی" نزد !؟ تو مثلا تهران !؟

که توش زوج جوانی سکونت داشتن که شیرخشک برا تنها فرزندشون :"فاطمه !" رِ نمی تونستن بگیرن ! حالا بمونه که بعنوان مثال سه میلیون وام ازدواجی که مرد این زوج گرفته بود ، و نتونسته بود اقساطشو پرداخت کنه ! بانک وام دهنده بهش با قطع یارانه هاش ! حتی سود دیرکرد اقساطشم ازش گرفت ! یعنی یه چیری نزدیک به دو برابر وام دریافتیش ! که جالبترش اینه که بعنوان اقتصاد اسلامیم این کارو کرد !

و جالبتر ! همین که امام جمعه ی امروز پایتخت جمهوری اسلامی ایران گفت ! یعنی "

امنیت !

مثل امنیت اون بانک برا اون کارش ! و مثل امنیت "پاسداران" تهران ! خب بله امنیت اون دو زوج جوانم در "شهرک ولیعصر!" تهرانم ! مثلا !

ولی آیا :"به تعبیر معروف" (ت) در:"امنیت" یم که گفته میشه چنین نیست که : هرکه بامش بیش ، برف (بخوانیم امنیت) ش بیشتر !؟

حالا بمونه که بقولی ! در پرداخت هزینه ی تامین امنیت هم مثلا همون زوج جوانم سهم دارن ! ولو اینکه "به تعبیر معروف" هم بامشون کمتر باشه ! البته اگه هیشکی توان :"فرار" از پرداخت هزینه ی امنیتو نداشته باشه ! بعنوان مثال فرار از :"خدمت نظام وظیفه" رو ! که مرد اون زوج جوان نداشت ! و ... ! بمونه ! :"دفتر" رییس جمهور قبلی جمهوری اسلامی ایران ، یعنی آقای محمود احمدی نژاد ، یا بقولی :"رجایی" دوم :"نامه ی سر گشاده" نویس در جریانه ! 

مثل :"شهید" سرباز وظیفه نیروی انتظامی در :"پاسداران" تهران !

ت : بقول آقای محمد تقی مصباح یزدی ! در مثلا سره و ناسره کردن راستگویان و دروغگویانی که دم از پیروی از ولایت می زنن ! که گفته : بیشتر مسئولان راست راستی نمیگن ! 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :291
بازدید دیروز :235
کل بازدید : 1304623
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ