بانوی من ... ؟ :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْتَرَبَت ... ، وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ؟ ... .
سلام علیکم .
اشاره :
در نوشته ی قبلی تعبیری داشتم برا :"نَوِه" یِ :"قرون وسطی" ، که نه تنها خودشو :
انقلابی
نامیده ، بلکه :"مولود" یا بچه ی "قرون وسطی" هم اونو :"انقلابی" نامبرده !
البته نه مثل "نوه" های دیگه ! یا دیگر :"بچه" هاش ! خب برا اینکه :"انقلاب" ای اونا که :"به تعبیر معروف" ضد" انقلاب بحساب نمیاد !
بلکه ادامه ی رنسانس ، یا انقلاب صنعتی بوده ، هست و خواهدم بود ! و نه تنها سرنوشتی مثل اون در انتظارشون نیست ! که مثلا :"فرو" بپاشن ، بلکه :
تا رنسانس ، یا بعبارت دیگرش انقلاب صنعتی :"زنده" هست ، خیالشون تخت باشه !
حتی اگه مثل اون "فرو" پاشیده شده ی انقلابی در :"درک" یا دریافتم انقلاب راه بندازن ! اصلا لازم نیست مجوزم بگیرن ! آتش به اختیارن !
هرچه می خواهد دل تنگشون بگن ! کی با این بچه :"ریاضی" کاری داشته !؟ که شما دومیش باشین !؟ شما هم با هر عنوان و نامی که دارین می تونین :"انقلابی" باشین ! کافیه که بکام رنسانس یا انقلاب صنعتی باشین ! کافیه :"ارز" آور باشین ! تازه :"دانش بنبان" م هستین که ! کدوم نادونی می تونه "به تعبیر معروف" بهتون از گل نازکترم بگه ! مگه رنسانس یا انقلاب صنعتی مرده باشه ! که اون روز بیاد !
من فکر می کند ، پس هست .
نگران نباشید ! بچه های گلم !
یه پرسش :
من نمی خوام ادعای مثلا رسیدن :"صدای" شکستن یکی ، به گوشم بکنم ! چه رسه به اینکه مدعی گوش دادن به این چنین صداها باشم ! مثل چی !؟
مثل صدایی که از غرب ، اروپا و خودشم :"فرانسه" بگوش رسونده میشه ! مثلا با رسانه ی ملی :"این ج.ا" !
که در اونجا صدای مثلا مرگ بر :"سرمایه داری" ، نه تنها بلند شده ! بلکه میرن که :"دهمین" شنبه ی خودشم پیشرو داشته باشن !
حالا کاریم به :"تکرار" ش ندارم ! چه در یکان ، و چه در دهگان ، صدگان ووو ش بحساب !
فقط ، البته اگه بشه پرسید !؟ بقول مثلا :"بدون توقف" ! ، که در نوشته قبلی به اون اشاره شد ، بله فقط ، و فقط یه پرسش دارم !
کاریم به این ندارم که حضرت امام (ره) چه نظری در این مورد ! دارن !؟
کدوم مورد !؟
هیچی ! همین که در فرانسه سر داده شده ! دیگه ! و نزدیک به یک دهه هست ، حتی در :"نهمین" شنبه هم گفته نشد :
جلیقه زردا چی می خوان !؟
جفتشونم بمونه ! یکیشون ، چه آقا و چه بانو ، بگه چی می خواد !؟
اینکه ما ! :
سرمایه داری نمی خوایم !
صرف نظر از :"ما" ! هم ، باز اینکه نشد حرف ! حتی اگه مثلا مشخصم بشه که :
این دولت
مورد نظر باشه ! و :"بشرح ایضا" تا مقیاس :"نانو"شم ! و یا بعبارت دیگه :"مهتابی" ترینشم یا :
سرمایه داریِ ...
بقولی بی نهایتشم ! که روز بروز ، بروز تر میشه و بقولی در حال پیشرفته و خودشم "بدون توقف" ! کهکشانی ترم میشه !
خب ! مثل بچه ی آدم یکی بگه چی می خواد !؟
کاریم به "مهتابی" ش ندارم ! چه رسه به :"خورشید" یش ! و :"مولود" یشم ! چه رسه به ... ! چه آقا و چه بانوش !
اینو نمی خوام ، اونو نمی خوام ووو هم شد خواستن !؟ یا بقولی :
مطالبه !؟
منو یاد نه تنها مثلا :
یه اختلاس کم بشه ، مشکل ما حل میشه !
میندازه ! بلکه یاد :
چرا مسیحی نیستم !؟
م میندازه ! که تا آخر عمرش ، که یه قرنم بوده ، نگفت چی هستم !گفت !؟ چی گفت !؟
هیچی !؟
حالا مثلا بر :"حقِّ" شم بمونه ! "مطالبه" رو میگم !؟
نکنه هنوز مثلا شاعر میگه :
دیو (مثلا این دولت) چو بیرون رود ، فرشته !؟ در آید !؟
منتظر درخواست ! خواسته ی خواهان ، روز بخیر .