ریشه یابی دورهمی نخستین پنج :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم ، شب بخیر .
یادآوری (الف) :
یادم میاد (ب) تو چنین ماه (پ) ی بود که تو شهر خودمون بودیم (ت)، البته قبل کرونا و اونم نه پارسال ، پنج شش سالی هست که نتونستم برم اونجا .
فکر نمی کنم بتونم برم ! بعد کرونا هم !
حالا چرا یادش افتادم !؟ آخه اونوقت و اونجا بود که کتاب :"کشور داری" مرحوم مطهری رو دیدم (ث) .
شب بخیر .
----------------------------------
زیرنویس :
الف :
استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، یکی دو تا حرف در رابطه با یادآوری دارن ، یکی همونکه گفتم ایشون فکر یا اندیشه رو نوعی یادآوری می دونن ، نوع :"زاینده" اش .
دیگه اینکه ایشون یادآوری رو ، یه وقت برا دونستن می دونن ، و یه وقتم نه ! یعنی یه وقت یکی یه چیزی رو می دونه و برا دونستنش نیست که اون چیز براش یادآوری میشه ، که براش "زاینده" بشه ! بعبارت دیگه برا اینکه به فکر بیفته ! یعنی به اون چیز فکر کنه ، تا بدونه !
حالا برا چی !؟ خب برا بعد دونستن دیگه ! حالا بعدش چیه !؟ خب برا عمل به دونستن دیگه ! ولو به زبونم شده ! که تصدیق کنه ! تصور نه ها ! خب تصوری که داشت ! وگرنه چی یادآوری شد براش !؟ اینم بمونه که در آغاز علم یا دانش گفته شده :
علم یا دانش یا تصوره و یا تصدیق !
و ... ! بمونه که یادآوری تصورم اینه که :
اگه نباشه تصدیق !
ب :
... ، الْقَارِعَةُ ، مَا الْقَارِعَةُ ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ؟ ... .
حالا بمونه که :
پس هستم ! ولی به چه عنوان !؟ مثلا حافظ !؟ یا متفکر!؟
پ :
ماه رجب ، منظورم برج بهمن نیست .
ت :
من و دختر خونه .
ث :
مطهری زمان رو میگم ! البته نه دیگه الان ! حالا الان کیه !؟ بمونه !
آخه ... !