دورهمی ماندگار من :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ، ... .
ضمن تبریک مجدد بمناسبت عید مبعث ، امیدوارم فرصت باقیمانده ی ماه رجب رو هم از دست نداده و هرچه بهتر آماده ی ورود به ماه شعبان شویم ان شاءالله ، خصوصا نیمه ی اون .
خب برگزیدن حضرات آدم ، نوح ، ابراهیم ، موسی و عیسی بن مریم علیها سلام و حضرت محمد صل الله علیه ، بقولی :"گام دوم"م داره ، برا اینکه اونچه که خدا بوسیله پیامبران ، خصوصا خاتمشون فرستاده ، به یکی که رسیده ! حالا اون کیه !؟ چه بعد رحلت پیامبرو چه تا الان !؟ بمونه ، فقط گفته باشم که چنین نیست که به دو (ب) نفرم رسیده باشه و برسه ، البته در یک زمان ! چه رسه به چند نفر! که بمونه برا ماه شعبان ان شاءالله ، برم برا ادامه ی بحثی که داشتم .
دورهمی علمی :
گفتم که برا یادآوری مطلبی از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید سری به بایگانی زده بودم که چشم افتاد به کتابی درسی آموزش و پرورش این : ج.ا
و پرسشی مطرح کرده بود .
خب ، برا کی !؟ در ثانی برا چی !؟
گویا برا دانش آموزشش ، وبرای یافتن پاسخ پرسش !
خب ، گفته شده پاسخ مسئله تو صورت مسئله هست ، صورت مسئله ی ارسالی که بچشم میاد اینه :
کدام از این سه در زندگی انسان مهم ترند ؟ عقل ، دانش یا تجربه ؟
در مراجعه به بایگانی ، بایگانی صورت مسئله ، عقل ، دانش و تجربه داریم و انتخاب یکی از این سه بعنوان مهمترین در زندگی !
خب ، صرف نظر از مقصود و منظور پرسشگر از این ! داشته ها ! مقصود از داشته ای بنام :"بایگانی" چیه !؟ حالا بقول خودش :"سبک" بایگانی کردنم بمونه !
آخه مثلا به "سبک" علم یا :"دانش"ی که داریم ! ما اگر بایگانیم داشته باشیم و بقول علم یا "دانش" دیگری :"فاقد" اون نباشیم ، خالی ، صفر و یا تهیست ! حتی بعد ارسال پرسش ارسالی ! حتی بعنوان یه ! پرسش ! چه رسه به :"سه" و بیشترشم ! مانند مثلا :
انتخاب !
خب این که به تعبیر معروف نیومده توی عَلَم ! انتخابگرشو میگم !؟ که یکی از اون سه رو انتخاب کنه !؟ مگه اینکه بر فرض داشتن بایگانی ، خودش یا یکی تو اون اینکاره باشه ! حالا بازم سبکش بمونه ! مثلا آیا با مراجعه به نظرت ! و مثلا دمکراسی !؟ البته پس از ارسال نظرات به بایگانی ! یا مثلا هرچی بایگانی بگه !؟ یا یکی تو بایگانی بگه !؟ و ... ؟
تا فرصتی دیگه ان شاءالله ، فعلا خدا نگهدار.
-----------------------------------------
زیرنویس :
الف :
یادم میاد اول دهه ی چهل که دبستان و ابتدایی رو تموم کرده بودم ، ابوی گرامی گذاشتم پیش خیاطی که یه کاری یاد بگیرم ، خب سه ماه تعطیلی بود ، ولی وقتی موقع ثبت نام دبیرستان رسید دیدم قضیه فقط تابستون نبوده و گفتم میخوام درس بخونم ، گفت می خوای درس بخونی ؟ دستموگرفت و برد طلبه خونه و گفت اینم درس .
خب بله برا منی که چشم و گوش داشتم جه فرقی میکرد !؟ رسیده از دبیرستان یا حوزه !؟ ولی ! من دوست داشتم مثل دوستای دبستانی برم دبیرستان ، خب ! فقط چشم ، گوش و اعضای حسی دیگه که نبود ! دل یا قلبم داشتم !
یادم میاد استاد شهید مرتضی مطهری در اثری از آثار بدون استثناء خوبشون ، که مقایسه ای دارن میون سید جمال و اقبال ، اشاره ای دارن به :"فرهنگ اول و دوم" ، خب فرهنگ اول من کدوم بود !؟ فرهنگ خونه ؟ یا مکتبخونه ای که قبل از دبستان فرستاده شده بودم !؟ یا دبستان ؟ و فرهنگ ثانوی یا دوم میشد فرهنگ حوزه ؟ یا دبستان ؟ و یا مکتبخونه !؟
ب :
یه ارسالی داشت خبر شبکه ی دوی سیما تحت عنوان :"هشتکها و روایتها" با اجرای سرکار خانم آمنه سادات ذبیح پور ، که در :"روایت" ایشونم :"مرجع" دینی دوتا بود ! البته برا شیعیان ! نه شیعیان مثلا ایران و عراق یا عراق و ایران !
