سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، وَإِذَا ... .

سلام علیکم

مطلبی که فراموش شد پیش از بحث مدیریت اطلاعات داشته باشیم و شما عزیزان بگذارید به حساب انسان و نسیان ، بحثی است که ان شاءالله می خواهیم از آن حرف بزنیم .

البته این بحث اساسی و بنیادی تر از بحث جمع آوری اطلاعات هم هست ، مگر اینکه همانطور که در آن بحث گفته شد مراد از جمع آوری یکی از چهار عمل اصلی در ریاضیات نباشد .

معرفی اطلاعات پایه :

در بحث قبلی گفتیم که داده آنست که بدست گیرنده اش رسیده باشد ، و مثلا برای تابشی چشمی در کار است که مثلا بقول مرحوم علامه بر آن افتاده که قلب یا دل بینایی ما بقول ایشان دیده شده ای بنام یک "سفیدی " را داراست ، حالا می خواهیم ببینیم این اتفاق بر اساس چشم ماست بعنوان مثال ؟ یا بر اساس نوری که به چشم ما تابیده ؟

مثلا خورشید می تابد ، ولی اگر هم مثل مثلا سقراط به نظاره اش بایستیم ، باز آنچه که دستگیرمان می شود بقول منطق ارسطویی حد تامش نیست ، بلکه در حد توان چشم ماست ، یعنی مجموعه ی اطلاعات بدست آمده ی ما از آن الزاما مجموعه ی جامع از آن نیست ، بلکه مجموعه ی جامعی است برای چشم ما .

اینکه در منطق جدید و باب معرفتش که بحث از مجموعه ها دارد ، گفته شده مجموعه ی جامع نداریم ، اگر مقصود این باشد مانعی ندارد ، خب منطق قدیم هم در باب معرفتش همین را گفته ، ولی اینکه اطلاعات ما بر پایه ی مجموعه ای تهی ، یا بر عدم معرفت و بشرح ایضا عدم الحکم بقول مثلا مرحوم علامه بنا نهاده می شود ، می شود همان که در بحث قبلی به نقل از قرآن آمده : ... ، ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى ، ... .

چراکه حرف اینست که رخداد رخ نداده است و مقصود رخدادی مثل مثلا تابیدن خورشید نیست که هنوز هم بشر دنبال اطاعات جامع تری از آنست و برای چشمش مسلحش هم رخ نداده ، بلکه پس از تابیدنش به چشم ما ، و در واقع همانطور که مرحوم علامه فرموده اند با افتادن چشم ما به آنست و به تعبیر قرآن : ... ، عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ، ... .

خب الآن به افق ما دارد اذان گفته می شود و اجازه بفرمایید بحث بماند برای فرصتی دیگر ان شاءالله ، فعلا خدا نگهدار .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :235
کل بازدید : 1304339
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ