سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توجه ! توجه ! توجه !

... ، إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یؤْمِنُونَ ، ... ،  یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ، ... .

سلام علیکم .

صدایی که می شنوید علامت آنست که حملات دشمن ادامه دارد ، به :"مقاومت" گاه پناه ببرید و منتظر مثلا :"بسته" های کمکی نباشید ! که :"اقدام و عمل"ی باشن !

همین دیروز صبح که صبح روز قبلش کالایی (الف) رسیده بود به سه هزار و پانصد تومان ، و غروبش شد چهار هزار تومان ، شد چهارهزار و پانصد تومان !

خب ! شاید گفته بشه که :

ما نمی شنویم ، بلکه می بینیم ! چراکه :"آن" که گفتی یه نوشته است !

خب بله ، :"گوینده" درست میگه ! :"این ج.ا" یه نوشته بچشم میاد و دیدنیه ! و :

ما می بینیم .

ما ، یعنی بنده هم می بینم ، پس اصلاح می کنم :

:"این" که می بینید ... .

-----------------------------------------

الف : بعد اینکه مجلس :"این ج.ا" در بودجه ی امسال :"پانصد تومان !" گذاشته بود رو قیمتش ! و با شروع (ب) جنگ :"اقتصادی" "پانصد پانصد" شروع به گرونی شد !

ب : که گفته میشه دشمن :"شروع کرده" ! در حالیکه بعد پیروزی انقلاب ، یعنی نزدیک به چهل ساله که "شروع شده" ! مثلا :"دلار" هفت تومنیش امسال که یهو نشده مثلا :"4200" تومن ! یا بقولی ... تومن ! 


  

دهداری !؟

قسمت پایانی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ، وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ، وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ، وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ، وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ، ... .

خب روشن شد که وقتی گفته میشه دهداری یه وقت مقصود یه جایی مثل شهرداری ، حالا استانداری ، کشورداری ، حالا قاره داری و دنیا داریه ، صرف نظر از اینم که مثلا دنیا یعنی چی ؟ و یه وقتم مقصود مثلا شهرداری ! حالا استانداری ! کشور داری ! و دنیا داریست !

البته یه معنی دیگه هم داره که انشاءالله اونم در قسمت سوم دهداری میگم ، فعلا می خوام بگم که نه تنها ایندو بلکه اونم که در قسمت سوم گفته میشه ، یه وجه مشترک دارن .

چراکه همونطور که دهداری بعنوان یه جا مثل شهرداری ووو ، نمی تونه حتی دوجا باشه و بهردوش بشه گفت دهداری ، مثلا به هم خونه ی کدخدای دهکده ای گفت دهداری ، و هم به مثلا پاسگاه ژندارمری قدیم همون دهکده هم گفت ، و بشرح ایضا حتی هم به مسجد اون ، دهداری بعنوان یه کارم نمیشه هم به کار مثلا کدخدا گفت و هم به کار پاسگاه ، و بشرح ایضا حتی به کار مسجدی ! که بقول استاد حسن رحیم پور ازغدی ، که امشب سخنرانی سال قبلشو تلویزیون پخش کرد : "نیم کار" یا "پاره ای از کار" شو کدخدا ، یا مثلا پاسگاه بکنه و :"تمام کار" ده کارش نباشه ، دهداری رو میگم .

البته نه تنها مانعی نداره ، بلکه می تونه کار مثلا پاسگاهم کار اون باشه ، یا کار حتی پاسگاهم کار اون باشه ! البته اگه دهداری  یعنی کاری که پاسگاه داره باشه و کار مسجد یکی از کارای پاسگاه ، که دهداری باشه ، باشه .

همونطور که حس کردن ما یکی از کارای ماست ، و مثلاحتی دیدن ما یکی از حس کردنمونه ، البته وفتی که حس داشته باشیم ! چراکه حس که فقط به حتی بینایی هم گفته نمیشه !

و وقتی از مثلا علوم حسی میشه گفت که فقط حتی علوم بینایی ! هم نداشته باشم ! چه به علوم شنوایی و حتی موسوی اونم !

در بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم :" علم الابدان" م همینطور ، چراکه حتی دانش چشمی و حتی ابراهیمی اونم وقتی دانشهای بدنی بحساب میاد که یه دانشی بعنوان مثال مانند دانش گوشی داشت ، چراکه بدن یعنی چی ؟ آیا "تمام"ش حتی چشمه ؟! تازه کدوم چش ؟ راستش ؟ یا چپی ؟

حالا بمونه در بدن داریم مثل دهداری ، حتی نوک انگشت پا هم نقش داره ، البته همونطور که گفتم "دوتایی" ، وگرنه نه تنها پا ، بلکه سر بی حسم علم ودانشی حسی نداره ! جز همون علم و دانشی که هر"پوسته" ای در ارتباط با "پوسته" ای داره . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . 


  

فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ(البلد/11)...

سلام علیکم و عرض تبریک ، بمناسبت امروز ، روز جمعه ، روز پایانی هفته ی ما .

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ... (البلد/4) : قسمت پایانی :

در این فرصت خدادادی می خواهم نکته ای را که در قسمت قبلی به آن اشاره کردم پایان بخش باشم ، البته بازم طبق معمول به اشاره ، ولی تا جایی که امکان دارم ناتمام نماند ان شاءالله تعالی .

قبل از یادآوری آن نکته ، که در نوشته ی قبلی گذشت ، اینو عرض کرده باشم ، هرچند که قبلا به آن اشاره کرده ام و کافی باشد برایتان ، ولی آیا پدر بی پدری هم داریم !؟ حالا در هر زمینه ای که وارد آن بشویم و توصیه پذیرم داشته باشه ؟

و مسئله ساز تر اینکه مثلا جانشین استاد شهید ، در منبری که همین هفته در تلویزیون ، شبکه ی قرآن ، رفته بودن فرمودن ، بله نه تنها چنین پدری داریم ، بلکه اینا از پدرشان : " آمریکا هم بدترن " ، چرایش هم اینکه : " آمریکا بدون اینا که کاری نمی تونه بکنه " . 

در حالیکه مثلا جناب آقای راسل که گفتیم با پارادوگس یا تناقض نمایی که پیش کشیده ، آیا خدای نخواسته خواسته والدین خود را زیر سوال ببرد ؟ ایشان که نه ، هر بنی آدمی ، نه تنها جایی را که در آنجا چشم بدنیا گشوده ، بلکه مادر و پدرش هم برایش قابل درک و دریافت است ، ایشان حتی علم و دانش هسته ، نام دیگر موضوع بحث ما ، یعنی علم ودانش دین ، را زیر سئوال نبرده اند ، بلکه بجای تعبد در مقابل هسته ی اولیه کار علمی خود ، یعنی مجموعه ی جامع ، بنام مجموعه ی تهی مثلا علم ودانش خود را خواسته اند که آغاز کنند ، مثلا دانش ریاضی ، فیزیک وووی خود را .

ایشان هم خواسته اند تعبدی در مقابل خدا نداشته باشن در مثلا علم ودانش هسته ای خود ، خب اینکه فقط حرف ایشان نیست ! که در علوم و دانشی مثل ریاضی نیازی به عبودیت و بندگی نداریم ! 

بله او بنام پدررا یا بنام خدا را در علم و دانش ، مثل پدر علم و دانش یا خدای علم و دانش ، را زیر سئوال برده ، از کتاب "چرا مسیحی نیستم ؟" او هم پیداست ، که چنین پدر و خدایی را قبول ندارد ، نه اینکه بی پدری را قبول دارد ! و این را توصیه کرده باشد به فرزندان علمی خودش ! و یکی هم بلند نشده باشد که : آقا اجازه ؟ من نه تنها پدر دارم ، بلکه شما چی استاد راسل ؟! در هذا بلد ؟ در این کلاس درستان ؟ یا بقول شبکه ی قرآن : هذا منبر ؟ یا بقول استاد حسن رحیم پور ازغدی در فرمایشاتی که داشتند و نقلی از آن را در قسمت قبلی داشتیم ؟ هذا کرسی آزاد اندیشی ؟

و آزاد از استاد ، پدر علمی ؟ مگر اینکه من بنده ای ، شاگردی از شاگردان شما نباشم استاد !؟ در این کلاس ، پای منبر ، کرسی ووو ، لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ(البلد/1) وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ(البلد/2) وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ(البلد/3) 

مگر اینکه خدا دوتاچشمم به منم نداده باشه که اینا رو درک و دریافت کنم و ببینم با دو لب مبارکتون چی می فرمایین !؟ برای فرزندان ، شاگرداتون استاد ، پدر !؟

خسته نباشین ! زحمت کشیدن و وقت گذاشتین برامون استاد ! پدر !

پدر علمی ، علی الخصوص علم و دانش اقتصاد !

یه بار در این وبلاگ براتون گفتم و ثبت شده که خدا رحمت کنه ، یکی از امام جمعه های شهر قمو میگم ، که در خطبه ی نماز جمعه فرمود : اقتصاد مملکت ربطی به روحانیت نداره !

در حالیکه علم و دانش اقتصاد از گذرگاه علم و دانش می گذره ، مثل علم ودانش سیاست ، که جدای از دین نیست ! و روحانیت یا پدر دینی که مثل من پدر شماست که اگه چند روز دیگه برادر کوچکترتون بخواد برگرده سرخدمت نظام وظیفه ی اجباریش ، خب خرج برگشتش به من مربوطه ! 

ببخشین ، وارد وقت نماز ظهر امروز به افق خودمون شده بودیم و رفتیم ...

روزی که بعبارتی پدر ایام هفته ی ماست ، در جایی دیدم که آمده بود : حضرت سید المرسلین صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند : اف لکل مسلم لا یجعل فی کل جمعة یوما لیتفقه فیه امر دینه و یسأل عن دینه  
اف بر آن مسلمانی که در هر هفته یک روز را اختصاص نمی‌دهد برای فهم عمیق پرسش از دینش.

حالا کاری نداریم به ترجمه و برگردانش ، ولی جمعه روزیه که در نمازش جماعت خانواده هایی مثل خانواده ی خانه ی ما ، حتی آزادی بهترین عمل و کارشونو در ایام هفته از امام جمعه یا پدر روحانیشون می گیرن ، چه رسه به عمل و کار اقتصادیشون ، مثل همین خرج برگشتی که گفتم ، که گویا ربطی به پدر روحانی ما نداره !؟ بلکه به پدرنظامی هم مربوط نیست !؟ چراکه دانش نظامی رو هم بقول جانشین استاد شهید میشه در مراکز آموزش نظامی فراگرفت و تعبدی هم درکار نیست !

در حالیکه علم و دانشه و بی پدر هم نیست این علم و دانش ، حالا بنیانگذارش همون رضا شاهییه که قطار تهران تبریزو ساخت و بعد از میانه ، مثل جاده ی ماشین رو ، به طرف بستان آباد و تبریز نمیره ، بلکه میره مراغه و تبریز !؟ گفتیم که هدفمنده مثل یارانه ها مثلا .

 

و هدفشو کی میگه ؟ خب پدر علم ودانشش ، همونطور که هدف اینو کی میگه ؟ که بمونه برای بحث بعدی انشاءالله ، حالا چه با عنوان علم و دانش دین 4 ، و چه بعنوان دین علم و دانش ! بعبارت دیگه پدر علم و دانش ، هدفمند کننده ی علم و دانش ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر .

ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ(البلد/17)... 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :268
بازدید دیروز :269
کل بازدید : 1300673
کل یاداشته ها : 1753


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ