به وقت شبِ دو (قسمت دوم) :
سلام علیکم
... وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، ... .
ضمن تبریک جمعه ی اول ماه رجب ، و جمعه ی اول سال ، بحثی رو که گفتم امسال می خوام بهش بپردازم ، بحث حواس جمعی یا جمعی حواسه .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب حالا ایندو چه فرقی با هم دارن ؟ فرقشون مثل همون فرق بچشم اومدن یه چیزی با افتادن (الف) چشم به اون چیزه ، همینطور دیده شدنش با دیدنش !
که ان شاءالله در فرصت خودش ، مثلا در :"ماه مبارک رمضان" خدا بخود بیشتر میگم ! و فعلا اونچه مسلمه و بقولی :"جای مذاکره نداره" اینه که برا مثلا دیده شدنی که چشم داریم ، حالا چه بعنوان نعمتی خدا دادی ، و چه بهر عنوان دیگه ! در گام دوم یه :"مشکل" ی مطرحه که واقعا برا من یکی که خیلی جالب خواهد بود اگه گفته بشه :
هیچ مشکلی نداریم که راه حل نداشته باشه !
حالا این "مشکل" چیه !؟ و چرا گفتم در گام :"دوم" !؟
خب در گام نخست که مثلا چشم داریم و برا بچشم اومدنیا یا چشم اندازی بهشون ! و گفته بشه بچشم اومدنی یا بهش ! و مشکل حل بشه !
یعنی مشکل بچشم اومدن دومی ، یا افتادن چشم به اونو نداشته باشیم ! و سریال بقولی : مشکلها (ب)!
ولی اگه بچشم اومدنی ، حالا افتادن چشم بمونه ! مثلا یه پیام باشه ! مثلا همین :"پیام نوروزی امسال" ، که متن کاملشو گیر نیاوردمو در قسمت قبلی آورده ی خبرگزاری مهرو گذاشتم ، اونوقت چی !؟
آخه اونچه از اون پیام ، اصلا بقول ما ترکا چرا راه دور بریم !؟ همینکه در این صفحه داره بچشم شما میاد ، آیا مانند فقط مثلا آسمون و زمین و شب وروزشه !؟ یا من با هر حرف و کلمه و عبارتی می خوام یه چیزی رو بهتون برسونم !؟ در حالیکه اونیکه بچشم میاد به شکل مثلا آسمون و زمین و شب و روزش نیست !؟
بعبارت دیگه هرچند خواندنش باچشمه ، و بچشم اومدنی بحساب میاد ، ولی بگوش رسیدنی هم هست ! مثلا یکی همین نوشته رو می تونه برا ما بخونه و بگوش ما برسونه ! مثل همون "پیام نوروزی امسال" که تلویزیون بعد ساعت تحویل داشت ! بگوش میرسوند ! و گفتم که یه :"اعتشاشگر" یم رسوند ! که خبرگزاری مهر در متنش از اون پیام نرسونده بود و آیا منو متوجه عضو حسی دومی نکرد !؟ و مشکل آفرین !؟
مشکل :"حواس جمعی " یا :"جمعی حواس" !؟
حالا جماعت ، جمعه و ... بمونه !
فعلا بحث اینه که نه فقط علما و دانشمندای غربی ! بلکه دانشگاهی و حتی حوزوی ما ! راه حلی برا این مشکل دارن !؟ و :
هیچ مشکلی ندارن که راه حل نداشته باشه !؟
خب کافیه بفرمایند ! منکه نه تنها گوش ! بلکه چشم برا مکتوب یا نوشته شده راه حلشون دارم !
تا بعد ، یاعلی !
-------------------------
الف : بقول مثلا مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم ، که دارن :
برا نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ... .
ب : بقول مثلا حافظ :
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها !