به وقت شب ، قسمت پنجم :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، صِرَاطَ الَّذِینَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم
خب سالروز تولد بانوی :"دو" عالم حضرت فاطمه سلام الله علیهاست و اول تبریک بگم این روز رو به همه ، همه ی بنی آدم روی زمین فی زمان هذا یا در این زمان ، مگه اینکه حالا ! مثلا یکی بگه نه تنها بنی آدم ، بلکه پدر مادرم نداریم ! مثل کی !؟ مثلا اونی که گفته ، و :"بشرح ایضا" به پیروی از اونی که مثلا گفته :
چرا مسیحی نیستم !؟
نه تنها گفته بشه :"هیچی نداریم" ! بلکه آهان ! هیچی داریم !
مثلا ، قبلا گفتم ! اونم نه :"یه" هیچی ! بلکه مثلا : جهار تا شم ! که مثلا :"احمد و اکرم" (الف)
روز زن و مادر :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ ... ؟ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ ... ؟ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب روز سالروز تولده ، تولد :"بانو" ی "دو" عالم و همش که نمی تونستم پشت کامپیوتر ! یا رایانه ی بقولی :"ابزار" امروزی مثلا نوشتن ! که نداشتیم و از غرب روشنگر ، روشنفکر ووو نه ! بلکه سازنده اش گرفته شده ، نشست ! خب خونه ی ماهم مادر داره ! زن داره و دخترم داره ! جاتون خالی یه دهنی بقدر بضاعت شیرین شد !
چی دارم میگم !؟ هیچی ! پیش از ظهر نرسیدم این قسمتو بنویسم و الان که دو سه ساعتی گذشته می خوام اینو بگم که "بانو" فقط به مادر و زن گفته نمیشه ! بلکه به دختر خانومم گفته میشه !
همونطور که به زنم مادر گفته نمیشه ! بلکه به زنی که بچه دار میشه ، و ! بدنیا میاره هم مادر گفته میشه ، بدنیا هم نیاره ! هم ! و مثلا :"سقط" م کنه هم ! یا بشه ! مثلا لای در و دیوار بمونه ! و ...
همونکه قبلانم گفتم :"بارور" که شد بهش گفته میشه مادر ! و این از خصوصیات دختره که وقتی زن شد می تونه بشه ! و این خصوصیت جنس مونث یا بقولی ماده ، در ادراکات یا دریافتها دیگه از مختصات اون نیست ! بلکه پسر ، مرد و پدر هم همینو داره !
و این ! دینی و اسلامی داره ! البته نه اینکه بقول اون سه ! غیر اسلامیم داره ! حتی اگه گفته بشه اسلامی داریم ، و در ثانی غیر اونو داریم ! وبقولی درک یا دریافت :"ثانوی" شو داریم !
چه رسه به گفته ی دیجیتالی ! که اسلامی "ثانوی" غیرش ! باشه ! که حرف دنیا و بقولی :"عقلا"ش اینه ! اونم بعنوان حرف جدید ! و نه ثانوی قدیمشم ! قدیم خودشم ! نه حتی حرف مسیحیت پیرو حضرت عیسی بن مریم علیه السلام ! بلکه مثل حرف مسلمان و شیعه ای مثل اونا که پیرو حرف قدیم اونا بوده و هستن ! و الانم باز داره تاریخ تکرار میشه ! اونم بعنوان تمدن ! تجدد ! روشنفکری ووو !
در حالیکه آیا غرب و دنیای پیرو اون ، نه تنها همونطور که گفته شد ، تعریفی از فکر یا اندیشه نداره ! بلکه چه تعریفی از :"مادر" داره ! در حالیکه حتی منکر مادر بنی آدمه ! چه رسه به مادر مقدس و مادر نبوت و امامت !
البته مام تعریفی از مادر پیامبری و سرپرستی نداریم ! مگر اینکه بقولی : بریم بیرون ! و از بیرون بهش مثلا نیگا کنیم ! که این تازه اول معرفت یا شناختی هست که دنیای غرب و "عقلا" شم ! همینقدم قائل به تعریف یا شناختن نیستن ! چه رسه به معرفت :"جمعی" حواس و "ابزار" ش ! که قلب یا بقول خودمون دله !
راستی ! اینو غرب و حتی آمریکاشم ساخته ! که اگه ما نداشته باشیم بریم از اونجا بیاریم !
خب بله ! از مثلا :"صدا و سیما" میگه ! از مثلا :"دیتا سنتر" میگه ! و ساخته هم ! ولی ، مهر و محبتم دارن ! "صدا و سیما" ، "دیتا سنتر" ووو ش !؟ که تازه این یه طرف قضیه ی "مادر" ه ! و بقول :"بانک" یا ! سپرده گذاری به "بانک" و حتی :"مرکزی" اونم هست ! و برداشت و اونم بقول استاد شهید :
زاینده !
اون ، و معقول و اونم :"منظومه!" اش طرف دیگه ی مادره !
اللهم صل علی فاطمة و ابیها ، و بعلها و بنیها ، و سرّ مستودع فیها ، بعدد ما احاط به علمه !
آیا راست راسی ! و صادقانه ! غرب و دنیاش ! از این :"واقعیت" خبر داره !؟ که حالا ! ما بریم ازش بگیریم !؟ در حالیکه نه تنها منکر این نعمت خدا دادی به اونا هم هست ! بلکه از این نعمت در خودشونم خبر ندارن !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
حالا تو خود بخوان حدیث پیرو اونا رو ! خصوصا وقتیم که امروزو روز زن و مادرم نامیده باشه !
ولی ! بارور شدن از اونا و :"بارداری"م !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیهَا وَإِلَینَا یرْجَعُونَ ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ ... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیا ، وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیا ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
گفته شده که یکی دوتا "منظومه" ی یکی از یکی بزرگتر و کوچیکشم خیلی خیلی بزرگتر از منظومه ی شمسی رصد شده ، حالا بمونه که به چه قیمتی !؟ و به بهای چه چیزایی !؟ و اونم نه در مثلا یمن ، میانمار ووو ! بلکه در همون جایی که رصد شده هم !
ولی بقول مثلا کانت آلمانی :"شگفتی" رصد شده رو کی :"کشف" کرده !؟ حالا :"هدایت" وووشم بمونه ! برا سپرده گذاریش و برداشتش برا گفتنش که گفتم بعد یادآوریه ! اونم بقول استاد شهید :"زاینده" ش ! نه نازاش !
بعبارت دیگه "شگفتی" جهان یا دنیای بیرون ! و اونم نه فقط آسمونش ! که با تمام شگفتیش در مقابل جهان یا دنیای درون عالم اصغر بحساب میاد ، جز اینه که در عالم اکبره !؟ و حتی حس بینایی درونم ، بزرگتر از رصد شده با چشمشه ! بلکه رصد کننده بزرگتره !؟ یا رصد شده !؟ ولو اینکه با :"ابزار"یم رصد کرده باشه ! ولو اینکه حقی هم برای ساخت یا بدست :"آوردن" اون "ابزار" پایمال نشده باشه ! اونم مانند مثلا این دم عیدی ! ی ما در اونجا ! و اسمشم گذاشته بشه : تمدن ، تجدد ، و تازه روشنگری و انم با :"روشن" فکری !
راست راسی ! صادقانه ! فکر یا اندیشه یعنی چی !؟ آیا مانند اونکه در رنسانس و انقلاب صنعتی اروپا گفته شد :
من فکر می کنم !؟
در حالیکه برفرض دیدن ، شنیدن ، بوییدن ، چشیدن و لمس کردن اعضای حسی ! آیا بشر حرفی در جمعی حواس داره !؟ با تمام ادعاهایش در علم و دانش ! تا بعد بریم سر حرف مثلا بانک و بانکداری :"اطلاعات" جمعی حواسش ! و اونم بقولی بانک مرکزیش ! و اونم دیجیتالیش !
حالا برداشت از بانک مرکزی و بعبارت دیگه یادآوری بمونه ! و زاینده بودنش ! یعنی حرف زدن ازش !
خب ! باز غروب جمعه شد و چشم به دری ! التماس دعا !
--------------------
الف : نه مثلا جک و مک ! یا حتی هوشی موشی و مخفف مثلا هوشنگ موشنگ :"بومی" (ب) خودمونم !
ب : که بقول یکی از کارشناسان برنامه ی دیشب :"گستره ی شریعت" دیشب شبکه ی دانایی سیمای سازمان :"صدا و سیما" ی جمهوری اسلامی ایران ، که نمی گفت مثلا جمهوری یا دمکراسی رو از غرب گرفتیم ! بلکه می گفت این واقعیت رو از غرب گرفتیم !
حالا بمونه که می گفت این جناب یا خانوم غرب ! از قرن هیجده فاتحه ی مثلا :
شاه سایه ی خداست
رو خونده ! حالا با چی خونده !؟ بمونه ! ولی کی خونده !؟ اینو دیگه نفرمود :
... کارشناس اون برنامه !
آخه خواننده :"دو" تا داریم ! و امروز روز :"یکی" از اون دوتاس !
و خواننده برا اون :"یکی" دیگه که خواست بگه ! مثلا به :
خانم ایران !
از کجا آورد !؟ که بحث زیرنویس :"پ" مون رسیده بود به اینجا در جمعه ی گذشته !
تا یادم ! نرفته امروز جمعه رو تبریک بگم ! که گفته شده :
روز اجتماع (پ)
هم هست ! حالا بمونه نخستین اجتماع ! ولی اونی که گفتم بیادآورده میشه و بعد حرفش زده میشه برا "یکی" دیگه ، حالا به آقا یا خانوم !؟ یا به خانوم یا آقا!؟ شم بمونه !
آخه اگه گفته نشه آدم مادم نداریم ! و علم یا دانش اسم یا نامهایی که خدا یاد داد بهش ! و بدینوسیله هم شده باشه خلیفه یا جانشین خدا رو زمین ! یا بعبارت دیگه همون مثلا :
سایه ی خدا
داشته باشیم رو سرمون ! اونوقت ما ! این ما کیه !؟ جز :"زوج" ش !؟
حالا ! کی زیر سایه ی اون یکی دیگه !؟ بمونه ! سرور این "دو" کیه !؟ مسئله ی اصلی اینه ! وگرنه منم قبول دارم دو دوتا چهار تای حتی غرب رو هم ! ولی همونطور که گفتم ، در هفته ی پیش ، این :"دو" رو غرب از کجا آورد ! که بقول یه کارشاس دیگه ی همون برنامه ی شبکه ی دانایی ! ما هم نداشتیم ! و از غرب گرفته باشیمشم !
استاد شهید مرتضی مطهری در پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علامه ، اونجاش که :"ریشه" یابی شده علم یا دانش و ادراکات ، دارن :
تا "دو"نشه بازی نشه !
البته این تعبیر از من بود ! و نا گفته هم نمونه که استاد می فرمایند که لازم نیست که "دو" ی باشه ! که با هم مثلا :"مقایسه" بشه و مثلا علم یا دانش :"آغاز" بشه !(ت) بلکه می فرمایند :
یه چیزو با خودشم میشه مقایسه کرد !
حالا چجوریش ! و کجاشم ! بمونه ! اینو دیگه استاد :"روشن" نمی فرمایند که مثلا به هنگام یادآوری !؟ یا :
زاینده
ی اون ! که در تعریف فکر یا اندیشه فرموده اند ! که فکر یا اندیشه عبارته از :
یادآوری زاینده !
راستی ! تعریف اون آقا یا خانوم :"غرب" از فکر یا اندیشه چیه !؟ :"صادقانه" می پرسم !
آقا صادقانش این نیست که غرب ! اصلا باب تعریف نداره ! و ایرادی که به منطقش میگیره به منطق قدیم ! اولش همینه ! که منطق بقول فارابی به بعد ! :"دو" باب نداره ! اصلا باب نداره ! علم یا دانش ! بابش :"بی باب" یه ! وگرنه نمیشه سرش ! اونم آقای غرب ! بیندازه پایین مثلا بیاد تو ایران ! اونم ایران اسلامی !
یه یا اللهی گفتن ! که خانم ایران سرشو بپوشونه ! حالا سلام بمونه ! در زدن که تو غربم هست ! نیست !؟
حالا :"سلام علیکم" ! یعنی سلام بر شما ! بمونه ! که قبلا گفتم با :
سلام علیک
فرق داره !
اصلا ! مگه علم یا دانش دَر مَرم داره !؟ اونایی که امروز رفتن دعای ندبه ! و یا اونی که امروز این دعا رو خوند ! نگفت : انا مدینة العلم و علی بابها !؟
یا اینم مانند :
جمهوری
ه ! که اسلامی داره ! و مانند مثلا :
خودرو ، فیزیک شیمی
یا :
ریاضیات و مثلا دو دوتا چهارهاش
نیست ! که :
اسلامی و :"عیر اسلامی" نداره ! بقول مرجعی :
نزد عقلای دنیا !
حالا مرجع یعنی چی !؟ بمونه ! فقط آیا به مثلا بانک و بانکداری غربی ! و خصوصا :"بانک مرکزی" اون نمی مونه ! راست راسی !؟ یا :"صادق" انه ! و بقول خودمون : حضرت عباسی !؟
پ : مقام معظم رهبری
ت : بقول بعضیا ! نه علما ! یا دانشمندا ! بلکه اونایی که میگن :
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد!
حالا بمونه که چرا تو مثلا دانشگاه ! آغاز شد !؟ یا همینطور در حوزه ! یعنی مدارس ویژه ی علوم دینی !؟ و برا خودش شده یه علم یادانش ! حالا باب مابشم بمونه !
به وقت شب (قسمت چهارم) :
سلام علیکم
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... ؟ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
ضمن تبریک بمناسبت امروز جمعه (الف) اول ببینیم موضوع چیه !؟ بعبارت دیگه ، اگه مثلا دعوایی هست !؟ دعوا سر چیه !؟ بعبارت دیگه ، اگه مسئله ای هست ، صورت مسئله که روشن بشه ، اگه مسئله حل نشد بریم سراغ حلش ، و راه حلش مسئله باشه ! که گویا نیازی به راه حل :"اسلامی" نداره ! حالا راه حل :"اسلامی" داریم !؟ یا نه ! مثلا در مسائلی چون :"خودرو ، فیزیک و شیمی" بقولی ، و بقول دیگه مثلا در مسئله ی :"ریاضی" هم ، و بقولی اون مسئله که گفته شده :"بریم ببینیم عقلای دنیا" چی گفتن !؟ یا راه حلی دارن !؟ اسلام حرفی نداره !؟
صورت مسئله :
امیدوارم در این فرصتی که دارم ، یعنی امروز بتونم برا خودم ، و در ثانی برا شما مسئله روشن بشه ! که البته قصه سر دراز داره و چهارده قرنه که از اسلام ! یعنی دینی که کافران رو مایوس کرده ! که دیگه نمی تونن بهش کافر بشن ! گذشته ! و یه روزه که سهله ! یه هفته و ماه و سال و قرنم کم باشه برا اسلامی که اسلام محمدی (ب) بود و بعد اون گویا هنوز روشن ! نیست که به کی سپرده شد !؟
این نخستین مسئله در صورت مسئله هست ! که تا روشن نشه ! خب اسلام کجاس !؟ و نزد کیه !؟ که به اون مراجعه کرد !؟ آیا به مثلا :"رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران" !؟ که اون حرفو زده !؟ یا به نویسنده ی اون کتاب :"منطق" ی که همون حرفای :"رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران" رو زده ! ولی اگه شما یه روزنامه دیدین که بهش پرداخته باشه ! مثل بعضی روزنامه ها که :"سخت" گرفته بودن به رییس جمهورشون ! اسلامی شون ! به اون کتاب :"منطق"م "سخت" گرفتن که نه ! اصلا متوچه شده بوده ! منم متوجه شدم !
همینطور به حرف اون مرجع تقلید ! که حرفش همون حرف رییس جمهور و صاحب اون کتاب منطقیه !
حرف :
صورت مسئله هرچی که گفته بشه ، همینطور نوشته ی اونم ، یه حرفه ! یعنی چی !؟
حرف یعنی چی !؟ آیا جز بازدم دمی !؟ که از بچگی سر دادیم (پ) ! برا چی !؟ خب برا اینکه مثلا کافر شاید متوجه این بشه که داره با با بازدم دمی که داشته ! داره پوشش میده ! و متوجه حتی :"نفس" کشیدن خودشم نیست ! که در آغاز بحث بحثش گذشت ! بحث : نفس کش !
حالا آموزش زبان برا حرف زدن ! ووو ش بمونه ! البته ناگفته نمونه که در همین آموزش زبونه که نه تنها کفر ، بلکه اسلامم شاید وارد (ت) وارد شده باشه ! همینطور مثلا همون :
خودرو ، فیزیک و شیمی
و :
منطق ! و علمی اونم ! بلکه علم یا دانش اسلامی اونم ! نه مانند مثلا :"ریاضی" ش (ث) ! که :"اسلامی و غیر اسلامی" م نداره !
و :
زبون خارجه ! هم ! که :"عقلای دنیا" باهاش حرف می زنن !
بعبارت دیگه :"می دمن" و بازدمش حرف مرجع تقلید ماست !
که اینا بعنوان مثال گفته شد ! و باز یادآور بشم که یهو سربازای گمنام امان زمان نرن سراغ اینا ! نه فقط اونی که امان خواسته ! اونم برا مثلا اهل :
خودرو ، فیزیک و شیمی
که بهشون :"سخت" گرفته نشه ! بلکه اون دوتای دیگه هم که : برا چی امان بخوان !؟
خب برم یه نفسی چاق کنم ! و ان شاءالله اگر فرصت شد بحثو پیگیر می شم امروز ! خب ! یه بند که نمیشه تا شب ! نوشت ! حالا برا زیر نویسا هم وقتی لازمه ، تا شب نشده .
-------------------------------------------
الف : و عرض تسلیت ، خب امروز که یازدهم اسفنده ، تو تقویم برابر با سیزدهم جمادی الثانی هم هست و روز وفات خانم حضرت ام البنین (مادر پسرا) سلام الله علیها هم هست .
که نقله وقتی اسرا به مدینه برگشتن ایشون سراغ پسراش و حتی حضرت عباس علیه السلام ، :"قمر" بنی هاشم رو هم نگرفت و گفته باشن :
حسین !؟
ب : دین اسلام دینی نیست که فقط پیامبر خدا حضرت محمد صل الله علیه و اله و سلم پیام آور اون از طرف خدا باشن ، بلکه پیامبران دیگر هم ، که پیش از ایشان پیامرسان ! دین خدا بوده اند هم ، دینی بجز اسلام نیاورده اند .
منتها ناگفته نمونه که اسلام محمدی آخرین دینی هست که آورده شده ! و در ثانی :"خاتم" ادیان اسلامی قبلی هم هست ، یعنی از دین اسلام دیگه چیزی نمونده که پیامبر دیگه ای بیاد و اون چیزو بیاره .
نکته ی دیگه که بیشتر محل بحثه منه ، اینه که هرکدوم از ادیان اسلام قبلی ، که پیامبران جهانی برا جهانیان آوردن ، به همون معنی که دین خاتم اسلام گفته میشه ، اونا هم به همون معنی اسلام گفته میشن ! منتها مثلشون می مونه به مانند اعضای حسی جهانی ! ما ، مثلا چشم ما که به وسیله ی اون می بینیم ، در حوزه ی بینایی پیام آور بچشم اومدیناس ، و پیامرسون ! دیدنیا با حس بینایی .
نکته دیگه که ناگفته نمونه اینه که در خواندن حرفی که نوشته شده ، چشم و حس بینایی کارکردش مثل بچشم اومدن ، یا افتادن چشم ما به چیزایی هست که بچشم میاد ، یا چشم اندازشه ، و نوشته شده چون نوشته ی حرفه ، تابع کارکرد گوش و حس شنوایی هست .
البته اینم لازمه که گفته بشه ! حتی دستاورد چشم و حس بینایی هم ، چه رسه به :"دم" دیگر اعضای حسی ، بازدمش پس از :"خواندن" مکتوب یا نوشته شده ی اونه ! مکتوب یا نوشته شده ای غیر از مکتوب یا نوشته ای که بچشم و حسش میاد ، یا حس بینایی با عضوش به اون میفته ! در بیرون یا بقولی دیگه در جهان خارج !
یعنی حرف از مکتوب یا نوشته ای هست در درون یا جهان داخل ما ! و حرف زدن پس از خواندن اونه !
حالا خواندش با چی !؟ بمونه ! که هرچند خواننده ی اون :"یادآوری" گفته میشه ! ولی آیا بقولی فقط با امامت یا سرپرستی ، و یا مثلا با مدیریت حس بینایی !؟ مثلا ! یا حسی دیگر از حواس پنجگانه ی ما !؟
چراکه ! اگر و فقط اگر دو حس بخواهن مدیریت داشته باشن ! اول اینکه محاله ! در ثانی این :"دو" چی !؟ آیا مانند مثلا اون :"دو" "دو" ! تای ریاضی !؟ که بقول اون کتاب منطقی : اسلامی و غیر اسلامی نداره ! چراکه مثلا از اصول بدیهی ریاضیست !؟
در حالیکه بقول نهج البلاغه ، خطبه ی اولش ، ما به :"یه" دو :"اشاره" می کنیم ! نه به :"یک" و :"یک" اون دو ! که بقول بقول ریاضی : یک یکی مساوی یک میشه ! نه دو !
پ : که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم : بجز حضرت عیسی بن مریم علیه السلام ، همه زبون به گریه باز کردن هنگام تولد ! البته بجز اونی که اندام صدا در آوردن رو نداشته باشه !
خب شاید برا همین بود که :"بازدم" اون حضرت ، که بهش :"دم مسیحایی" هم گفته شده ! مرده زنده کن بوده ! و همینطور مثلا مجسمه ی پرنده رو جون دادن !
چرا که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم : شیطون نتونسته "گریه" بندازه اون ! و نخستین حرفی که زده در پاسخ به علمای یهود ، نه پیروان حضرت موسی علیه السلام ! بود ! که گفته : من بنده ی خدا هستم و ... .
ت : علم یا دانش دیگه ! خب ریاضی مگه زیر مجموعه ی :"علم" یا :"دانش" نیست ! حالا ! ولو اینکه علم یا دانش عبارت باشه از :"اسلامی و غیر اسلامی" ، یا اینکه دیگه گویا :"ضروری" شده دیگه ! یعن :"دیجیتال" ی اون : غیر اسلامی و اسلامی !
البته نه مثلا بقول :"منطق" یّون مثلا :"تصور" ش ! چراکه منکه ندیدیم تو کتب "منطق" ی علم یا دانش :"مقسم" اسلامی و غیر اسلامی ، یا دیجتالی اون :"غیراسلامی و اسلامی"باشه ! و بعد مثلا تصور اسلامی و غیر اسلامیم داشته باشه ! و یا دیجیتالی اون :
تصور غیر اسلامی و اسلامی !
مثلا ! و یا بقول دیگه و بازم دیجیتالی اون :
"صورت" غیر اسلامی و اسلامی !
به وقت شب (قسمت سوم) :
سلام علیکم ، شب بخیر
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... ؟ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
با خودم گفتم اومدو فردا رفتیم تبریز و برف نیومد ! که باز برگردیم خونه ! برا همین گفتم که بگم با توجه به اونکه به نقل از رییس جمهور جمهوری :"اسلامی" ایران که روزنامه ها ! اونم تو جشنواره ی خوارزمی (الف) و اونم :"بین المللی" ش ! یعنی دنیا شنید یا دید که چی گفته شده ، گفتن و منم اینجا به نقل از اونا آوردم ، یهو مثلا سربازای گمنام امام زمان (ب) یه وقت بگفته ی من نرن سراغ رییس جمهورشون !
آخه مثلا آقای مصباح یزدیم که گفتم گفته :
بیشتر مسئولین ( که مقصودس بیشتر مثل رییس جمهور فعلیه) پیرو ولایت نیستن ! (یعنی دقیقا پیرو مقام معظم رهبری نیستن)
هم کافیه فقط در مثلا کتاب :"منطق" شون گفته باشن ! مثل همونا رو که :
خودرو اسلامی و فیزیک و شیمی اسلامی نداریم
رِ مثلا ! کافیه که مثلا گفته باشه :"ریاضی" اسلامی نداریم ! و مثلا بقول ایشون :"به تعبیر معروف" دو دوتا چهار تا که اسلامی و :"غیراسلامی" نداره که !
میگن ! رضا قلدر ! یا بقول تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تو برنامه ی :"بدون توقف" ش ! رضا ترسو ! حالا تریاکی و شراب خور ووو ش بمونه ! رِ گفتن : قربان فرمون بدین دست دزد رِ قطع کنن تا نه فقط دیگه یکی جرات نکنه دزدی کنه ! اونم دزدی اموال دولتی ! تازه حکم اسلامی ! م کرده باشین !
که در پاسخ گفته باشه : بفرماین ! یعنی دستشو دراز کرده باشه ! تا قطع بشه ! که بقیه حساب بیاد دستشون !
بعلاوه بنده خدا رییس جمهور که مثلا بفکر :"میوه ی شب عید" مردمم هست رِ برن سراغش !
غروبی رفتم تخم مرغ بگیرم که فردا برا نهار سرکار آب پز کنیم بخوریم ! دو تومان رفته بود روش ! و کیلویی ده هراز تومن حساب کرد و گفت گرون شده !
ضرورت اقتصاد دیجیتالی :
اینی که عنوان کردم رِ تو روزنامه ها بچشم نیومده ها ! شایدم نوشته باشن ، ولی اینو همون تلویزیون جمهوری "اسلامی" که :"کلید" دارش رییس جمهور و رییس قوه ی مجریه جمهوری اسلامی نیست ! نوشته بود !
حالا ! آیا اقتصاد اسلامی چی !؟ بمونه ! ولی دیچیتال اسلامی چی !؟ نداریم !؟
خب فکر نمی کنم اگه این پرسش به مثلا :"رفراندم" گذاشته بشه و گزینه های :"روی میز" م :"آری نه" باشه ! یا بقول :"دیجیتال" ش :"نه آری" باشه ! یکی پیدا بشه به این دیگه رای :"آری" بده !
حالا کاریم ندارم به اینکه :"دیجیتال" یعنی چی !؟ و اقتصاد دیجیتال یعنی چی !؟
خب شاید بقول مثلا مرجع تقلیدی لازمم نباشه دونستنش ! کافیه : عقلای دنیا گفته باشن !
مثل :"جمهوری " دیگه !
البته نه :"دونستن" اینا ! که عقلای دنیا چی گفتن رِ میگم ! خب اینو که روشنه علم یا دانشش ! اونم مثلا بقول همون کتاب "منطق" که گفتم مثلا پیامبرم ! یا :"پیامرسان" خدا هم فرموده باشن :
طلب العلم ...
اطلبوا العلم ...
ووو ! حالا بمونه ! که آیا طلب اسلامی داریم !؟ ولی ! اونوقت مطالبات چی !؟ اسلامیه !؟ یا :
مطب و بقولی :"مطالبات" اسلامی هم نداریم !؟
اینم پیشکش جمهوری اسلامی ایران ! بعد :"چهل ساله" شدنشم !
خب ! چی چی داریم !؟
مطالبات مثلا :"غیر اسلامی" بقولی که گفتم !؟ یا مطالبات عقلای دنیا رِ مثلا !؟ آخه مطالبات اسلامی نداریمم که مثل همون مثلا :
چرا مسیحی نیستم !؟
ه ! که :"روشن" نفرمودن چی چی هستن !؟ آیا مثلا یهودی هستن !؟ یا نه ! ابراهیمی !؟ و یا نوحی !؟ و آدمی !؟
مگه اینکه قضیه قضیه :"پاردوکس" ه ! که تو کتاب (علمی!) :"تئوری طبیعی مجموعه ها" های ستاد انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ! ایران اومده :
کلاهی بنام آدم که زیر مجموعه ای بنام (های ولو دو نفر) :"هابیل و قابیل" و شاید :"دیجیتالی" اون ! یعنی :"قابیل و هابیل" نداریم ! چرا تناقضه ! زیر کلاه !
و پس : مجموعه ی جامع (یعنی خدا !) نداریم ! چه رسه به آدم ، نوح ، ابراهیم و موسی ! که اگه مسیحی نباشیم ! پس موسوی ! ابراهیمی ! ووو ! باشیم !
بلکه دیجیتالی صفرکیلومتریم ! و آماده ی مثلا :"خودرو ، فیزیک و شیمی" ، یا :"علم " و یا :"حرف" ی ! اونم نه با ورودش بی نیاز از واردات ! بلکه دیجیتالی همواره : صفر کیلومترم برا واردات ! الی ماشاء صادر کننده اش ! فقط واردات خدایی پیامبری و امامی و خلاصه :"اسلامی" نداریم !
البته مانند مثلا :"جمهوری" می تونیم :"اسلامی" شم داشته باشیم و مثلا رییس جمهورشم باشم ! حالا مثل فرانسویشم نه ! که :"کلید" دارش رییس قوه ی مجریه اش باشه ! بلکه مثل آمریکایی اونو ! البته که :"عقلای" آمریکا ! و نه حتی مثلا :"مسیحی" ! چه رسه به : اسلامی ! و اونم بقولی :
اسلام آمریکایی !
خب ! بدارزا تا نکشیده بذارم برا فرصت دیگه ان شاءالله ! خصوصا این :"واردات" ی که گفتم و جای حرف داره ! چراکه می مونه به مثلا :"باردار" شدن یا :"باروری" ! یعنی باروری مثلا به علم یا دانش و یا حرف مثلا عقلای دنیا ! و البته نه باروری از حرف خدا ، پیامبر و امامش ! و بارداری اینگونه ! و بعبارت دیگه :
واردات اسلامی ! :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیمَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
که بمونه سر فرصت ان شاءالله ، شب بخیر و برم یه چیزی بخورم و بخونم و برم بخوابم که خدا بخواد صبح بریم تبریز.
------------------------
الف : که بهش تو غرب :"الخوارزمی" و بعدشم :"الگوریتم" رِ گفتن !
ب : اونم نه فقط :"اسلامی" بلکه :"ایمانی" ! (پ)
پ : خب کافر که فقط در مقابل اسلام نیست ! مسلمان در مقابل مومن هم داریم !
به وقت شب (قسمت دوم) :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... ؟ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . : کتاب خدا ، سوره ی انعام .
سلام علیکم
امروز رفتیم تبریز برا کار ، که شکر خدا برف می اومد اونجا و برگشتیم خونه ! که مثل وقت رفتن ، هرچند هوا ابری بود ، ولی برفی نبود .
خب ، برا همین شکر خدا فرصتی دست داد که زیرنویس :"پ" رو که در نوشته ی قبلی مونده بود بگم .
علم یا دانش دینی و اسلامی :
دیشب که روزنامه ها رو نیگا میکردم ، در خبرای مرام اختتامیه ی سی و یکمین جشنواره ی بین المللی خوارزمی ، یه حرفی رو تیتر درشتش کرده بود روزنامه ای با این عبارت :
نه خودروی اسلامی داریم نه فیزیک و شیمی اسلامی
یاد عنوان کتابی افتادم که عبارته :
چرا مسیحی نیستم !؟
قبلا گفتم که خب ! چی چی هستی !؟
حالا هم همینطور ، خب خودروی چی چی داریم !؟ و فیزیک و شیمی چی چی داریم !؟
تازه ! اونم وقتی رییس جمهور ! اونم رییس جمهور جمهوری اسلامی ! ایران این حرفو زده باشه ! خب ! خودروی دینی چی !؟ فیزیک و شیمی دینی چی !؟
آخه :"جمهوری اسلامی" با "جمهوری دینی" فرق داره ! چرا !؟ خب :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ ، ... ، لَکُمْ دِینُکُمْ ... ، ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
حالا :"اهل کتاب" بمونن !
البته نه ابنکه کافر و کافرون (الف) کتابی ندارن ! مثلا برا :"خودرو" سازی ، یا :"فیزیک و شیمی" شون ! بلکه منکر کتابی هستن که پیامبران یا :"پیامرسان"ش جز خودشون نباشه ! یعنی یکی از طرف خدا براشون کتابی یا نوشته ای نیاورده باشه !
بلکه بقول رییس جمهور ، اونم رییس جمهور جمهوری اسلامی ! ایران ! خودشون رفته باشن دنبال "خودرو" ! و یا "فیزیک شیمی" ! نه یکی دیگه ! حتی اونم :"کافر" ! چراکه اونوقت چه فرقی می کنه که خودرو ، همینطور فیزیک شیمی رو هم از یه "کافر" گرفته باشن یا از "اهل کتاب" ! مثلا :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، کهیعص ، ذِکْرُ ... ، یا یحْیى خُذِ :"الْکِتَابَ" ... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
که در نوشته ی قبلی به اون اشاره شد .
خب بله ! این "کتاب" با اون کتابی که گیرندش کافرم هست ! فرق داره ، مثلا :"آسمان و زمین" که فقط کتاب کافر نیست ! دیندار پیرو پیامبری و مسلمونم (ب) چشم داره ! و بچشم اومدنی که فقط بچشم کافر نمیاد !
حالا اینا به این روشنی هم بکنار ! خب جناب ! جمهوری اسلامی چی !؟ داریم !
اینم بکنار ! جمهوری دینی چی !؟ که کافرم داره !؟ البته اگه داشته باشه ! برا اینکه :"جمهوری" رو از کجا :"اخذ" کرده !؟ از کدوم کتاب !؟ یا نوشته !؟ مثل :
خودرو ، فیزیک و شیمی !؟
یا :
... خُذِال ... .
خودرو ، فیزیک و شیمی !؟
نداریم !؟
خدا کنه ! :"به تعبیر معروف " آقای مصباح یزدی که در نوشته ی قبلی گفتم ! کور از خدا چی می خواد !؟
از مثلا غرب ! آمریکا ووو ، و شرقم ! مثلا ... ! خودرو و فیزیک و شیمی رو نگرفتنه !
خلاصه :
علم یا دانش
رو اخذ نکردنه دیگه !
حالا ! خب برگردیم سر اونی که ایراد گرفتیم به دیگران ! مثلا به :
چرا مسیحی نیستم !؟
یعنی ! خب علم یا دانش رِ از کی بگیریم !؟
نمیشه که به دیگران ایراد بگیریم و همون ایرادو خودمون داشته باشیم که !
خب ! بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله و بریم که وقت وقت نمازه به افق ما !
-------------------------------------
الف : البته اگه ، البته بقول دانش شیرین ریاضی ! دستکم دو کافر پیدا بشه که نسبت بهمدیگه دیگه ! کافر نباشن ! و اینقد دیگه :"مسلمون" باشن ! یعنی یکی :"تسلیم" یکی دیگه بشه !
ب : مسلمون یعنی :"تسلیم" یه چیزی شده ! ولو اینکه :"اقرار" م نکنه ! مثلا :"آسمون" بالای سرش یا :"زمین" زیر پاش به چشش بیاد ! و اونم :"فیزیک" ش ! و "اقرار" م نکنه ! به اینکه خالق یا آفریننده اون خودش نیست ! و یکی دیگس !
حالا حرکت خورشید از شرق به غربم بمونه ! بقولی :"خودرو" بودنش تو آسمون ! حالا "خودرو" بودن زمین زیر پاشم بگیم هنوز مثلا در غرب و اروپاش :"کشف" نشده باشه ! یا شده باشه هم به مثلا خاور میانه یا غرب آسیا ! هم نرسیده باشه خبرش و هنوز ، مثلا تا قرن ده یازده هجری قمری علما ئ دانشمندای اسلامی ! در غرب آسیا بر هیئت بطلمیوس باشه فیزکشون و هنوز مثلا این چیه میگن کوانتومی نشده باشه ! مثلا !
به وقت شب :
سلام علیکم
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، کهیعص ، ذِکْرُ ... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
در ایّامی (الف) که گفتم ، حالا شاید یکی پیدا بشه و بگه ! یا بنویسه ، یا حرفش نوشته شده باشه ! و حرفشم این باشه که در اون ایام بجایی رسیده و بقولی به :"کمال انقطاع" رسیده !
حالا منقطع از چی !؟ بمونه ! میگیم از هرچه هم که بچشم بیاد ! و بقولی با :"جلوه های ویژه" شم ! نه ! که چشما رو محو تماشای پرده یا صفحه ی نمایششم میکنه ! هم نه ! همینکه به چشم نیاد یکی دیگه ! اونم مثل خودش کافیه !
یا بریده از نوای انگیزی که بگوش میرسه هم نه ! که مدهوش و مستم میکنه هم نه ! بازم صدای یکی مثل خودش کفایت می کنه !
پرهیز از هرچه لذایذ زبونیم نه ! شکم خالی و زبون تشنه (سلام برحسین) ی یکی مثل خودشم باز کافیه !
خب کدوم مثل خودش ! حالا برا چیش !؟ که بعنوان مثال گفتم مثلا :"همراهی" ! اونم باهاش نه ! بلکه اون مثل خودش با اون ! که دستکم نفس که میکشه ! و رو زمین که !
مگه اینکه ، نه اینکه روح یا جانش به :"ملکوت اعلی (ب)" پیوسته یا بقولی :"عروج" کرده باشه ! بلکه نفس :"قطع" شده ! البته رو زمینم نمونده باشه ! بلکه از زمین برداشته شده باشه و بقول خودمون خاک شده باشه ، مثلا !
خب بلکه دیگه نمیشه اون دعوت به "همراهی" م کرد مثلا ! حالا مثلا :"مقاومت" و مثلا :"اقتصاد" مقاومتی هم همینطور دیگه ، مثلا ! چراکه برا هر مثلا همراهی دستکم ایندو که لازمه ! رو زمین بودن و نفس کشیدن دعوت شده به کار و مثلا :"همراهی " که !
... ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب ! حالا فرض کنیم که اونم ، که مثل ماست ، زبونم داره ! یعنی مثل ما حرفم می زنه ! ولو اونقدر بی صدا ! که :"مخفی" از گوش ماست ! نه اینکه گوش ما "قطع" رابطه کرده باشه با هر آنچه بگوش میرسه ! اونم در سایه مثلا :"ریاضت" ! مثلا اقتصادیش ! یا مثلا خودسازی ! و یا مثلا بقولی :"سیر و سلوک" (پ) ، و ... ، ولی حرف می زنیم ! ها ! و صدامونم به گوش میرسه ها ! به گوش مثل خودمونا ! منتها صدای اون به گوش ما نمیرسه !
همونطور که نوشته ی حرفشم به چشم نمیاد ! در هیچ مثلا شبکه ی اجتماعی هم بقول امروزیش ! و یا مثلا روزنامه ای هم ! ولی نوشته ی حرف ما که مثلا تیتر اونم درشت مثلا روزنامه ای بچشش نمیاد ! حالا شبکه های اجتماعی چشمی یا بقولی :"بصری" ما بمونه ! و دیگر مکتوبات یا نوشته های دیگه ی موجود !
پس اون بنده خدا هم مثل ما چشم داره ! وگرنه مثلا دعوت نامه ی کتبی ما رو چی چیش بهش برسونه !؟ برا مثلا همراهی با :"ما" !؟
کدوم "ما" !؟ آیا مایی مثل اون بنده خدا !؟ یا بقولی لیس کمثل ما !؟ مثلا !؟ نه عینا !
مثلا عین بقولی در :"اوج" پیشرفت ! تعالی ووو ! و دعوت شفاهی یا کتبی برا همراهی در "اوج" ! که برا اون بنده خدا روشن نباشه ! مثلا اوج !
بقول ما ترکا اللهم بیر بیر ! یعنی یکی یکی ! اول شما تشریف بیار پایین پیش ما جناب ! مثلا رییس قوه ی قضائیّه ی جمهوری اسلامی ایران ! بعد یکی یکی بریم تا هرکجا هم که شما رسیده باشی به اونجا ! حالا به کجا رسیدی !؟ خب رسیدنی بوده دیگه ! برا مثل ما دیگه ! یا نه !؟ مثلا :"مادر" زادیه برا بعضیا !؟ و یا موروثیه !؟ و مثلا بستگی به :"ژن" ما ! ببخشین شما داره جناب !؟ حالا چه رییس دستگاه قضا !؟ و چه دیگر قوا !؟ و حتی فرمانده کل قوا هم !؟ همینطور ! و دیگر عناوینی که نامبرده می شود ! حالا چه "
بسم الله ...
و چه :
بسم ربّ ...
چرا جفتشم قانون داره ! و جفتشم :
الرّحمن الرّحیم
ه ، مگه اینکه اینم طابع قانون شما باشه جناب ! یا قانونیتش بستگی به قانون شما داشته باشه ! که بازم حرفی نیست ! چراکه آیا اونم :
رحمانِ رحیم
ه !؟ و بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام خوبش خوبه برا هردومون !؟ و بدشم بده برا هردومون !؟
حالا بقول فاطمی ! ش بمونه ! که خوبش اول برا :"همسایه" باشه ، و بدشم اول برا :"خودمون" باشه !
همینطور مثلا روشن و خاموشش ! یا تاریک ، ظلمانیش و تعبیرات دیگرش مثل :"شب" !
حالا "شب" و شب چی !؟ بمونه برا فرصت دیگه انشاءالله تعالی ، و بقولی :"به وقت" ش !
--------------------------------------
با سلام مجدد و شب بخیر :
، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، طسم ، ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، طسم ، ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
الف : ایّام فاطمیّه ، که در نوشته ی قبلی گفته شد ، نوشته ی پنجره ی چ یا هفتم ، یعنی پنجره ی آخر یا پایانی :"ما" ! چه :"نعبد" گو ، چه غیر اون ! و چه بی خبرش ! که گویشی جز اون ندارن ! اینام !
که اینم "به وقت" ش ان شاءالله بیشتر میگم ! یعنی اگه روشن نباشه ! یا خواسته بشه تاریک ، ظلمانی باشه ! و یا به تعبیرات دیگر مثل "شب" باشه !
ب : حالا اعلیِ چی !؟ بمونه ! آخه مثلا شاید اعلیِ مشترک ما بعنوان نفس کشی باشه که در متن اومده ! یا اعلیِ گوینده یا نویسنده ای که طرف مقابلش گوش و چشم داره ! مثل خودش ! وگرنه برا چی و چی گفته یا نوشته بشه حرفش !؟
بیشتر رو در (پ) میگم ان شاءالله تعالی ! اگه لازم بشه ! یعنی هنوز روشن نباشه ! و ... ، که در (الف) گفته شد !
فعلا همینقد اشاره کنم که مثلا شاعر همولایتی ما میگه :
نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند ، متحیّرم چه نامم ...
در حالیکه برخی خدایش خوانند ! فقط چرا در مثلا :"پاسداران" !؟
حالا نگیم حاشیه شهر و بگیم چرا مثلا در :"شهرک ولیعصر!" و خیابون و کوچه های اونجا نه ! دم از :"علی" نزد !؟ تو مثلا تهران !؟
که توش زوج جوانی سکونت داشتن که شیرخشک برا تنها فرزندشون :"فاطمه !" رِ نمی تونستن بگیرن ! حالا بمونه که بعنوان مثال سه میلیون وام ازدواجی که مرد این زوج گرفته بود ، و نتونسته بود اقساطشو پرداخت کنه ! بانک وام دهنده بهش با قطع یارانه هاش ! حتی سود دیرکرد اقساطشم ازش گرفت ! یعنی یه چیری نزدیک به دو برابر وام دریافتیش ! که جالبترش اینه که بعنوان اقتصاد اسلامیم این کارو کرد !
و جالبتر ! همین که امام جمعه ی امروز پایتخت جمهوری اسلامی ایران گفت ! یعنی "
امنیت !
مثل امنیت اون بانک برا اون کارش ! و مثل امنیت "پاسداران" تهران ! خب بله امنیت اون دو زوج جوانم در "شهرک ولیعصر!" تهرانم ! مثلا !
ولی آیا :"به تعبیر معروف" (ت) در:"امنیت" یم که گفته میشه چنین نیست که : هرکه بامش بیش ، برف (بخوانیم امنیت) ش بیشتر !؟
حالا بمونه که بقولی ! در پرداخت هزینه ی تامین امنیت هم مثلا همون زوج جوانم سهم دارن ! ولو اینکه "به تعبیر معروف" هم بامشون کمتر باشه ! البته اگه هیشکی توان :"فرار" از پرداخت هزینه ی امنیتو نداشته باشه ! بعنوان مثال فرار از :"خدمت نظام وظیفه" رو ! که مرد اون زوج جوان نداشت ! و ... ! بمونه ! :"دفتر" رییس جمهور قبلی جمهوری اسلامی ایران ، یعنی آقای محمود احمدی نژاد ، یا بقولی :"رجایی" دوم :"نامه ی سر گشاده" نویس در جریانه !
مثل :"شهید" سرباز وظیفه نیروی انتظامی در :"پاسداران" تهران !
ت : بقول آقای محمد تقی مصباح یزدی ! در مثلا سره و ناسره کردن راستگویان و دروغگویانی که دم از پیروی از ولایت می زنن ! که گفته : بیشتر مسئولان راست راستی نمیگن !
پنجره ی چ (الف) :
... ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم
به وقت عشا :
ضمن آرزوی اینکه از ایّام فاطمیه بهره ی لازم رو برده باشین ، و ما رو هم بقدر کافی بی نصیب نذارین ، خصوصا :"فی سبیل الله" و و اونم با :"انفاق" در " اون راه" که اونقد عقب نمونیم که دیگه حتی بچشم نیایید ! نه اینکه ادعا میشه ! مثلا (ب) تحت عنوان :"همراهی" ! ولی هیچ "همراهی" از ما حتی بچشم ! که نه ! که دیده بشه ! بلکه قابل لمسم برا :"مدعی" همراهی نباشه ! با عضوی از بدنشم ! نه با مثلا سلطان بدنش که گفته شده چشمه ! و دیگر چون گوش ، بینی و زبونشم ! که :
... ، الْحَمْدُ ... .
ی بزبون بیاره براش ! نه ! بلکه بازم بعنوان مثال مانند اونکه مثلا گفته :
انتقاد کنید ! ولی تخریب نکنید !
منتها گفته :
از راهش !
خب راه !؟ هیچی دیگه ! همین راه :"چهار دهه" ی گذشته دیگه ! مثلا !؟ مثلا :"دستگاه قضا" دیگه !
خب بنده ی خدا داره میگه انتقاد ، نه تخریب ! ثالثا (پ) اگه دارید خب بیاد من رسیدگی کنم !
پیش شما بیایم !؟ امر و فرمایش دیگه ای ندارین !؟
به وقت شب :
... ، الْحَمْدُ ... .
لِلَّهِ ... وَلَا الضَّالِّ ... قُلْ هُوَ اللَّهُ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب شکر خدا ! خب این کم دستاوردی نیست ، حتی بعد چهل سالم ! البته اگه روشن باشه ! گفته رو میگم !
اینکه : انتقاد بشه ، تخریب نشه و راهش نشون داده بشه !
خب به کجا مراجعه کردم !؟ که روشنه ! مثلا ، بازم بعنوان مثال ! مثلا لازم نیست شال و کلاه کنی ! حالا مردش یا زن و دخترشم ! بمونه ! که اصل بحث من اینه ! که زن کی !؟ دختر کی !؟ آیا من !؟ مثل منی !؟ بقول آقا امام اباعبدالله علیه السلام !؟
حالا ! مثلا مقنعه و چادر به سر و راهی کجا !؟ دستگاه قضای شما !؟ و نزد شما !؟
امر و فرمایش دیگه ای ندارین !؟
فقط لطف بفرمایین حرفی بزنین که برا خودتون روشن باشه ! نه اینکه برا خودتونم تاریک و یا ظلمانی باشه ! چرا !؟ خب وقتی برا خودتون روشن نباشه ! از کجا که ما خدمت شما نرسیدیم !؟ و انتقادم نکردیم !؟
و ! بله ! و تخریب هم کردیم !؟ بقول شما !؟
حرف :"روشن" شما اینه ! حالا بمونه انتقاد ! و مثلا :
سره رو از ناسره جدا کردن
و ... !؟ که اگر و فقط اگر بازم بر فرض مثال ! گفته بشه :
تخریب و انتقاد !
چی !؟ یعنی حرف این باشه که :"تخریب" چی ار منتقد جدا بشه چی !؟ هیچی فرقی ندارن ! ایندو !؟
کدوم دو !؟ ای بابا ! آی کیو ! ناسره و سره دیگه ! کمثل سره و ناسره دیگه !
برگرفته از وبلاگ :
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ ... بِ+سْمِ +اللَّهِ +الرَّحْمَنِ +الرَّحِیمِ ،+... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُ...ا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
کربلای پنج اوسط :
سلام علیکم
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، ألرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سه دهه ... . : برگرفته از وبلاگ .
-----------------------------------------
کلمه و ترکیب تازه :
یه نفر شش دانگ
کلمات کلیدی به ترتیب :
جنگ + قطعنامه+تحریم+تحریم هواپیما+بوئینگ+برجام+رفع تحریم+ایرباس
برگرفته از وبلاگ :
کربلای پنج اکبر :
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَجَعَلَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم
پیامرسان (الف) :
یادمه تو کربلای پنج اصغر (ب) بودیم که در کلاس زده شد .
درو که باز کردم حسن آقای شوهر خواهر همسرش پشت در بود ، و اومد تو و نه گذاشت و نه ورداشت گفت :
احمد شهید شد .
نشسته بودم که دستشو گذاشت رو شونم و گفت :
خبرشو به خواهرش برسون ، و در حالیکه دلداریم میداد رفت و من موندم پیامرسونی !
شاگردارو سپردم به مدیرمدرسه و رفتم که پیامو برسونم !
چشاش که نه !
چشام که به چشش افتاد ، اونی رو که تو راه با خودم گفته بودم بهش گفتم :
احمد زخمی شده آوردنش خوی !
کمی صبر کردم ! تا ببینم چی شد !؟
نشستم کنارش ! گفتم :
حاضر شو بریم !
از قم تا خوی یکوب رانندگی کردم ، خدا خیرش بده پیکان تهران دال رو ! ادا در نیاورد و بردمون تا سر کوچه ، که اسمش الان شده :
کوچه ی شهید احمد رضالو
اونجا بود که پیامرسون خبر شهادت برادرو داد !
حالا کی !؟ یکی اون پارچه رو آویزون کرده بود سر در خونه ! که چشم خواهر افتاد بهش و ...
----------------------------------
الف : پیامرسونی دیروز پیامی داشت از سرداری ، این پیامو :
ما تو کربلای پنج شهید دادیم ، برا برافراشته بودن پرچمی که سوزانده شد و ای کاش منو بجای اون می سوزاندن ، بارها !
ب : بعد از جنگ اول مسلمونا که شادمان از پیروزی تو اون جنگ بودن ، پیامبر گفت :
جنگ اصغرو پشت سر گذاشتیم و اکبرشو پیشرو داریم .