پنجره ی ب :
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَجَعَلَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
امروز پنجشنبه !(الف) برادر رشید پور در برنامه ی حالا خورشید شبکه ی سه سیمای جمهوری اسلامی ایران ! یه حرفی زد که برام شفاف نیست ! نه اینکه تاریک تاریکه ها ! حب یه آدمی مثل من حرف زده ! همونطور که من دارم الان حرف می زنم ! و اگه این حرفی رو که دارم می زنم یکی بخواد پیگیری بکنه ، میاد یقه ی منو می گیره !
ولی جناب رشید پور که اون حرفو زد ، بوسیله سیمای جمهوری اسلامی ایران ! زد ، آیا یعنی ایران این حرفو زده !؟ یا جمهوری اسلامیش این حرفو زده !؟ سا سیمای جمهوری اسلامیش این حرفو زده !؟ و یا اینکه شبکه ی سه سیمایش این حرفو زده !؟ و یا ... !؟ تا پرسش برسه به آقای رشید پور ... ایران !
و این معناش اینه که نه تنها من ایرانی ! بلکه من بعنوان سرپرست یه خانواده ی ایرانی ، ولو یه دونفره ! هم این حرفو زدم و زدیم ! در حالیکه من تازه فهمیدم که :"روزنامه ی دولت" کدوم روزنامه هست !
پس برادر رشید پور بعنوانی مثل عنوان منم این حرفو نزده ! چه رسه به بعنوان ما !
نکته ی ظریفتر از این :"حرف" زده شده ! که ایشون ، حالا کی !؟ بمونه ! چند تا روزنامه رو مروز می کردن و خبرا رو هم گزینشی خودشون ! و هیچکدومم گفته نشد : روزنامه ی کی !؟
و ظریفتر از این که خیلی جالب بود ! این بود که بعد :"روزنامه" ی :"کیهان" بود که صاحب روزنامه ی :"ایران" رو معرفی فرمودن !
این یکی ! یکی دیگه که امروز می خوام بگم ، در ادامه ی بحث قبلی که با عنوان "پنجره" فتح باب شد ! اینه که یکی از خبرایی که ایشون ! بازم حالا کی !؟بمونه ! در مورد یکی از مشاغلی بود که کارشناس برنامه ی :"پایش" گفته بود ، بود .
که دولت 500 میلیاردی برا :" پیامرسان" ، متاسفانه ! :"تسهیلات" میده ! که یکی از دو پرسش اون برنامه بود و کارشناس برنامه اونو قبول نداشت ، البته نه بعنوان نماینده ی دولت !
حالا من کاری این این :"آورده" ی دولت و بقول تیتر درشت روزنامه ی کیهان ... !؟ که امروز پنجشنبه ! ایشون ، باز حالا کی !؟ بمونه ! خونده و نشون داده شد ، بقولی :"بکُج" آورده شم کاری ندارم !
بلکه می خوام بگم صرف نظر از "آورده" ایشون ! دولت ! نه بازم حالا کی !؟ بمونه ! که آورده ی ایشونم باشه ! به کجاشم کاری ندارم ! که در این چهار دهه به کجا ها بوده !؟ که حالا نباشه !
فقط می خوام بگم چقد دیگه علاوه بر اون آورده ! لازم داره که یه :"پیامرسون" داشته باشه !؟
البته بجز پیامسون جهانی ! که همه دارن ! مثل زبون ایشون ! حالا کی !؟ بمونه ! و قلم مثلا روزنامه ی :"کیهان" و :"ایران" !؟
خب اینا رو علاوه بر :"پنجره" جهانی ، منم منم دارم !
منتها من از طرف خودم و خانواده ام حرف می زنم ! ایشون ! حالا کی !؟ هرکی بجز من ! حتی از طرف خودشم حرف نمی زنه ! تو جمهوری اسلامی ایران ! خارج از ایران که مثلا آمریکا ، رییس جمهورش از طرف :"کیهان" هم حرف می زنه ! چه رسه :"دنیا" و به کره زمین و حتی آسمونش ! هم روز و هم شبشم !
در صورتیکه حتی ذره ای از خاک زمینی که روش ایستاده :"آورده" اون به این دنیا نیست ! و چیزی که "آورده" ی اونه همون "پنجره" ای هست که فقطم آورده ی اون نیست ! سرخ پوستای اصیل آمریکایی و برده های سیاه آفریقایی و ویگر مهاجران آمریکای امروزیم آورده ! اند ! در آونچه که آمریکای امروزی میگه داره ! البته زیر آسمون ! بله رو زمین خودش !
مگه اینکه مثلا یه زمینی رو هم خریده باشه و پولشو داده باشه ، مثلا تو :"بیت المقدس" و اونجا رو بخواد مثلا :"دفتر" کارش بکنه و کارم :"پیامرسون"!ی باشه ! مثل ساختمون همین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران !
الف : بیست و هشتم دی هزار سیصد و نود و شش هجری شمسی ، ... آذربایجان شرقی جمهوری اسلامی ایران .
ب : راهدار :"سایبری" جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . (الف)
پنجره (ب) :
پیشگفتار
أنأ مدینة العلم و علی بابها . (پ)
دَرب :
در این بحث کاوشی هم خواهیم داشت از :
درب ما :
و :
درب ما بعنوان انسان و بشر :
پرسش مورد بحثم اینه که ما در این دنیا چه می کنیم !؟ از بدو تولد ، و تا وقتی که در این دنیا هستیم .
مثلا امروز ، این هفته ، این ماه و فصل و سالم ، مثلا سال :"تولید" و "اشتغال" ، که دیشب برنامه ی :"پویش" شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در پرسشنامش :"اشتغال" و :"تولید" رو مطرح کرده بود و کارشناس برنامه "اشتغال" رو به مردم سپرد ! و در "تولید"م فقط :"راه" نمایی کرد ! منباب مثال :"شغل پدری" شونو ! خلاصه گفت به :"دولت" ربطی نداره ! حتی :"تولید" ! مگر مثلا مانند "شغل پدری" ایشون ! و یا در :"دنیای" مثل اینجا ! البته به شرطها !
با قرار گرفتن :"در "مجموعه هایی ! بعبارت دیگه پنجره های مفتوحه ! یا باز شده ! چه در دنیای شغل پدری ایشون ، و چه بقولی دنیای :"سایبری" و منجمله یا زیرمجموعه اش که کارشناس اون #برنامه ! # نام برد :"بازیهای کامپیوتری" یا بومیش ! رایانه ای !
در ثانی این کار همون کاری که پیشینیان ما در این دنیا کرده اند !؟ و از دنیا رفته اند !؟ و کار ما ادامه ی کار اوناس !؟
و در این صورت ماهم که از دنیا رفتم ، همین کار ما رو اونایی که تواین دنیا هستن ادامه میدن !؟ ووو !؟
خب ! در این صورت :"بشر" اولی چی !؟ آیا از این قاعده یا قانون کار ! مستثنی بوده !؟
و یا اینکه "بشر" اولی بسان ما نبوده !؟ که مانند ما بدنیا اومده باشه !
خب ، اونوقت بشر :"دومی" چی !؟ مانند ما ! که بدنیا اومدیم !
خب بله ! یادمون نمیاد ! ولی :"به تعبیر معروف" نخوردیم نون گندم ، بدنیا اومدنی رو که دیدیم ! چطور !؟
خب ! بدنیا اومدن یعنی چی !؟
آیا مثلا پا به این دنیا گذاشتن !؟ یا مثلا چشم بازکردن به این دنیا !؟ و یا ... !؟
موضوع بحث یا کاوش اینه ! این پنجره ها (ت) در ها و یا ... که رو به دنیا باز شده ! از بدو تولد یا بدنیا اومدن .
البته همونطور که گفتم :
تا وقتی که در این دنیا هستیم !
هیشکیم نمی تونه "به تعبیر معروف" درشو :"پلم" کنه یا بقولی :"فیلتر" کنه ! البته بازم میگم :
تا وقتی که ما در این دنیا هستیم !
خب وقتیم که ار این دینا رفتیم که دیگه موضوع این نیست !
موضوع چیه !؟
بمونه برا فرصت دیگه انشاءالله !
فعلا برا اینکه :"حرف" انداخته باشم و نرفته باشم ! مثل همین حرفی که رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران تو یه جشنواره ای که اخیرا برگزار شده بود ، و بنام :"فارابی" (ج) هم نامگذاری شده ، انداخت و رفت !
چی انداخت !؟
همونی که قبلانم انداختن و رفتن ، دیگرانم در جمهوری اسلامی ایران ! یعنی :
علوم انسانی
حالا بسان :"اسلامی" شم که انداخته شده ، و ایشونم انداختن و رفتن ! بمونه ! بقولی :"خدمت" اسلامیشم میرسم ان شاءالله :"علوم انسانی" ، که گفته شده و میشه ، با :"علوم بشری" فرقی داره !؟
آخه در و پنجره ی :"بشر" به دنیا ، با در پنجره :"انسان" فرق داره !
چراکه "بشر" بسان دین یا اسلام ، فرق داره حتی با :"کافر"شم چه رسه به بی دینش ! چراکه :
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ ، ... ، لَکُمْ دِینُکُمْ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
------------------------------------
الف : سوره ی انعام .
ب : sash,grating,grate,window,peeper
پ : پیامبر صلّ الله علیه و اله و سلّم .
ت : بقولی :"ویندوز" ، سیستم عاملی .
ج : که استاد شهید مرتضی مطهری ، در یکی از آثار بدون استثناء خوبشون که با عنوان :"آشنایی با علوم اسلامی" چاپ و منتشر شده ، در جلد اول ، قسمت منطق دارن :
همین فارابی بوده که برا نخستین باز :"کار" رو عبارت از :"تصور و :"تصدیق" کرد ! و بعد اون ، و هنوزم علما از اون پیروی می کنن ! البته ناگفته نمونه که هرچند این "کار" رو کار همه ی علما می دونن ، ولی مثلا در علم یا دانش :"ریاضی فیزیک" و منجمله در :"سایبری" م ! کار :"اول" فارابی و پیروان اون ، منجمله برگزار کنندگان جشنواره هایی اونم بنام اون !کار :"بحساب" نمیاد ! و فقط کار :"دوم"ش کاره و تازه اونم نه در بقول استاد شهید :"همه ی علوم" !
بصورت علمی علوم اسلامی : ... ب .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، ألرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم و تسلیت (الف) .
دیشب در خبر ، که نوشته ی قبلی گفتم ، تلویزیون در خبر جشنواره ای ، قسمتی از سخنرانی آقای رییس جمهور رو پخش کرد که توسعه ، پیشرفت و خلاصه همه چی رو محول کرد به :"علوم انسانی" و :"اسلامی" و شایدم :"علوم انسانی اسلامی" ، منجمله :"جریانات" هفت تیر به بعدو .
که :"به بعدش" اگه هنوز روشن نشده باشه و بحسب اخبار هنوز نیم میلیون نفر بازداشتی داشته باشه و آخرش چند نفر بقولی :"ناسره" یا :"جرثومه" و یا مثلا آشوبگر ووو ، خلاصه :"فتنه" گر خواهند بود !؟ بمونه !
ولی به قبلش چی !؟ نه قبل هفت دی ها ! قبل "فتنه" مثلا !؟
برا چی !؟ خب یه چیزی بود !؟ مثلا بنام :"سره" !؟ یا بقولی :"مطالباط" و اونم :"برحق" !؟ و یا از این دست !؟
که بعنوان مثال گفته شد :"راه" ش این نیست !؟ بلکه "راه" داره ! کدوم راه !؟ راهی که چهار دهه ! اونم با مثلا رتبه های بالای منطقه ای و جهانی پیش رو بوده !؟
خب اگه بوده !؟ دیگه مثلا "سره و ناسره" نداره ! "برحق و ناحق" نداره ! "طلبکار و بدهکار" نداره ! ووو !
مگه اینکه :"موضوع" مثلا :"رأفت" و اونو :"اسلامی" اون بوده باشه ! که :"بخرج" داده شده و می شود !
و جای تشکر هم داره لابد !
تشکر !
توبه چطور !؟
-------------------------------------
الف: بمناسبت کشته شدن دو هموطن ، بحسب خبر دو خانم هفتاد و چهل ساله در :"کف خیابان" ی در تهران .
که منو یاد "کف خیابان" که گفته می شد انداخت و بجاش :"راه" گفته می شد !
در حالیکه تو همون :"خیابان" ی که گفته میشه بعنوان مثال بانکها :"حرف" می زدن ، حالا سازمانها ، ادارات و موسسه ها ! از جمله موسسه ی کیهان ، در خیابون فردوسی ! تهرون ، بمونه ! ووو که کافیه بری تو خیابون و حرفشانو ! حتی مکتوب یا نوشته شده اونو تو :"تابلو" هاشون ، به زبون خارجیم ! ببینی !
یا بچشت بیفته ! در حال مثلا :"گردش" ! البته نه اینکه مثل دیدن ! به قصد یا نیّت "گردش" از خونه رفته باشی بیرون ! تو کوچه ، خیابون و ... ، خلاصه همون "راه" ها دیگه !
البته نه برا مثلا "حرف" ی مرفی ! ها ! حتی مثلا :
یه اختلاص کم بشه ، مشکل ما حل میشه !
ها ! چه رسه به حرف و حتی گوشه چشمی هم به مثلا : بانکی ! و ...
بر فرض :"مطالباط" و :"برحقّ" م :"راه" داره !
خصوصا با :"عشق" !
"عشق" و بعنوان مثال گفتم ، و برا اینم که :"گفتمان" غالبه ! در رسانه ها و خصوصا رسانه ی :"ملی" !
وگرنه فرقی نمی کنه که عشق باشه یا محبت و یا مثلا دوست داشتن !
دوست داشتن مثلا علم یا دانش ، و بقول سقراط فیلسوف ، یا افلاطونی اون ، و همینطور ارسطوییشم !
چراکه کافیه یه چیزی باشه که اون مثلا چشم انداخته باشه به چیزی در بیرون ، از بیرون شگفت انگیز کانت آلمانی که ذکر خیرشو در نوشته های قبلی داشتم گرفته تا چیزیم که در حدّ ولو :"پدیده" ی :"هفت دی" باشه که در متن گفته شد !
چراکه قبلا در مباحثی به مناسبتهای بحثی که داشتم گفتم :
افتاد مثلا چشم (پ) به یه چیزی فرق داره با افتادن اون چیز به چشم !
همین "پدیده" ی "هفت دی" هم از این قاعده مستثنی نیست !
در ثانی ، که محل بحث من بیشتر اینه ، که با تعریف مثلا استاد شهیدمرتضی مطهری ، از فکر یا اندیشه ، که عبارت از :
نوعی از یادآوری ، یعنی زاینده ی اون .
با افتادن یه چیز ، مثلا پدیده ی هفت دی به چشم جور در میاد ! و شامل افتادن چشم به اون نمیشه !
چراکه بعنوان مثال چشم آیا مثلا :"عاشقانه" افتاده به اون !؟ یا مثلا عالمانه !؟ حالا :"اسلامی" ش !؟ بمونه ! بعبارت دیگه بقول آقای رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران : بصورت علمی :"علوم انسانی اسلامی " !
ب : :"راه" دار !
حالا کی !؟ یا چی !؟ بدون شک یکی از اونایی نیست که در تصویر اومده ! حتی :"مسجد" که :
یکی از اونایی باشه که در تصویر اومده !
چه با اونایی دیگه ! مثل بانک ، اداره ، سازمان ، موسسه ووو در شهر یا مدینه ! در گفتمان :"شهروند" ، :"جامعه ی مدنی" و :"جمهوری" ش ! حتی :"اسلامی" شم ! که "مسجد" م یکی از نهادهای مدنی یا شهری اون بحساب بیاد ! همونطور که در :"سند چشم انداز" جمهوری اسلامی ایران اومده ! حتی بعنوان :"چشم" اندازم ! و چه بدون اونا ! و مثلا مستقل ! و با استقلال در شهر یا مدینه ! در گفتمانی که گفته شده ! که گفته می شود ! حتی نوشته هم می شود و بچشمم میاد ! ولی ! منبعدشم همینطوره ! منجمله در یادآوریشم ! و نوع زاینده ی اونم ! که تعریفی از فکر یا اندیشه باشه !
بعبارت دیگه فکر یا اندیشه ای در کنار فکر یا اندیشه ی بانک ، اداره ، سازمان ووو ، ولو به استقلال ! ولو در مسجد ! که البته هرگز نمود خارجی نداشته ! و نخواهمم داشت ! که ان شاءالله بهش می پردازم ! فعلا همینقدر گفته باشم که مثلا همون بانک ، اداره ووو هیچکدومشون اینو برنخواهد تافت ! بعبارت دیگه خارج حکایت از یه واقعیت داره ! بنام :"خارج" ، نه واقعیات مستقل از هم! که مستقل از هم و به استقلال بچشم اومده باشن ! تا به استقلال هم بیاد آورده شده ی اونا هم در :"صورت" زاینده بودن فکر یا اندیشه نامیده شود !
بعنوان مثال شما :"راهدار" اومده در تصویر رو بردار ! :"راه" ی نمی مونه ! که در "آن" بانکی شعبه ی حتی مرکزیشم زده باشه ! همینطور اداره ای دایر بشه ! ووو ! مسجد در اون "راه" هم راهی بجایی نمیبره ! مگر در همون : راه !
پ : گرچه شب شده ، ولی زیر نور چراغ چشم می تونه :"پیامرسون" باشه ، که در بحث "پیامرسان" گفته شد یکی از :"پنج" پیامرسان اصلی ، و در ثانی گفته شد :
آدم تا با چشم خودش نبینه آروم نمیگیره !
و حالا بمونه که گفته شد :
چه رسه به اینکه مطمئن بشه ! و با اطمینان برگرده تسلیت بگه !
چراکه در این نوشته گفته شد تعریف فکر یا اندیشه به :
نوعی یادآوری ، زاینده ی اون
شامل این نمیشه ! شامل آرام ، مطمئن !
آرامش و اطمینان درونی !
حتی اگه :"تعریف" (ت) فکر یا اندیشه فقط این تعریفم نباشه ! چراکه "تعریف" کار :"درون"ه ! نه بیرون :"زاینده" ! مگر اینکه نه تنها چشم ، بلکه دیگر "پنج" پیامرسان اصلی رو بیرون "زاینده" گفت !
بعلاوه در :"پنج پیامرسان اصلی" ، :"پیامرسان" یعنی چی !؟ آیا "پیامرسان" بیرون به درون فقط !؟ خب این :"گفته" یا مکتوب یا :"نوشته" اون برای چشم ، رو کی "گفت" !؟ قلم نویسنده !؟ یا :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، ألّذی عَلَّمَ بِالقَلَم!؟ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب بحسب ساعت وارد روز سه شنبه شدیم و داره کم کم خوابم میگیره ، بمونه برا فرصت دیگه انشاءالله تعالی .
شب بخیر .
روز سه شنبه هم بخیر و روز خوبی رو پیش رو داشته باشین ان شاءالله تعالی ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته - ساعت هشت و پنج دقیقه ی صبح بیست و ششم دی هزار و سیصد و نود و شش هجری شمسی ، آذربایجان شرقی جمهوری اسلامی ایران .
پیامرسان آرام بخش و مطمئن :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إرْجِعِ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم و ... !
خب آدم تا به چشم خودش نبینه آروم نمیگیره !
پس از هشت روز از خبر تصادف یه کشتی باری با یه کشتی نفتکش که امروز در خبر نیمروزی یکی یکی نامبرده شد ، از سی و یک مرد و یه خانم هموطن ما ، که سر نشین اون بودن ! و دو نفر از سرنشینای اون نفتکش دیروز بیرون آورده شده ، بعلاوه ی نفر قبلی ، هنوز شناسایی نشده که بازماندگانشان دیگه چشم انتظار نباشن ! که میگذره !
خبرا حکایت از :"شهادت" شهادتگونه ی همگیشونو داره !
و حکایت از :"تسلیت" گفتن وزیر پیگیری قضیه رو هم میده !
ولی ! خب آدم تا با چشم خودش نبینه آروم نمیگیره !
خصوصا وقتی فقط حتی هموطن هم نباشه !
بلکه خصوصا همسر آدم باشه !
یا پدر و یا مادر آدم باشه !
یا پسر و یا دختر آدم باشه !
یا برادر و یا خواهر آدم باشه !
تو نخستین وطن # همخونه ی آدم !
حالا تو همسایه های محل و هم محلی های شهر و همشهری های کشور ووو هرچه از خونه دورتر بشه ! خب شاید بحسب خبرا بشه تسلیت گفت !
ولی بازم ! آدم تا با چشم خودش نبینه آروم نمیگیره !
چه رسه به اینکه مطمئن بشه ! و با اطمینان برگرده تسلیت بگه !
خصوصا به چشم انتظار بیست و نه نفری که با کشتی در آب (سلام بر حسین) فرو رفته باشن !
آشناترین پیامرسان اسلامی :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم شب (الف) بخیر .
با غروب آفتاب امروز تو فکر (ب) این بودم که اگه تو شهر و حتی روستایی نبودیم (پ) و تو آسمونم ماه و ستاره ای درخششی نداشت ، مثلا هوا ابری یود و مانع تابشی از آسمون میشد ، و جلوی پایمونم بچشم نمی اومد ! چه ارتباطی با دنیا داشتیم !؟
جز مثلا هوایی که نفس می کشیدیم ؟ و زمین زیر پامون ، که روش ایستاده بودیم !؟
خب بله مثلا صدای بادیم که بهمون می خوردم بگوش می رسید ! و دیگر چی !؟ که پیامی برا ما داشته باشه !؟
خب بله ! مثلا آب (ت) دهنم میشه مزه مزه کرد ! و زبون پیامرسونش باشه ، مثل سه پیامرسون قبلی که برا دارنده اش ، که از نعمتش برخورداره ، آشناس ! ولو اینکه تا در اون موقیعیتی که گفتم قرار نگرفته باشه ، ازش خبر نداشته باشه .
در حالیکه لازم نیست آدم در چنین موقیعیتی که گفتم قرار گرفت ، برا آشنایی با آن ها ! اونم با بچشم اومد بدنی که بالای سر آسمون (ث) و زیر پا هم زمینه ! تو روز روشنی که شب شد .
حالا درون (ج) پیامگیر این پیامرسان ها بمونه ! و پیامرسانی ! اونم ! تا کجاشم !
ناگفته نمونه که ساعتی پیش ، پیش از سریال :"امپراتور بادها" ی کره ای که تلویزیون پخش کرد ، اون پیامرسون :"خارجی" رو که تعذیرات ! ی پلم کرده بود ، رفع پلم شد و بقولی بازار پلم شکنا رو از رونق انداختم ، بدون پیامرسونای آشنایی که گفتم پیامرسون نیستن ! بلکه به اسم پیامرسان هم نمیشه ازشون نام برد !
چراکه برا چی !؟ کی !؟ جز برا پیامرسونی بنام مثلا : گوش !؟
یا مکتوب ، یا نوشته شده اش برا : چشم !؟
پیامرسان های :"داخلی" م همینطور ! بعنوان مثال سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران !
روزنامه هاشم ! چه مثلا کیهانش ، و چه مثلا آرمانش ، فرقی نداره ، بتبع هرپیامیم که داشته باشن .
حتی گنبد و گلدسته های بهترین پیامرسان اسلامیم ! در شهر یا مدینه ی اسلامیم ! چه رسه به مساجدی که مثلا برجها ، آسمان خراشها مانع رسیدنشون به پیامرسان چشم باشن ! حتی عمارتی :"دو طبقه" ای که مانع رسیدن مسجد یه طبقه به پیامرسان چشم باشه ! اونم در شهر یا مدینه ی اسلامی ! که در نوشته ی قبلی گفتم در مثلا :"شهروند" و # :"جامعه ی مدنی" ش گفته میشه ! حتی در : جمهوری اسلامی ایران !
شب بخیر .
-------------------------------------------
الف : اول شب هفته ! شنبه شب .
ب : یا اندیشه و یا بهر زبونی که از اون نامبرده بشه ، حالا یعنی چی !؟ فکر یا اندیشه رو میگم !؟ ان شاء الله در بحث بعدی بهش میرسیم ، فقط همینقدز یا بهمین اندازه گفته باشم که مثلا بعد همین غروبی که گفتم ، غروب آفتابی که مثلا صبح امروز ، بعد نماز صبحی که در نوشته ی قبلی گفتم در اومد و غروب کرد ! البته با مثلا در اومدنشم میشد فکر کردن یا اندیشید ! مثلا برا :"کار" ی در نوشته قبلی گفتم ! ولی ! الانم میشه بهش فکر کرد ! یا اندیشید ! حالا اندیشید یعنی چی !؟ یا فکر یعنی چی !؟ ان شاءالله در بحث بعدی بیشتر میگم ، فعلا همون باشه که به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری قبلا نقل شده که عبارته از :
یادآوری زاینده
مثلا یادآوری آفتابی که امروز طلوع و غروب کرد ، در مغرب و بعد نمازش و ... بود که گفتم :
با غروب آفتاب امروز ...
پ : نه اینکه نبودیم ! بلکه مثلا بیرون از شهر و حتی روستایی بودیم ، مثلا تو بیابون و مثلا کویری .
ت : سلام برحسین .
ث : ی :"شگفت" بقول کانت آلمانی که در مباحث قبلی به نقل از استاد شهید گفتم نه ! چراکه کانت نگفت شگفت برا چی !؟ فقط گفت : برا من !
خب چی من !؟ درون :"شگفت" من !؟
آخه گفت : دو چیز منو به شگفتی وا داشت ! بیرون # و درون ! یا درون # و بیرون ! خب این :"من" ی گفت کجای این گفته ی اونه !؟ جز یکی از پنج پیامرسانیه که امشب گفتم !؟ که پیامرسونه بیرون به درونن !؟ یا پیامرسون درون به بیرونن !
اونم نه فقط در شبی مثل امشبی که گفتم ! بلکه در روز گذشته اش هم ! از صبح تا شب ! تا مغرب !
و هنگام نمازش ! که دو رکعت اولش مثل نماز صبحه و رکعتی هم داره که بهش :
صلاة النّبی
گفته میشه ! نماز پیام آور ! از طرف خدا ! و در این رکعت گفته میشه :
سبحان الله # والحمدلله # ولا اله الا الله # والله اکبر
که بهش تسبیحات اربعه یا چهار گانه گفته میشه .
که این رکعت بعد تشهد رکعت دوم که بعد شهادت بخدا دارد :
# و اشهد انّ محمّد عبده # و رسوله
دیگر سلام نماز صبح را نداره ، برپا داشته می شود .
ج : مراجعه بشه به ث .
آشنایی با بهترین پیامرسان اسلامی :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم روز (الف) بخیر .
نماز باران :
بعد نماز صبح و ... .
یه رکعت ؟
... : نماز ؟
یه رکعت نماز کار می خوانم قربت (ب) .
... : یه ... .
ألله اکبر (پ)
... : أ... .
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم ، بسم الله الرّحمن الرّحیم ، الحمد لله ... ، إیّاک نعبد # و ... غیرالمغضوب علیهم # و ... . بسم الله الرّحمن الرّحیم ، قل ه # و ... یلد # و ... ، # و ... .
أللهم صل علی محمد و ال محمد
... : أللهم صلّ علی فاطمة و ... .
ألله اکبر
... : أ... .
سبحان ... .
... : س... .
... .
... : ... .
إنّ الله # و ملائکة :
أللهم صل علی محمد # و ال محمد
سلام امام سوم
... : س ... .
سلام امام هشتم
... : س ... .
سلام امام .
... : سلام آقا .
---------------------------------------
الف : اول هفته .
ب : نزدیک شدن .
پ : بقول ما ترکا : راه دراز ، باغجه نزدیک ! خودتم بزرگتر از اونی هستی که تا حالا بوده برات ! بخودت نزدیک شو !
ت : به معنی :"شهر" در مثلا گفتمانی چون :"شهروند" .
یا :"مدینه" ، در مثلا گفتمان :"جامعه ی مدنی" .
----------------------------------------
دسته ها (کلید واژه های موضوعی) :
خاص شهر (ت) اسلامی :
مسجد
آشنایی با پیامرسان اسلامی
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم و تبریک بمناسبت امروز .
... : ...
پیشگفتار :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب امروز جمعه هست و روز تعطیل ، مثلا تعطیل مراکز آموزشی ، و برا مثلا دبیرانشم ، که در کنار این کار مثلا ساخت و ساز ساختمانی هم داشته باشندش ، که برا سنگکاری ساختمانم با ما تماس گرفته باشن و برا خرید سنگم ما رو واسطه کرده باشن و ما هم با سنگفروشی تماس گرفته باشیم و اونم با شرایط مشتری موافقت کرده باشه و خب مشتریم امروز از تعطیلی می تونه استفاده بکنه و بریم برا خرید سنگ .
ولی ! خب اگه طبق معمول سنگفروشیم تعطیل باشه چی !؟ خب بله میشه باهاش تماس گرفت و اونم از خدا خواسته بیاد و معامله صورت بگیره امروزو و مام بلافاصله بعد مدتی مشغول کار بشیم دیگه !
ولی آیا میشه امروز رو هم عقب انداخت !؟ چرا نمیشه !؟ اونم وقتی به صابکار مشتری سنگ گفته باشم یکی دو روز دیگه خبرشو بهت میدم و امروز هم فرصت داریم که این معامله صورت نگیره ! فردا هم که فرصت تموم بشه باز خدا کریمه ! تا حالا که بوده و از گشنگی نمردیم ! مردیم !؟ مرده بودیم که حرف نی زدیم ! سکوتم نمی کردیم ! البته نه مثل مرده !
آشنایی با موضوع :
پیامرسان :
پیام رسان :
موضوع در حالی خودشو نشون داد که رفته میشد به استقبال مراسم ویژه ی نه دی هشتاد و هشت ، و دو روز پیش از اون در روز پنجشنبه ، البته نه به روشنی امروزش !
حالا کاری ندارم به اینکه نه تنها مثلا پیامرسان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، بلکه فکر نی کنم استانی اون در جاییکه موضوع خودشو نشون دادم ، حتی صداشو رسونده باشه ! چه رسه به سیماش ! که بلافاصه تصویر و باصداشم به مثلا خونه ی ما رسیده بود و پیگیرش در حتی شبکه خبر سیمای اون پیامرسان شدم ، که سه روز بعد ، اونم در مچله ی خبری شبکه ی یکش خبری در رابطه با اونو داد و با ارجاع دادنش به :"پیام" رسونی دیگه !
و هنوز :"موضوع" خودشو نشون نداده ! مثل امروز !
کاریم به پیامرسون نماز جمعه ی فردای همونجا که موضوع خودشو نشون دادم ندارم ! خصوصا با خطبیش اگر همون بوده باشه که نه دی هشتاد و هشت #"سران فتنه" رو وارد گفتمان جمهوری اسلامی ایران کرده باشه ! البته بعد #"فتنه" ! ، در پیامرسوناش ! چه مکتوب و چه سمعی و سمعی بصری و خصوصا همون سازمان صدا و سیماش .
خب اذان ما به افق تبریزه میرم و برمی گردم ان شاءالله
موضوع در حالیکه می توانست با بسته شدن پیامرسان خارجی موضوعیت پیدا کنه ، با تحولات میدانی در:"پیامرسان" # کف خیابانی تغییر موضوع داد ، خصوصا با # :"پاسخ مردم" که تلویزیون پیام رسان آن بود ، و حکایت از # بسته شدن پیامرسانی و باز شدن پیامرسانی در :"کف خیابان" داشت .
وموضوعاتی دیگر که موضوع را پنهان تر کرد ، چه از خارج و چه از داخل ، مثل آزادی # پیام رسانی ! امکان معامله # اقتصادی ووو و از جمله # ترس ! سابقه دار از طرفی ، و مثلا # حفظ # دفاع # و مثلا # :"تقاص" ووو از طرف دیگر ، بر مخفی تر شدن موضوع می افزود ! که با # طرح پیامرسان داخلی به فراموشی سپرده نشد .
ولی ! هنوز "موضوع" خودشو نشون نداده مثل امروز !
ضمن عصر بخیر و تبریک بمناسبت حفظ صدر نشینی پرسپولیس ، اونم با برد سیاه پوشان مشهدی با گل نزدیک به دقیقه ی نود علی پور ، موضوع که تا اومد خودی نشون بده ، بعد رویکردی به پیامرسان جایگزین داخلی بجای خارجی اون ، و دستکم موضوع شدن برای نیازمندان به پیامرسان ! م که شده ! با سخنرانی نوزده دی مقام معظم رهبری برگشت به قبل از هفتم دی !
که :"کف خیابان" شد پیامرسان ! ولی ! "کف خیابان" شده بود پیامرسان :"پاسخ مردم" که تا همین دیروز پریروزم بود و هنوزم هم شاید باشه ! و بمناسبتهای پیشرو هم خواهد بود !
که تا هفت دی امسال خودشو نشون نداده بود ! حتی در هشتاد و هشت ! چراکه "فتنه"ی نود شش مثل :"فتنه"ی هشتادو هشت :"رأس" نداشت ! چه رسه به :"سران " فتنه ! البته براش :"سر"ایی تراشیده شد ، و هنوز هم :"بی سر"ش گفته نمی شود ، حتی با عنوان مثلا #"مطالبات" و بر # حق هم ! و جدا کردنش از مثلا # آشوبگر ووو که :"اضلاع مثلث" شم نامبرده شده و می شود و خواهد شد .
در # پیامرسان ها کما فی السابقش ، قبل از # :"هفت دی" ، که موضوع خودشو نشون داد و حتی سخنرانی مقام معظم رهبریم اونو پوشش نداد ! چراکه #"هفت دی" # پیام داشت و در ثانی # پیامرسان هم داشت ! منتها پیامرسانش :"کف خیابان" شد ! و
همین موضوع رو زنده نگه داشت !
خصوصا وقتی که مدعی # :"سر"دمدار جهانی ، در کنار # :"راه" های # علمی و اونم # قانونی و # منطقی ! خصوصا برا # ساختار شکنی و # براندازی خواستگاه :"کف خیابان" زود باز ده تر باشه براش .
و در داخلم امکان تکرارش باشه ! دست بدست هم داده که موضوع حتی در بایگانی هم نمونه ! و یه فکری براش بشه ! چراکه بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهریم که شده ! امکان یادآوری آنهم شاید منجر به فکر یا اندیشه بهش بشه !
ولو اینکه نیازمندی به اون هم مطرح نباشه ! مثلا طرفدارای میلیونی همین پرسپولیس صدر نشین ! که از مشتریان پیامرسان # تلگرام بودن و تلگرامای داخلی جوابگوی نیازشان نبوده باشه ! حالا مثلا #کانال های برنامه های خود :"پیامرسان" همین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تلگرام خارجی بمونه ! که بعنوان مثال برنامه ی :"سمت خدا" ی شبکه ی سه سیما دیروز کما فی السابق نشانی کانالشو اعلام نکرد ! و نگفت به کانالش مراجعه بشه !
خب ، داریم به اذان مغرب ، به افق تبریز پایتخت گردشگری 2018 میلادی جمهوری اسلامی ایران ، بدون کانالم نزدیک میشیم و :"حرف" کوتاه کنم .
موضوع ، موضوع شد و به بحثم گداشته شد ، که قبلا گفتم ، فقط شاید نگفته باشم که ، صرف نظر چماق کردنش برا طرف مقابل و به کرسی نشوندن حرف خود ، مثلا در دعوای روزنامه ی کیهان با روزنامه ی آرمان که نامبرد ، که موضوع شده باشه موضوعی برا دعوا کردن و ادعا کردن ! مثل همون ادعای :"جهانی" که گفتم ! نا گفته نمونه بازم بگم که :
موضوع هنوز خودشو نشون نداده !
چرا ؟ وقت تنگه و همینقدر گفته باشم که برفرض موضوع ! هنوزم موضوع مثل پیامرسانی مانند تلگرامه نهایتش ! که جایگزین اون بشه ! حالا مسئله ی بقول رییس جمهور کره ی جنوبی :"دگمه" یا کلید روشن خاموش کردنش دست کی باشه !؟ که نه ! بلکه آیا :
خاموش
م داره !؟ بعد :"روشن" کردنش نه ها ! مثل خارجیاش :
خاموش روشن !؟
یعنی :
الان خاموشه !؟ بعبارت دیگه :
موضوع نیست !؟
خب برم آماده بشم !
----------------------------------
دسته ها ( کلید واژه های موضوعی) :
برا مخاطب خاص :
سیاستگذار سیاستگذاری ائمه جمعه ی جماعت خانه های خانواده ها ! بانماز و بی نمازم ! حتی کافر ! مشرکشم + نیازمند به پیام رسان و پیامرسانم ! ولو غیر متقابلم !
پیام رسان اسلامی
سلام علیکم ، شب (الف) بخیر .
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
... : برا (ب) چی ؟
چرا پیام رسان اسلامی !؟
پیش گفتار :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
اول ببینیم پرسش چیه ؟
بعنوان مثال پرسش اینه :
پیام رسان برا ما ؟
یه وقتم بصورت :
ما برا پیام رسان ؟
خب این دو با هم فرق دارن ، نه اینکه بقولی دومی مثلا :"غلط" یا نادرسته و درستش بصورت اولیه .
یکی از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری عنوانش همینه :
خدمات متقابل اسلام و ایران
که بعبارت :"پرسشگر" میشه :" اسلام برا ما" و :"ما برا اسلام" ، و خدمات متقابل ایندو ، که یه طرفه نیست و بقول طلبه ها باب تفاعله .
مسئله دیگه که اینم مطرح شده ، موضوع :"گستره" هست ، که هم از باب تقابل ، و هم اینکه یه طرفه هم باشه ، البته از طرف اسلام ، یا پیام رسان که موضوع بحثه (پ) .
به چه معنا !؟ به این معنا که "گستره" گسترده تر میشه ، پیش از پیش میشه ، چی !؟ پیام و پیام رسانی پیام رسان .
مثلا ، ما با گفتاری که داریم یه گفته ای رو به دیگری می رسونیم ، حالا با پیشگفتار مثلا حسی که داریم و رسوندن حسمون به اون ، حالا اگه این پیش گفتار ما پیش گفتاری داشته باشه ، مثلا با مهر یا محبتی همراه باشه ، خب گستره اش گسترده تر خواهد بود .
در حالیکه که همراه با مهر یا محبت قلبی ما نباشه ، مثلا با کراهت باشه ، اگه بر حس و گفتنش هیچ تاثیری هم نذاره ، اون گسترشو نخواهد داشت ، مگه اینکه پیام رسان طرف مقابل کاری به ما نداشته باشه و بگفته ی ما کار داشته باشه .
یعنی مثلا گوش بده به گفته ما که چی میگیم !؟ مثلا برا اینکه بشنوه و حتی کاریم به پیام رسانش که گوش خودمشم باشه کاری نداره ، بلکه با پیام رسونی اون کار داره ، و گفتم کارشم بعنوان مثل شنیدن بود ، حالا پیش گفتاری علاوه بر شنیدنم اگه داشته باشه که :"گستره" ی کارش گسترده تر خواهد بود .
خب ، حالا چرا پیام رسان اسلامی !؟ موضوع بحث اینه ، و تا اینجا مثلا پیام رسان انسانی بود ! البته ایرانی ! یعنی به زبان فارسی که ربان رسمی ایرانه ، و شد :
پیام رسان انسانی ایرانی
تا اینجا ، که اگه به زبان دیگه بود میشد : پیام رسان انسانی اونجا .
ولی :
چرا پیام رسان ایرانی اسلامی !؟
خب ، برا اینکه خواب آلود نگم ، بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله تعالی . شب بخیر .
------------------------------------------
الف : خب ، هرچند طبق معمولی که اطلاع دارم سنگفروشی تعطیله ، ولی از اینم بی اطلاع نیستم که مدتیه کارش کساده و سخت نیازمند مشتریه که بهش گفتم می فرستم براش ، و از طرفیم نه فقط شما ، بلکه داداش محمدم داره فشار میاره که زود بریم سرکار ، خب اگه فردا به صاجب کاری که پیدا شده بگم بیاد بریم سنگفروشی ، و اونم منتظر مشتری و از دستش نده و جمعه رو تعطیل نکنه ، خب فرصت اینو نداشتم که مطرح کنم ، که بحث مطرحم نمیشد ، برا همین گفتم همینقد که شد مطرح کرده باشم .
حالا اگه خدا خواست و سرکار نرفتیم ! و فرصت داشتم که بحثو پیگیری می کنم .
ب : ... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، بِأَی ذَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
پ : مطرح شده در نوشته ی قبلی ، دیروز .
بصورت علمی علوم ... ؟
... ، ألْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إقْرَأْ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
با سلام مجدد .
... : جنگ ... .
بله ، بحول و قوه ی الهی ان شاءالله تعالی .
اول کتابو واز (الف) کنیم :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إقْرَأْ (ب) ... قُم (پ) ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
پیام رسان ... ؟
پیشگفتار :
یکی از :"الطاف خفیّه الهی" در جنگ اخیر ، که متاسفانه بحسب نقل دو کشته ی کودک داد ، و جنگ آفرینان ، حتی صهیونیست جهانی ، چه رسه به آمریکاش ، حالا مثلا پیاده نظام مثلا عربستان سعودیشو و رژیم اشغالگر اسرائیلش که بمونه ! فکرشو نمی کرد ! همینی بود که بعنوان مثال موضوع بحث :"گفتگوی خبری" دیشب سیمای سازمان صدا و سیمای جمهوری ... ؟ ایران بود .
حالا بمونه که بحث همونطور که بعنوان مثال مجلس شورای ... ؟ جمهوری ... ؟ ایران براش گفته بود خاتمه یافت ! بعبارت دیگه آروم کردن موضوع بحث ! هم !
یا مثلا یکی از تیتر رونامه ی :"جرثومه" ای با این عنوان :
کوتاهی درباره اینترنت ملی و سوگواری برای کسب و کار مجازی
در مقابل :"کلمه ی حقِّ" :
نشریات زنجیرهای همچنان در حال دادن آدرس گمراه کننده درباره فضای مجازی و کسب و کار مبتنی بر آن هستند .روز نامه ی آرمان ... .
خب بله حرف "جرثومه" هم "کلمه ی حقِّ" ه ! ولی آیا :"اراده" اینم مثل "اراده" اون نیست !؟
حالا این وسط ، مثل :"مطالباط" از قضا :"بحقِّ" مردم ، موضوع چی !؟ آیا موضوعی بنام :"پیام رسان" موضوعیت داره !؟ و یا نه ! موضوعیت برا بکار بردنش برای جرثومه ها داره ، و اینام برا مثلا :"زنجیره ای" ها !
تلویزونم که قربونش برم این وسط بقولی :"آروم" کننده ! نه "آروم" کننده ی موضوع ها ! آروم کننده ی موضوع :
مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران !
خب ! اینم برا خودش موضوعی هست که نیاز به بحث داره ، خصوصا وقتی همونطور که قبلا گفتم حرف این باشه که :
در آرامش میشه حرف زد .
و بحثم کرد . ولی ! کی آروم میشین ! شمای مثلا :"ضلع سوم" اوندو تا !؟ یا نهضت شما هم مثل نهضت اون دوتاس !؟ و :
تا ... نهضت ادامه دارد !؟
میشه ارامش را اعلام بفرمایید تا به موضوع بپردازیم !؟ به :
پیام رسان اسلامی !؟
--------------------------------------
الف : قبلا گفتم که آقا امام محمد بن علی بن حسین ، باقرالعلوم علیه السلام فرموده اند ، که ما وقتی یه چیزی رو تو کتاب پیدا نکردیم چیکار کنیم !؟
ب : ... وَ ... .
پ : فَ ... . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ تَبَّتْ یدَا ... . (ت)
ت : قبلا گفتم که در کتاب اللهی که آقا امام علی ، امیرالمومنین علیه السلام جمع کردن (ث) نقله که این سوره ، سوره ی :"تبّت" آورده نشده ، خب بنا براین قول بتبع و :"تَب" هم آورده نشده دیگه .
ث : که مانند جمع کردن کتاب خدا در زمان خلیفه ی اول ، که حضرت فاطمه ، ام ابیها سلام الله علیها از دادن کتاب اللهی که به ایشان سپرده شده بود و یا ! اینکه نزد ایشان بود ، خود داری کردن ، در جمع آوری کتاب الله زمان خلیفه ی سوم رحمت الله علیه هم ، نه اینکه خوداری کرده باشن امام علیه السلام ، بلکه اصلا موضوع نبود ! چراکه بعد جمع آوریش :"عرضه" شد ، ولی مورد قبول واقع نشد .
------------------------------------------
ادامه ی : دسته ها (کلید واژه های موضوعی) :
اسلامی
بصورت علمی علوم اسلامی ، آ... :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إقْرَأْ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
ب (الف) سلام مجدد :
... : جنگ
بله (ب) .
خب ، کتابتو باز کن :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إ...أ (ج) ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
اول بگو که امروز کجا رفتین !؟ مگه خانم همسر باشگاه دار نگفت که همسر برادرت دیگه نیاد باشگاه رو بگردونه !؟ و اونو و برادرت حالا دیگه همون کارم ندارن ! در حالیکه حتی کرایه ی باشگاه رو هم در نمی آوردن !؟
... : خب برا ورزش کردن که لازم نیست بریم باشگاه ! رفتیم پیاده روی و پارک بانوان تو محله . همونطور که برا درس خوندنم لازم نیست رفت حوزه یا دانشگاه !
مثلا تو خبر نیمروزی امروز شبکه یک که گوینده اش :"سر رهبرمون سلامت" بود ، مگه خبری آخری حکایت از :"کویر گردی" نداشت !؟ حالا :"کویر" نداره اینجا (چ) ولی جایی برای :"گردش" نداره !؟ که هم "گردش" کرد و هم ورزش !؟ خب چیکار کنیم !؟ بیکار بشینیم تو خونه !؟ و مثلا تلویزیون ببینیم !؟ تو گوشیم که دیگه نمیشه رفت ! پدرم ! شما بگو چیکار کنیم !؟ بریم :"تو" خودمون !؟ خب چرا امروز بیدار شدیم !؟ اصلا چرا بدنیا اومدیم !؟ تا بدنیا نیایم به اوندنیا رفتن یعنی چی !؟ شب و خوابیدن بمونه !
اصلا خودت ! تا نری سرکار (ح) برمی گردی به خونه ! برگرشتن به بخونه بعد رفتن بیرون از خونس !
بله درسته دخترم !
راستی ! امروز آقای ... که پارسال زمستون تو تبریز ، مرزداران براش کار می کردیم زنگ زد و گفت به شرطی می تونه کارشو راه بندازه تا بریم مشغول شیم !
... : چه شرطی !؟
هیچی ! می گفت از سنگفروشی براش سنگ سی هزار تومنی بگیریم و فاکتور چهل و پنج هزار تومنی بده تا به شریکش بده ! مزد مارم بجای بیست تومن ساده و سی تومن رومی که بهش بعد کار قبلی ، سه چهار ماه قبل داده بودیم ، بگیم بیست و پنج تومن و چهل و پنج یا چهل تومن تو قرار داد بیاریم ! نظرتون چیه !؟
... : اگه از من می پرسی !؟ تو جمهوری اسلامی ، مردم سالاری دینیشم ، چاره ای جز این نداریم ! مگه اینکه بازم بخوای بیکار بشینی تو خونه و ...
شما چی میگین !؟
من نمی دونم ! همون که اون گفت !
البته من بهش گفتم یکی دو روز صبر کنه تا برم با سنگفروشش حرف بزنم و اگه قبول کرد بعدش ! که با سنگفروش در میون گذاشتم و گفت کاریت نباشه بیارشون اینجا بقیش با من !
ولی ! خب یکی دو روز که نشده ! و با اینکه با داداش محمدم در میون گذاشتم و اونم نظر شما رو داشت ، ولی میگه زود بریم سرکار و تماس بگیرم و بگم بریم سنگفروشی ، ولی خدا رو چی دیدین ! شاید همین یکی دو روز فرجی شد !
اونم نه تو تبریز ! که دیگه مثل پارسال ماشین نداریم که اینهمه راهو بریم بیایم ! اونم با وسایل کار !
تازه ! بقول سریال :"سایه بان" تلویزیون : یک روز نون و ماست بخوریم می میریم !؟ یا نیمرو !؟
و اونقد جون برامون نمی مونه که بریم :"کف خیابون " و بگیم مثلا :
یه اختلاس کم بشه ، مشکل ما حل میشه !؟
حالا اونا که اومدن تو "کف خیابون" مثلا اینو گفتن ! از گشنگی داشتن می مردن !؟ بمونه ! اونی که داره از گشنگی می میره که نمی تونه بیاد : بیرون !
که برگرده : درون !
برا جنگ ! اونم جنگ اکبر یا بزرگتر ! از رفتن به جنگ در بیرون !
جهاد اکبر !
------------------------------------------------
الف : با صدای آ .
ب :
یادآوری (پ) :
ممنون از یادکرد ، ان شاءالله :"حرف" شو می زنم ، اگه امروزم فرصت شد .
پ : از :"شگفتی" های درونی ! :"خوب" (ت) کانت آلمانی .
ت : نه فقط برای اینکه در یکی از آثار بدون استثناء "خوب" استاد شهید نقل شده بود و نقلشم در اینجا خوب ! حتی نه فقط برای اینم که مثلا امام علی علیه السلام فرموده اند :"انظر ما قال" ! ولو اینکه "نظر"م بقولی همراه با مثلا :"فکر" یا "اندیشه" را گفته می شود ، هم نباشه ! و فقطم همراه با حسّی هم باشه ! بعنوان مثال مانند : ببین ، بشنو و مانند این .
که این :"ضلع" سوم که نه ! ولی ! :"رأس" شگفت انگیزترم داره ! بعد کار شگفت انگیز مثلا چشم ، گوش و مانند این ، و حس بینایی ، شنوایی و مانند این !
چراکه : بعنوان مثال : چه چیزی شگفتی داشت برا چشم !؟ آسمون !؟ یا دیدنش !؟ حالا بقولی :"ودیگرهیچ" (ث) !؟ م بمونه ! مثل یاد شگفتی آسمون ! نه فقط آسمون شگفتی ! که شگفتیم داره !
ث : مهران مدیری : مرد هزار چهره .
ج : بِ و کِ
چ : نزدیک تبریز : پایتخت گردشگری 2018 میلای جمهوری اسلامی ایران !