طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ، ...

سلام علیکم

اول بازم یک خبر ، آخه در حالی که علی اصغر خانواده در حال خدمت نظام وظیفه ی اجباریست ، علی اکبر خانواده هم خودش را رفت معرفی کرد ، آخه به فراری ها از خدمت نظام وظیفه ی اجباری عفو داده شده بود ، جالب بودن این خبر اینه که خانواده ما از پنج نفر ارتقاء پیداکرد به هشت نفر ، واسه اینکه پسر بزرگ خونه زن و بچه داره و دیگه نمی تونه هم بره پادگان و هم بره سرکار و نون در بیاره برای زن و بچه اش ، خب حکومت دینی ، یعنی جمهوری اسلامی که مسئول زن و بچه ی اون که نیس ! هس ؟ یعنی از خانواده ی جمهوری اسلامی ایران یک خانواده کم شد ! البته نبود که حالا نباشد ! و حالا باکی هست ؟ با خانواده ی ما ، مثل یادگیری ما .

نه مای جمهوری اسلامی که مثلا  فردا صبح هم که مدرسه ها باز میشن و خبرها حاکی از این باشد که دوازده میلیون دانش آموز راهی مدرسه میشن که علم یا دانش بیاموزن ، مثل یادگرفتن که گفتیم مثل یارانه گرفتنه .

از کی و در کجا ؟ خب از آموزنده ، مثل یاد دهنده که گفتیم مثل یارانه دهنده ی ، مثل بانکها ! در کجا ؟ خب در مدرسه یعنی دبستان ، راهنمایی و دبیرستان ، مثل کجا ؟ مثل ابتدایی و راهنمایی فرانسه یا دستان و دبیرستان آمریکا !

خب برای چی ؟ خب برای علم و دانش !

چه جوری ؟ مثل همونجا ها ، فرانسه و آمریکا !

و کاروان علم و دانش که تاریخچه اش گذشت براه خود ادامه می دهد و هر روزه هم بر علم و دانش بشر افزوده می شود .

خب مطلب روشن است و دارنده و دهنده اش هم روشن و ندار و گیرنده هم که روشن و اسبابش هم آماده ، همین دیشب پریشب بود که خبر خالی بودن صندلی ها در دانشگاهها هم داده شد ، یعنی ظرفیت محل این اتفاق یعنی دادن علم و دانش و گرفتنش هم فراهم است و خلاصه همه چیز مهیاست ! خب الحمد لله ...


تاریخچه ی بحث 3 :


  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْعَادِیاتِ ضَبْحًا ، ... ،      أَفَلَا یعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ  ؟ وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ؟ إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ .


نه هزاره و دو هزاره ، بلکه نیم قرن از هجرت پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم نگذشته بود که یکی گفت ؟ از دین فقط نامش مانده !

آیا حکومت دینی ، آنهم حاکمش بعنوان امیر المومنین ، نبود ؟ آموزه های دینی رایج نبود ؟ عالم دینی درس دین نمی داد ؟ دانش آموزی هم نداشت ؟

یا اینکه نیم قرن بعدش هم یکی گفت : اگر یکی بود تمام علوم را از یک کلمه در می آوردم برایش !

کدام یک از آن یکی و این یکی در تاریخ علم و دانش این دوازده میلیون دانش آموزی که فردا راهی مدرسه ، ببخشید راهی کلاس ! درس می شوند نقش علمی دارند ؟!

 

در کدام علم یا دانش این دوازده میلیون ، آنهم کلاس اولی ها ! که خبر ندارند به کجا می فرستنشان ! در ریاضیات ؟ دانشمندانش که می گویند : چرا دین ندارم ؟! و حافظه ی صفریکش ؟ یا در ... ؟ که فاقد جایی برای سپردن دیدنی و شنیدنی هایشان هستند !؟ یعنی فاقد حافطه هستند و این مدرسه  است که برای آنها حافظه سازی می کند بقول متفکر انقلاب ! انقلاب اسلامی !


  

 

   بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالضُّحَى ، وَاللَّیلِ إِذَا سَجَى ، مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ، ... ، وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ .

سلام علیکم

السلام علی الحسین  و علی علی بن الحسین و ...

اول یک خبر بدیم ، چراکه  کار لب تاب خونه  به تعمیر هارد ختم نمی شد ، هرچند همین هم مقدور نبود ، خلاصه همینطوری تعمیرکار مشتری شد و ما هم از خدا خواسته فروختیم ، آخه با گذاشتن مقداری از کارکرد هفته ی گذشته میشه چهار ماه کرایه خانه ی عقب افتاده رو داد ، البته همینجا در این اول صبحی از صاحبخانه تشکرکنیم و برای رفتگانشان خصوصا پدر ومادرشان که در اخلاقشان نقش بسزایی دارند رحمت بفرستیم که نه تنها کلفت تر بلکه نازکتر از گل هم برای عقب انداختن کرایه خانه بما نگفتند .

بعد هم تا یادمانم نرفته امروز جمعه را خدمت شما تبریک عرض کنیم و کم کم آماده بشیم بریم سر کار ، آخه برا عقب افتاده ها مجبوریم جمعه ها رو هم کار کنیم ، خصوصا امروز که بریم یقه ی صابکارمون رو بگیریم که دیروز ما رو کاشتند و نیامدن پول بدن ، هرچن با فروش لب تاب پولدارشدیم و نیازمندشان نیستیم ، ولی گفتیم که ، بقول معروف در دیزی بازه ، حیای گربه کجا رفته ؟ الحمد لله  پول کرایه خونه رو هم که خدا رسوند .

 

ساعت هفت صبح جمعه 29/6/1392  


تاریخچه ی بحث 2 :


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ، ... ،  فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ، وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ . 


گفتیم دراواخر قرن بیستم ، یعنی اواخر هزاره ی دوم میلادی بود که علما و دانشمندان غربی حرف از حافظه زدن ، و از دانشمدان دیگر فقط از فارابی نامبرده شد ، در حالیکه بعنوان مثال شیخ الرییس ابوعلی سینا در بسط و توسعه ی علم و دانش غربی یونانی دست کمی ازمعلم ثانی یعنی فارابی نقش ندارد ، خصوصا در قانون علم و دانش معلم اول یعنی منطق ارسطو که گفته شده خیلی مختصر بوده .

یعنی نقش علما و دانشمندان خصوصا اسلامی و شیعه وعلی الخصوص ایرانی در این زمینه در تاریخ علم ودانش پوشیده نیست ، ولی نکته اینست که اینها هم با تمام نقشی که داشته اند نیز غافل از این بوده اند که حجت و معرفت ، تصدیق و تصور دستاورد کیست ؟

حالا کاری هم به این نداریم که برخی مثل رهبر انقلاب اسلامی ایران دستاورد علمی غربی و یونانی را به یادگیری از حضرت سلیمان نبی علیه السلام رسانده اند ، یا بازهم بعنوان نمونه مثلا مفسر قرآن رادیومعارف صدای جمهوری اسلامی ایران نیز یونانیان را دور از دست یابی به معانی بلند علمی دانسته ، و گفته که این معانی از سرزمینهای دیگری به یونان رفته ، مثلا از فلسطین امروزی و سرزمینیهایی که انبیاء خیز بوده .

و کاری هم به این نداریم که مثلا مرحوم علامه محمد تقی جعفری  گفته اند در وسط  تاریخ علم و دانش گویا هیچ اتفاقی نیفتاده ! وبرای همین بود که گفتیم صرف نظر از تاریخ دین .

چراکه موضوع بحث یادگیریست ، حالا می خواهد علم و دانش علما ودانشمندان دین باشد ، یا علما و دانشمندان بدن بقول پیامبرصل الله علیه و اله و سلم .

پس بحث از یادگرفتن ماست ، آنهم نه یادگرفتن یکی از دیگری مثل یارانه گرفتن ما از بانک ، بلکه یارانه گرفتن خود بانک ووو هم ، یعنی یارانه گرفتن ما ، که در آغاز این بحث به آن اشاره شد .   

فعلا شب بخیر 

 

ساعت بیست و سه و پنجاه و یک دقیقه ی جمعه شب 29/6/1392 


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْفَجْرِ(الفجر/1)  وَلَیالٍ عَشْرٍ(الفجر/2) وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ(الفجر/3) وَاللَّیلِ إِذَا یسْرِ(الفجر/4) هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ؟(الفجر/5) ...  یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ(الفجر/27) ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیةً(الفجر/28)  فَادْخُلِی فِی عِبَادِی(الفجر/29) وَادْخُلِی جَنَّتِی(الفجر/30) . صدق الله العلی العظیم و صدق رسوله ...

سلام علیکم

اول در آستانه شب ولادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام عرض تبریکی داشته باشیم بعد ببینیم چرا این بحث را بعد از آشنایی با دین مطرح کردیم ؟

یادگیری مثل همان مثالی است که با ذکر آن بعنوان مثال بحث را با آن آغاز کردیم ، یارانه گیری را عرض می کنیم ، چراکه همانطور که یارانه به حساب ما واریز شده و از آن برداشت می کنیم ، حافظه ی ما هم نقش همان بانکی را دارد که یارانه به حساب ما درآن واریز می شود ، چراکه بانک چیزی است که ما باآن آشنا شده ایم و به اصطلاح بانک اطلاعات ماست ، مثلا اگر اطلاعات یک عالم یا دانشمند که در بحث قبلی یادآور شدیم که متفکر این اطلاعات را بر دو قسم دانسته اند و از آن تعبیر شده به "تصدیق" و "تصور" ، بانک ایندو در یادآوری این مطلب را گفتیم که مغفول مانده ، و برای همین بود که پایانه ی بحث قبلی تعبیری مثل : "و اما العلما حافظا لعلمه ..." بود .

یادگیری هرچند با یادآوری تفاوت دارد ولی مثل آن پس از حفظ داشته ای است ، حالا این داشته دیدنی ، شنیدنی و دیگر از ادراکات و دریافتیهای حواس پنجگانه باشد یا هر درک دریافتی دیگرکه ما با آن آشنایی پیدا کرده باشیم ، منجمله خود همین یادگیری که فعلا بحث ما همینست ، یعنی آشنایی با یادگیری که اول محفوظی از آن در حافظه داشته باشیم که بعد آن را برای مخاطب یادآور شویم ، هرچند خود نیز بی نیاز از یادآوری آن نیستیم و مخاطب هم فکر و اندیشه ی ماست که موضوع بحث بعدی ماست و مقصد هم اندیشه برای عقل یا خرد حاکم فرمانرواست که بفرمانش می اندیشیم تا بدانیم .

این را برای آن عرض کردیم که تا یادگیری را مترادف با مثل دانستن هم بحافظه نسپاریم .

تاریخچه ی بحث :

صرف از تاریخ دین ، مثلا در یونان باستان پس از سقراط که درمقابل دانشمندان ، که برگرادن سوفیست گفته می شود ، دو چیز را مطرح کرد ، یکی دوست داشتن و دیگری دانش ، که برگردان فیل و سوف  گفته می شود و واژه ی فیلسوف بعد آن رایج شد ، شاگردش افلاطون در پیگیری حرف استاد برای این کار ، یعنی دوستداری دانش ، یادگیری را مطرح کرده ، ولی او هم مثل استادش غافل از بانک دوستدار دانش بوده ، هرچند بجای حافظه گفته می شود که غاری را مطرح کرده که مثلا از دریچه ی حواس و دل اطلاعاتی بر دیواره آن می تابد و کار فیلسوف ، که بعد بجای سوفیست به دانشمندان گفته شد ، مانند برداشت از دیواره ی غاراست .

بعد هم شادگرد افلاطون یعنی ارسطو راهکار دوستداردانش ، یا فیلسوف و دانشمند را قانونمند کردن علم یا دانش دانست و منطق ابدایی او بود تا بعد قرون وسطی و انقلاب صنعتی و رنسانس در اروپا علما و دانشمندان غربی رو آوردند به دو کار مشاهده و آزمایش ، بجای معرف و حجت منطق ارسطویی که به نقل از متفکر انقلاب گفتیم که فارابی این منطق را به دوباب تصدیق و تصور تقسم کرده بود .

خب در غرب هم حرف از بانک مشاهده و آزمایش نبود که از آن یادگیری بعمل آید ، تا اینکه در اواخر قرن بیستم حرف از حافظه و " صفریک " بودنش مطرح شد

 

ادامه ی مطلب ان شاءالله در فرصتی دیگر ، چراکه لب تاب خانه هاردش سوخته و فعلا تعمیرش امکان پذیر نیست و از این دستگاه هم می گویند : بلند شیم که کار دارند  


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى(اللیل/1) وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى(اللیل/2)وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى(اللیل/3) إِنَّ سَعْیکُمْ لَشَتَّى(اللیل/4)فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى(اللیل/5)وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى(اللیل/6)فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَى(اللیل/7)وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى(اللیل/8)وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى(اللیل/9)فَسَنُیسِّرُهُ لِلْعُسْرَى(اللیل/10)وَمَا یغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى(اللیل/11)إِنَّ عَلَینَا لَلْهُدَى(اللیل/12)وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى(اللیل/13)فَأَنْذَرْتُکُمْ نَارًا تَلَظَّى(اللیل/14)لَا یصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى(اللیل/15)الَّذِی کَذَّبَ وَتَوَلَّى(اللیل/16)وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَى(اللیل/17) الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَکَّى(اللیل/18) ...

سلام علیکم

اول اجازه بفرمایید یادشده در بحث قبلی را اصلاح کنیم بعد برویم سر بحثی که خواهیم داشت ، اصلاحیه هم اینست که بانک اینبار مثل دفعه قبل تمام یارانه ، بلکه مقداری هم از موجودی حساب را ، برداشت نکرده ، بلکه نزدیک به بیست هزار تومان برداشت کرده و الباقی یارنه در حساب است ، ولی ما برداشت نمی توانیم بکنیم ! ودر مقابل اقدام به برداشت ما پیغام می آید که : موجودی کافی نیست ! در حالیکه حدود دویست هزار تومان در حساب است !

یعنی برای ما فرقی نکرده ، یعنی همانکار برج قبلی را کرده بانک ، البته با توضیحی که داده شد .

چرا ؟

برای اینکه نه تنها در یارانه دهی ، بلکه در "یارانه گیری" هم ما نقشی ندارد ! یعنی چه ندارد ؟ خب یارانه دهی که ادعای دولت است ! اما در یارانه گیری چی ؟ ضمن اینکه دولت ، البته یعنی حکومت دینی ، یعنی جمهوری اسلامی خود را مبرا ! از آن می داند و بی نیاز !  در "ثانی" بقول ایشان نیازمندان به آن را هم در این کار نه به "تصور" می آورد  و نه " تصدیق" می کند ! همان دو کاری را که گفتیم متفکر انقلاب فرموده بودند که علما و دانشمندان می کنند ! منجمله مثلا در علم یا دانش مثلا بانکداری ، که کاری هم نداشته باشیم به غربی بودنش !

چرا ؟

برمی گردد به یادگیری ما ، که بحث ما خواهد بود انشاءالله تعالی ، ... ، وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى(اللیل/19) إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِرَبِّهِ الْأَعْلَى(اللیل/20)  وَلَسَوْفَ یرْضَى(اللیل/21) . صدق الله العلی العطیم و صدق رسوله ... 


  

 

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

  سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى(الأعلی/1)

  الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى(الأعلی/2)

  وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى(الأعلی/3)

  وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى(الأعلی/4)

  فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى(الأعلی/5)

  سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى(الأعلی/6)

  إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یخْفَى(الأعلی/7)

  وَنُیسِّرُکَ لِلْیسْرَى(الأعلی/8)

  فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى(الأعلی/9)

  سَیذَّکَّرُ مَنْ یخْشَى(الأعلی/10)

  وَیتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى(الأعلی/11)

  الَّذِی یصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى(الأعلی/12)

  ثُمَّ لَا یمُوتُ فِیهَا وَلَا یحْیى(الأعلی/13)

  قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى(الأعلی/14)

  وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى(الأعلی/15)

  بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا(الأعلی/16)

وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَأَبْقَى(الأعلی/17)

قال الصادق آل محمد علیه السلام :

  إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى(الأعلی/18)

  صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى(الأعلی/19)

سلام علیکم

یادتان می آید که گفتیم یارانه برج قبل را بانک اسلامی! برداشت کرده؟

این برج هم همان کار را کرده! ولابد به عنوان یا نام علم یا دانش بانکداری دینی!

پس علاوه بر دو کاری که متفکر انقلاب گفته اند و بانک آن دو یه کار دیگر هم می کنی که همین یاداوری ست ، حتی در دیدنیهای ابراهیمی و شنیدنیهای موسوی خود چه رسد به دانستنی و تاییدش بعد از یادآوری از حافظه.

راستی آیا مثلا شرکت گاز ، برق ووو قبول می کنن که بگوییم یارانه ی مارا نداده اند پس ماهم فیش های شما را نمی توانیم پرداخت کنیم؟ یا ربطی به انها ندارد؟همچنانکه شاید یکی بیاید بگوید اینا چه ربطی به دین دارد؟ و به حکومت دینی و ولی فقیه حاکم برآن؟ ووو؟

واما الفقها ،  حافظا لدینه ...

والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ(المسد/1) ... .

اللهم صل علی محمد و ال محمد

سلام علیکم

مخاطب اصلی :

ضمن عرض تسلیت بمناسبت شهادت آقا صادق ال محمد علیه السلام ، خصوصا خدمت جانشین ایشان آقا امام موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین علیه السلام ، اول اجازه بفرمایید از برادر محمد ترابی گرامی تشکر کنیم بابت پاسخ به اظهار نظری که در وبلاگشان داده بودیم ، و بعد برویم سراغ مثلا اظهار نظر ترابی گرامی ، که گفتیم مخاطب ایشان هم مثل مخاطب علما و دانشمندان فقط بعنوان مثال چشم ما نیست که افتاده باشد به آن ، بلکه علاوه برای آفریده ی اعضای حسی در حافظه ی ما حاصل کار یادآوری آن از حافظه نیز بحافظه سپرده می شود .

حالا بعد یادآوری چه می کنیم بماند ، چراکه گفتیم آنچه علما و دانشمندان و حتی اسلامی و شیعه ی آنها هم می گویند نیز نقلی است و مثل نقل زمین و آسمان و مابین آن با مثلا چشم ماست برای حافظه ی ما ، و حافظه ی ما فقط مخاطب حتی نقل پیام آوران حسی وحتی قلب یا دل ما هم نیست ، چراکه نه تنها یادآوری آن را داریم ، بلکه بعدش به آن می اندیشیم ، حالا بحکم یا فرمان عقل یا خرد و عاقلانه ؟ یا بقولی عاشقانه ؟ امانتی را به حافظه برمی گردانیم ؟ بماند .  

حافظه ای که گویا بعنوان مثال بقول متفکر انقلاب فاقد آنیم ! یا بقول منطق جدیدش صفریک است و یا فازی از سفید و سیاه یا سیاه و سفید است و خاکستری هستیم !؟ در تابلوی علما و دانشمندان و حتی اسلامی و متاسفانه شیعه هم !؟ از ما !؟  و مخاطب اصلی ایشان !؟

اللهم صل علی فاطمة و ...


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ(المدثر/1) ... ، إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ(المدثر/18) ... .

تابلوی مخاطب 2 :

سلام علیکم

اول از ترابی گرامی تشکر کنیم بابت توصیه ی آشنایی عمیق ، خودبینی و مهربانی ، که ان شاء الله یادمان باشد ، بعد هم اینکه تعطیلی کار از یک طرف و عروسی نوه ی اول خانواده از طرف دیگر توفیق زیارت حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله را نصیبمان کرد و ساعتی پیش بود که از قم برگشتیم ، یعنی جمعه قم بودیم و باز فرصت نشد بحث را پیگیر شویم .

در قسمت مخاطب قبلی یکی دو نکته را می خواستیم بعرض برسانیم که فرصت نشد و ماند ، و با توجه به اظهار نظر ترابی گرامی و علاقمندی ایشان خصوصا به آشنایی ژرف و عمیق گفتیم نماند مثل :

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ(العلق/2) اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ(العلق/3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(العلق/4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ(العلق/5)  

چراکه مخاطب ایشان هم فقط اعضای حسی و حواس و قلب یا دلمان نیست که با به حافظه سپردن آفریده ی این سه کار تمام شود ، چراکه این یک طرف قضیه است و حافظه طرف دیگر هم دارد ، و مغفول اصلی در فرموده ی متفکر انقلاب همین پارکینگ آندو (پ 1) کارست ، بعلاوه تاریخچه ی (پ 2) ایشان هم بدون در نظر گرفتن تاریخ دین است ! آنهم تاریخ شیعه ، که فقط نبوت  اصول دین نیست ، بلکه امامت هم داریم .

بعبارت دیگر همانطور که فرشته ی وحی مخاطب دارد ، نقلش از طرف پیام آورش برای دیگری نیز مخاطب دارد ، پس  حافظه ما فقط مخاطب مثلا اظهار نظر  ترابی گرامی ، یا فرموده ی متفکر انقلاب ووو نیست ، بعلاوه وقتی بعنوان مثال دانشمندی می گوید : چرا دین ندارم ، مثلا مسیحی نیستم .

فقط نگفته دین ندارم یا مسیحی نیستم ، بلکه دلیل ، برهان و حجتش هم نقلی است و نیاز به دلیل ، برهان و حجت عقلی هم دارد که این هم به حافظه سپرده شود .

پس کاری که ما انجام می دهیم ، اگر تقسیم کنیم سه کارست ، و کار علما و دانشمندان و حتی اسلامی و شیعه ی آنها هم یکی از کارهای ماست .

خب فردا کار داریم و دیروقت است ، ان شاء الله در فرصتی دیگر ، فعلا شب بخیر

... ،  إِنَّ رَبَّکَ یعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَی اللَّیلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یقَدِّرُ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ یضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(المزمل/20) . صدق الله العلی العظیم و صدق رسوله ...

 ----------------------

پ 1 : در همه علوم مجموعا دو کارصورت می‏گیرد یکی این که یک سلسله امور تعریفمی‏شوند ، و دیگر این که‏برای اثبات یک سلسله احکام ، استدلال می‏شود و دلیلآورده می‏شود . در همه‏علوم این دو کار صورت می‏گیرد . ( آشنایی با علوم اسلامی ج1 قسمت منطق : شهید مطهری )

پ 2 : تقسیم علم به تصور و تصدیق اولین بار به وسیله حکیم عالیقدر اسلامی" ابو نصرمحمد بن طرخان فارابی " ابداع و عنوان شد و مورد قبول حکما ومنطقیین بعد قرارگرفت . منطقیین اسلامی در دوره‏های متأخر این تقسیم راپایه قرار داده ، ابوابمنطق را به دو قسم منقسم کردند : قسم تصورات وقسم تصدیقات ، در صورتی که قبلاابواب منطق به این ترتیب از هم جدانشده بودند .( همان نشانی پ 1 )  


  

 

سه شنبه 5 شهریور 1392 ساعت 8 و 10دقیقه

سلام علیکم

تابلوی مخاطب :

راستشو براتون بگیم این هفته از یکشنبه بیکاریم ، آخه کارفرمامون کارش آماده نبود ! البته ما هم از خدا خواسته از فرصت استفاده کردیم و مثلا رفتیم دنبال تعویض گواهینامه ی رانندگی ، معاینه فنی ماشین ووو ، خلاصه فرصت نشد که بحثو پیگیر باشیم !

آخه دولت همونطور که یارانه رو داده دست بانک و برای راحتی بانک هم پرداخت یارانه رو از اول برج انداخت به ده دوازدهم برج و به بیستم برج هم کشید ! مردم و جمهورش هم چی بگن ؟ در مقابل دلیل ، برهان ، حجت دولت که بانکها سربرج سرشون شلوغه ! پلیس بعلاوه ی دهم هم برای راحتی مردم و جمهورش راه انداخته ، نه اینکه مثلا بابت این کارش هم چیزی از مردم دریافت کنه !

خصوصا دولتی که لباس دین به تن کرده مثل جمهوری اسلامی ! که مخاطب دینی هم داشته باشه ! یعنی لباس دین داشته باشه ! نه ملبس به لباس مثلا علم یا دانش که اجازه داشته باشه مثل علما و دانشمندان بگه : چرا مسلمان نیستم ؟ که گفتیم بقول متفکر انقلاب فقط تابلوی مسلمان نیستم را بلند نکرده ، بلکه برایش دلیل ، برهان و حجت هم داره !

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ(المزمل/1) ...

بنام خدای رحمان رحیم ، ای جامه به خود پیچیده! ...

سه شنبه 5 شهریور 1392 ساعت 12 و 28 دقیقه

یک نظر :

فرستنده : ترابی   سه شنبه 5/6/92

ترابی

 

سلام . شما اگرچه سنتان زیاد است امّا گمان نمی کنم آشنایی عمیقی با دین داشته باشید . لطفاى اسم پستهایتان را « دین » نگذارید . نظراتتان در فیدهای پر بیننده را دیدم گفتم بیایم ببینم چه مطالبی می‌نویسید . دیدم فیدهای خودتان چندان به دل بینندگان پیامها ننشسته ! ( از تعداد لایک ها و بازنشر ها فهمیدم ) مبادا ب« عقده کم بازبین کننده داشتن » باعث شود برخوردی نامهربانانه با برخی بکنید . دلتان که البته مشخص است از خیلی چیزها و خیلی افراد پر است .
-------------------------
علیکم السلام ترابی گرامی ، و ممنون بابت مطلبی که فرموده اید و ما را از آن محروم نفرموده اید . 

  

سلام علیکم


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ(القلم/1)و ... .


الّلهمّ صلّ على فاطمة و ابیها و بعلها و ... .


امروز هم مثل جمعه ی قبلی کار را تعطیل نکردیم ، چراکه هرچند کارفرمایمان تا توانسته قرارداد فی مابین را زیر پا بگذارد و روزی سی چهل هزار تومان حقمان را نادیده بگیرد ووو ، ولی ما برای اینکه زمان داربست ساختمانش طولانی نشود و از این بابت کرایه ی داربست بیشتری ندهد ، نه تنها تعطیلات رسمی ماه مبارک را بلکه امروز و جمعه ی قبلی را هم تعطیل نکردیم !

البته نیاز مالی خودمان هم دخیل بود ، مثلا باورتان می شود بانک یارانه ما را طبق سندی که توضیح نداده برداشت کرده !؟ آخه ما شنیده بودیم بانک چنین حقی ندارد ! حالا این شنیده چقدر صحت دارد بماند ! چراکه برفرض صحت فرموده ی دولت سابق بود ! ربطی به دولت فعلی ندارد ! چه رسد به قوای دیگر و فرمانده ی کل قوا ی جمهوری اسلامی ایران ! ما که مثل آن دانشمندش نیستیم که به این دلایل بگیم : چرا مسلمان نیستیم ؟

یعنی بقول متفکر انقلاب که درقسمت قبلی نقل قول شد ، مثل این دانشمند عمل کنیم ، یعنی یک تابلویی بلند کنیم بعنوان :" دین نداری" و بعد هم :"چرا" یش را بگوییم ، که ان شاءالله همانطور که بعرض رسید در بحثی که خواهیم داشت به این دوکار علما و دانشمندان که متفکر انقلاب تابلویش را نشان داده اند نیز خواهیم پرداخت .

که این جمعه هم نشد ، تا فرصتی دیگر فعلا خدا نگهدار   


جمعه 1 شهریور 1392 ساعت 23 و 12 دقیقه


  

 

اشاره :

بسم الله الرّحمن الرّحیم ، الحمد لله رب ...

سلام علیکم

إقرأ باسم رب ...

ضمن آرزوی بهترین آخر هفته و عرض تبریک پیشاپیش بمناسبت دومین جمعه ی ماه شوال به افق جمهوری اسلامی ایران ، و دومین جمعه ی سال بعد ماه مبارک رمضان ، عرض شود ما در ماه گذشته نخست آفرینشی داشتیم ، آفرینشی در شبکه ی آفتاب یزد سیمای جمهوری اسلامی ایران را .

إقرأ و رب ...

و بعد هم اظهار نظر علما و دانشمندان و خصوصا دینی ، یعنی اسلامی و حتی اسلام آخرین پیامبر یعنی حضرت محمد بن عبد الله صل الله علیه و اله و سلم ، را داشتیم در این آفرینش .

بعبارت دیگر آفرینش علمی را بعد نخستین آفرینش را ، که ان شاءالله در این زمینه می خواهیم بحث و کاوش داشته باشیم .

بد نیست یاد آور شویم که بی مناسبت با مثلا باب معرفت و حجت روش قدیمی علم و دانش که به یونان باستان نسبت داده می شود نیست ، و همینطور ابواب دوگانه ی منطق جدیدش ، یعنی منطق ریاضی ، یعنی قسمت مجموعه ها و جبر گزاره هایش ، بلکه بقول استاد شهید مرتضی مطهری کاری که در تمام علوم می شود ، یعنی نخست یک تعریفی دارند و بعد هم برایش دلیلی  هم می آورند .

دو شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 7 و 25 دقیقه


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :180
بازدید دیروز :200
کل بازدید : 1400348
کل یاداشته ها : 1768


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ