طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

بسم الله الّرحمن الرّحیم

 

... ، إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(بقرة/164) ...


نگاهی به تابلوی :

نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

سلام علیکم  

دهه ی دوم ماه مبارک رمضان را هم پشت سر گذاشتیم و کم کم نیمه ی دیگرش هم رو به تاریکی میرود تا به شکل شب اولش درآید و باز هلال ماه شوال و بقول معروفِ روز از نو ، ماه از نو !

امشب امام و خلیفه را امام و خلیفه ی جانشینش به خاک سپرده ، آیا خاک سپاری شباهتی دارد به خاک سپاری سه دهه ی پیش !؟ آیا امام یک دهه امامتی پیشرو دارد مثل سه دهه امامت امام قبلی ؟! و خلافتی مثل خلیفه ی قبلی ؟ و خواهد رفت سراغ مدعی خلافت ؟ که سرانجامش حکمیّت شد و مخالفت با خلیفه منجر به کشته شدن خلیفه شد ؟ یا مثل خلیفه ی قبلی می داند که کار به صلح و واگذاری خلافت خواهد کشید !؟ چراکه امام است ! مثل امام قبلی که تابلوی پیشرویش را می دید ! و همانطور که امام قبلی امامت را به حکمیّت نگذاشتند ، ایشان هم امامت را که واگذار نکردند و مصالحه نفرمودند !

ضمن عرض تسلیت مجدد امشب می خواهیم نگاهی بیندازیم به تابلویی که بعنوان نمونه عالم یا دانشمندی به ما نشان داده اند که چشم ما بر آن بیفتد ان شاءالله

در تابلو تابلوی اندام جهان خارج را داریم ، یعنی تابلوی اندام در جهان خارج را ، ووو را پیشروی چشم داریم .

مثلا بقول ایشان : یک سیاهی را ، یا یک سفیدی و یا یک چیز دیگر از اندام جهان خارج را ، خلاصه بقول دانش ریاضی ایشان یک چیزی از یک چیزی را .


... ، وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ(بقرة/170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُون(بقرة/171) ...  


البته زمانی که چشم ما جانشین چشم ایشان شده باشد ! جانشین چشم دانای ایشان در زمان افتادن چشم ما که در نوشته های قبلی به آن اشاره شد ، مگر اینکه مقصود از افتادن چشم مثل افتادن چشم ما نباشد ؟

و مراد این باشد که دانش افتادن چشممان را هم مثل مثلا دانش ریاضی به ایشان واگذار کنیم !؟

امامت چشم چطور !؟ اینکه تابلوست در دسترس ایشان نیست ! و از چشم ایشان هم پنهان است و غایب از نظر !


  


تابلوی حکم ، شب پایانی :

باعرض ادب و سلام مجدد و عرض تسلیت بمناسبت شب شهادت امام علی علیه السلام

از مثل فردایی کار آقا امام حسن علیه السلام بعنوان خلیفه پنجم هم آغاز می شود ! چراکه یک نقشی مثل کار امام علی علیه السلام بعد پیامبر دارند ! و یکی هم مثل کار پدربزرگوارشان بعد خلیفه ی سوم ! چراکه خلیفه ی چهارم ایشان را خلیفه ی بعد خود را نیز معرفی کردند !

حالا آیا پیامبراکرم صل الله علیه و اله وسلم نیز دوکار می کرد ؟! و آیا امامت نمی کردند ؟ حتی بر ناس ؟ مثل حضرت ابراهیم علیه السلام ؟ که فقط ظالم چنین کاری نمی کند ! یعنی امامت نمی کند ! نه اینکه شرطش فرزندی از نسل پدرمان حضرت ابراهیم علیه السلام باشد ! و آن حضرت این را از خدا خواسته باشد ! ولی حکم و حکومت چطور ؟! که شب گذشته گفتیم علما و دانشمندان ، خصوصا اسلامیشان این را منحصر به خود کرده اند ! و فقط عالمانه نگفته اند :

نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

که شب اول تابلوی حکم بعرض رسید .

بسم الله الرحمن الرحیم

... ، أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ فَریقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (بقرة/75) وَ إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ(بقره/76) ...  

دیشب باز شبکه ی یک جمهوری اسلامی ایران در اختیار رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران بود که کارنامه ی هشت ساله ی خودشان را به اطلاع !؟ ما هم برسانند ، حالا کاری با کار عالمانه ایشان نداریم که فرمودند دانشگاهی هستند و مگر می شود دانشگاهی بود و عالم یا دانا نبود ؟! آنهم نه با مدارکی که باز نفرمودند که بعنوان مثال دانشگاهها معادل حوزه می دهند و حوزه ها معادل دانشگاه برای کار مربوط به آن مدارک ، که در دولت ایشان از آن خبری نبود !؟ یعنی دردولت جمهوری اسلامی ایران نبود !؟ حالا در کجا بود ؟! و مدارک یاد شده در کجا بکار گرفته شده ؟! ووو بماند .

در خبر ساعت بیست رادیو با خبر شدیم که آقای قرائتی انتقادی داشتند منجمله از همین دانشگاهی که در دولت جمهوری اسلامی ایران اساتید ، هیئت علمی ووو آن بوده ، پس کار هشت ساله علمی هم بوده !

اینها را ول کنید ! امشب بچسبید به حکم ! که تابلوست ! حکم ما به اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران نه تنها هشت سال کار کرده ، و بیشتر از دولتهای قبلی کرده ، بلکه کارهایی هم برای نخستین بار کرده ، که در گزارش کار دیشب رییس جمهور تقریبا همه اش از این دست بود .

خب کار دولت جمهوری اسلامی ایران ربطی به کار ما ندارد که بعنوان مثال همین اخیرا شش ماه بیکار بودیم ! حالا آن نان شبی را که رییس جمهور فرموده اند در جمهوری اسلامی ایران فقیر نان شب نداریم ، در این شش ماه از کجا آوردیم بماند !

چراکه بحث ما حکم است ، مثل همین که دولت کار کرده است ، و عالمانه هم بوده است .

مثل همان که : نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

و بحث فقط تابلو بودن این حکم نیست که : چشم ما به اندام جهان خارج افتاده است ، چراکه این حکم پس از افتادن چشم ما به تابلوی جهان خارج و اندامش می باشد و اندام بصری ، و نخستین کارما در جهان خارج کاری لمسی بوده ووو

بلکه تابلوی حکم ، حکم به افتادن چشم ما به اندام بصری جهان خارج است ، که حاکم بر کار چشم ماست ، و حاکم این جا بینایی است ، در عین اینکه نیست حکم یا فرمان مگر برای عقل ، و بینایی نازله ای از آنست و جانشینش برای فرمان دادن به چشم ، مثل حواس دیگر برای فرماندهی به عضوشان ، که بقول امام علی غلیه السلام : الحواس ائمة الاعضاء ، ...


  

بسم الله الرّحمن الرّحیم

... ، فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ(بقرة/73) ...

ادامه ی تابلوی حکم :

باعرض ادب و سلام مجدد

غرض از مزاحمت اینست که دیشب یادمان رفت بگوییم که پیش از افطار شبکه ی خارجی ( یعنی غیر ایرانی ، البته غیر شبکه های جمهوری اسلامی ایران ) کلمه که به زبان ما ( یعنی فارسی نه ترکی ما ترکها ) داشت از نذر می گفت ، که عبادت است و عبادت دو شرط دارد و شرط اولش همان که در نوشته ی قبلی به آن اشاره کردیم ، البته تعبیراین شبکه این بود که شرط اول اینست که طبق فرمان خدا باشد ، یعنی همان حکم و حکم عقل و منجمله نازله اش حکم اعضای حسی که عقل ما در عضوی از اعضای حسی و مثلا در چشم ما باشد و علما یا دانشمندان ، منجمله عرفا که درس و بحثی برای ما داشته باشند آنرا ، یعنی چشم ما را به فراگیری اندام جهان خارج فرا می خوانند ، مثل همان که از عالم بلکه علامه ای آنهم اسلامی بعنوان مثال نقل کردیم که فرموده اند :

نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

که تابلو بود برای چشم ما حکمی قایل نیستند بلکه عدم الحکم چشم ما مقصودشان است ، همانطور که مقصود شبکه ی تعلیم دهنده ی اقسام شرک و منجمله نذر بدون فرمان یا حکم خدا شرک است ، حالا حکمش چیست ؟ بماند ، چراکه یکی مثل همان که حکم به ترور امام علی علیه السلام شد از طرف آنان که حکمشان !؟ اینست که حکم حکم خداست و مقصودشان اینست که بجز خدا و خودشان !؟ اگر دیگری حکم کند و فرمانی دهد کافر است و بقول شبکه ی مذکور مشرک هم هست .

که نتیجه این اندیشه ی حاکم بر ایشان محرومیت بشر از امامی چون امام علی علیه السلام است ، وهمچنین کشت و کشتار و ترورهایی که در جهان رخ می دهد ، خصوصا بحکم علمای دین !

حالا شاید شبکه ی مذکورهم مثل علما و دانشمندان بگوید دارد معلمی و آموزگاری می کند ، و در کشت و کشتار هایی که اتفاق می افتد نه تنها نقشی ندارد و از اتهام قاتل بودن مبراست ، بلکه این مثل دیگر متهمان ردیف اول این قتل ها را محکوم هم بکند ! یعنی چی ؟ یعنی تابلوست حکم صادره به بیگناهی خود !

درست که آقا امام حسن علیه السلام در مقابل ضربه ضربه ای زدند ، ولی امام علی علیه السلام هرگز حکم کننده و فرماندهنده ای را مرتد ، کافر و بقول شبکه ی مذکور مشرک نگفتند و به این جرم با آن برخورد آنهم مسلحانه نفرمودن ، مگر اینکه در مقابلشان لشگر کشی کرده و به جنگ پرداختند ، تازه پیش از آغاز نبرد با آنها حرف زدند و گروهی از آنها را برای دست کشیدن از جنگ قانع ساختند و به الباقی جنگ طلب هشدار دادن که از آنها زنده نمی ماند مگر ده نفر و از خودشان کشته نمی شود مگر ده نفر ...

تابلوست و نیاز به گفتن ندارد که حکم یا فرمان علما یا داشمندان که منجر به کاری در جامعه بشود مثل کشت و کشتاری که گفته شد ، این کارها بحساب آنها واریز می شود ، بعنوان مثال فقر ناشی از دانش اقتصادی ایشان ووو


  


سلام علیکم

امشب با اینکه روز گذشته را کار کرده ایم و فردا یعنی صبح هم مجبوریم کار کنیم ولی گفتیم کمی از شب را بیدار باشیم وبا تابلویی که مناسبت با شب نوزدهم ماه مبارک رمضان دارد .

تابلوی حکم :

بسم الله الرّحمن الرّحیم

... ، أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ(44/بقره) ...

بعنوان مثال گفتیم که علما یا دانشمندان ، آنهم اسلامی آنها فرموده اند :

نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

مقصودشان از تعبیر " ما " در این عبارتشان شامل ما ! هم می شود ، چراکه برای ما گفته اند ، ولی گفتیم که چشم ما با چشم ایشان در این نخستین نزول برای مطالعه ی کتاب اندام جهان خارج فرق دارد .

چراکه ایشان به چشم ما می فرمایند : مطالعه کن !

و خودشان مطالعه کرده اند ! و نزول چشم ایشان نه تنها عارفانه ، بلکه عالمانه هم هست .

که اینهم بماند ، مسئله حکم "مطالعه کن" ایشان است ! که مثلا نمی گویند : مطالعه کن بحکم بینایی چشممان ؟ حالا بحکم عقل که  بقول پیامبر طلب علم یا دانشجویی دستور کارماست بماند ! چراکه فعلا عقلمان در چشممان است و پیرو پیامبر بینایی ، نه در عصر و زمان خاتم پیامبران که قرآن در این ماه و شب قدرش نازل شده بر قلب یا دل ایشان ، نه بر قلب یا دل بینایی !

البته بر فرض اینکه علما یا دانشمندان ماه و شب نزول نازل شده بر قلب یا دل بینایی را درک کرده باشند و بقول مفسّرقرآن رادیو معارف جمهوری اسلامی ایران در آن شب از نعمت خواب برخودار نشده باشند و شبش را احیا نگه داشته باشند !

این چشم حکم کننده ی ایشان و عدم الحکم چشم ما ! یعنی دو شقّه کرده حکم ، ما را یاد صبحگاه امشب می اندازد و فرق شکافته ی مولود کعبه در مسجد و بهنگام سجده بر خاک ، که ابلیس خود را از آن محروم کرده با تمام استادیش بر فرشتگان !

یاد چی ؟ یاد شکافنده ی فرق امام علیه السلام ، که از گویندگان : حکم فقط حکم خداست ، بود ، و مرادشان عدم الحکم امام علیه السلام بود ! در حالیکه تابلوست حکمشان !؟ که : حکم فقط حکم خداست ، هرچند که بقول امام علیه السلام حرفشان کلمه ی حقی هم باشد .   


  


سلام علیکم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

... ، وَ لَقَدْ تَرَکْنا مِنْها آیَةً بَیِّنَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(عنکبوت/35)...

سومین جمعه ی ماه مبارک هم افطار شد و در آستانه هفته ای که پیش رو داریم روزهای بهتری را برایتان آرزومندیم ، منجمله در کوچی که مثل خانواده ی ما از خانه دارید ، برای اینکه ببینیم علما و دانشمندان خصوصا اسلامی آنها چه دارند که بگویند ؟ و ...

البته امروزه با وسایل سمعی و بصری در خانه می توان دید که چه می گویند ، البته با کوچ چشم و گوش ما ، که پرسش ما در نوشته ی قبلی بود ، که از کجا کوچ کرده ؟ که حرف علما و دانشمندان این است که اگر هم از جایی بوده باشد ، از جایی صفر ، خالی و یا تهیست ! خصوصا اسلامیشان ! چراکه این را به خدا هم نسبت می دهند ! که ما را تهی از علم یا دانش آفریده ! و فقط هم نژاد ما عوام را ! نه نژاد علما و دانشمندان و خواص از بشر مثل ما را !

تابلوی خواص :

... ، وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ(عنکبوت/43) ...

خب ، با سرانگشت بدن کلید وسیله ی سمعی و بصری را لمس می کنیم تا روشن شود که علما یا دانشمندان چه دارند برای ما بگویند ؟ حتی در علم بدن بقول پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم ، چه رسد به علم یا دانش دین که ایشان هم مثل ما دانش آموز پیامبر خدا باشند .

نه سرانگشتی فاقد لمس ، یا صفر ، خالی و یا تهی از لمس بقول علما یا دانشمندان که مثل ذهن سازی ایشان برای ما لمس سازی هم برایمان بکنند ! و حتی نپرسیم که ذهن ساز و منجمله لمس ساز ایشان که بوده ؟ خصوصا اسلامی از ایشان که بقول خدا ، البته بقول ایشان ، ایشان هم مثل ما نادان از مادر زاده شده باشند ! و اگر در آن هنگام هم مثل ما عقلشان در بدنشان باشد عالمانه و دانشمندانه نباشد ! درست همان هنگام که بعنوان مثال در نوشته ی قبلی دیدیم که فرمودن :

نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...

فعلا ، یعنی این وقت شب هیجدهم ماه مبارک رمضان کاری با اندیشه حاکم بر اینگونه گفته ی یاد شده نداریم ، ان شاءالله بماند برای شب قدر ، و برای رفع نیاز مادی خانواده روزش هم کارنکنیم و بازم بقول امام علی علیه السلام خدا نخواد کار بکنیم ، و همچنین کاری هم با مثلا اندام جهان خارج و منجمله چشم ما در آن نیز نداریم ، که درنخستین افتادنش بر اندام جهان خارج نخست بر آن افتاده ، امشب آنهم در این ماه نزول قرآن می خواهیم ببینیم نازل شده بر اندام جهان خارج چشم کیست ؟ آیا مقصود از تعبیر "چشم ما" در گفته ی یاد شده شامل چشم ما !هم می شود ؟ وآیا چشم ما هم عالمانه و دانشمندانه نازل شده بر اندام جهان خارج ؟ یا اینگونه فرمایشات را برای چشم عالمان و دانشمندان می فرمایند الاّ "ما" !؟

تابلوی نیاز :

... ، وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ(عنکبوت/63) ...

شکر خدا ما اینقدر عقلمان می رسد که برای دانستن آنچه که نمی دانیم از آنکه می داند بپرسیم وبرای دانستن مثلا به حرفش گوش بدیم ، ولی علما و دانشمندان نه ها ، مثلا اندام جهان خارج ، چه نیازی به افتادن چشم ما به آن دارد ؟

جهان خارج که نه تنها بعنوان مثال جمهوری ، بلکه اسلامیش را هم دارد ! چه ندارد که برای داشتنش نیاز به افتادن چشم ما به آن داشته باشد ؟ چشمی که بی نیازی از بینایی نیست ؟ حالا خردِ اندیشه وووی پشت صحنه و اتاق فرمانش برای افتادنش به جهان خارج بماند

همچنین روح یا جان خدادادیش در این نزول به اندام جهان خارج بماند ، چراکه همانطورگفته شد هنوز اندر خم کوچه ی اعضای حسی هستیم و بعنوان مثال چشم در افتادنش به جهان خارج ، که چشم کی ؟ و به کجا ؟ و برای چی ؟   


  



تابلوی اول  :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ

  إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ، اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ 

سلام علیکم

تابلوی ما  :

اول  امروز جمعه را علاوه بر خود خدمت خانواده هایی مثل خودمون نیزتبریک عرض می کنیم ، همچنین دیگر واقعیت هایی که مثلا از جمهوری اسلامی ایران و دیگر جمهوریها ، و چه به شکل های دیگرش تشریف فرما شده باشند نیز تبریک می گوییم ، هرچند تابلوست که شهروندشان نه تنها از واقعیت خانواده که ما برخورداریم خود را محروم کرده ، بلکه قلم بر سابقه شکل گیری آنهم کشیده می شود ، بربشری مثل ما که چشم ، گوش و دیگر اعضای حسی دارد ، و حتی عقلش هم در گوشش باشد که بعنوان مثال پیش از این گفتیم .

حالا هفت شهر عضو ، حس ، قلب ، حافظه ، ذکر ، فکر و عقلِ روح خدایی ما را که بشرزنده ، انبیاء عظام علیه السلام ، و رسول اکرم صل الله و علیه و اله و سلم گشته باشند و ما گفتیم که اندرخم یک کوچه ایم بماند .

تابلوی تابلو یا واقعیتِ واقعیت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِالرَّحِیمِ

... ، وَ مِنْ آیاتِهِ یُریکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیی‏ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(روم/24) ...

ضمن اینکه امیدواریم پس از جماعتی که در مسجد محل خواهیم داشت ! ان شاء الله با دیگر مساجد شهرمون نیز جمعه ای هم در شهرمون داشته باشیم .  عرض شود همانطور که ماه مبارک رمضان از نیمه گذشت ، اشاره ای هم داشتیم به میهمانان اعضای حسی  ، بشرح ایضا قلوب یا مراکز حسی ، بعد هم قلب یا دل و رسیدیم به پذیرایی حافظه ، و حالا هم همانطور که نیمه ی دیگر ماه میهمانی خدا را پیش رو داریم ، میریم که یادی داشته باشیم از حافظه ، تا برسیم به فکر یا اندیشه بقول خودمان ان شاءالله که موضوع بحث عقل حاکم یا خرد فرمانروای ماست .

واقعیتش بعد نزدیک به شش ماه ! روزه ی کاری امروزم می خواستیم تعطیل نکنیم ، ولی همانطور که از امام علی علیه السلام قبلا هم نقل شده ، واقعیت تصیمیم گیری با خداست و خواست تطعیل کنیم .

وگرنه بعد آنهمه بیکاری در جمهوری اسلامی ایران ، که دستکم چهار ماه اخیرش فصل کاری خانواده ی ما بود ، تصمیم به کار در جمعه هم جبرانش نمی کرد ، حالا این واقعیت به شمار آمده باشد در واقعیتهایی که مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی که تلویزیون ایشون بخش کرد ؟ یا بشمار نیاورن ؟ بماند .

روز اول کاری بدون دستکش کار کردیم که آخر روز طبق قرارداد با کارفرما پول بگیریم و بخریم ، که این دست و آن دست کرد و فردایش پرداخت و رفتیم به قیمت چهار هزار و پانصد تومان خریدیم ، در حالیکه قبل از بیکاری نهایتش دو هزار و پانصد تومان می خریدیم و اینهم در پاسخ به پرسشهای رییس جمهوری اسلامی ایران ، که شب بعد پخش فرمایشات مقام معظم رهبری ایشون تلویزیون پخش کرد ، پاسخگویی نشد که : آیا در نزدیک به شش ماه دستکش کارگری تقریبا دو برابر نشده در ریاست جمهوری ایشان ؟ بعنوان مثال ، و یادآوری مانند این واقعیتها دیگر لازم نیست .

خب ، ما یک واقعیت داریم مثل خانواده که الحمد لله هنوز قابلیت دارد برآن واقیعتی بنا کرد و تلاش جمهوری و دیگر شکل علوم یا دانش اجتماعی علما و دانشمندان قلمشان بر محو آن بُرّا نبوده ، همانطور که از واقعیت عضوی بعنوان مثال چشم بینا برخورداریم و بنا براین هم می توان چشم انداخت به نوشته ای در این دنیایی که در آن زندگی می کنیم ، ویا مثلا گوش داد به فرمایش علما و دانشمندان علوم مختلف بشری ، بلکه حتی به حرف خدا که پیامبران از طرفش برای ما آورده اند

فرق پیامبر و عالم یا دانشمند :

برخلاف علما و دانشمندان و حتی اسلامی آنها ، پیامبر نه تنها منکر شنوایی گوش ما برای شنیدن حرفشان نیستند ، بلکه کافیست ما در مثلا آخرین کتاب آسمانی یک مورد پیدا کنیم که خدا واقعیتی برای درک یا دریافت حرفش برای ما قایل نباشد ، آنهم بقول امام علی علیه در اول دینش که معرفت یا شناختش باشد ، یعنی ما یک مورد در کتاب خدا ندیدیم که به ما نسبت لایعرف داده باشد که خدا برای خودش حرفی زده باشد و مخاطبی حتی در حد گوش دادن به حرفش نداشته باشد که همینقدر هم پذیرای حرف باشد.

بلکه علاوه بر شنیدن و دیگر شناختهای حرفش ما را به تعقل در آن هم فراخوانده ، واین یعنی واقعیتی بنام عقل هم داریم ، بعلاوه مثل علما و دانشمندان و حتی اسلامی آنهم شرط و شروط و دستور العمل برای تعقل هم پیش نکشیده ، چه رسد به معرفت یا شناخت حرفش ، ولی دانشمندان اگر هم برای درک و دریافت برای حرفشان محلی گذاشته باشند ! تازه بشرط آنها ست ، حالا انحصار علم و دانش در نزد ایشان و نژاد برتر خواص برای خودشان و جهل و نادانی و نژاد عوام برای شنونده ی حرفشان بماند.

حالا چقدر جالب خواهد بود مبارزه با نژاد پرستی برخی از ایشان و حتی مخالفتشان با رژیم صیونیستی بماند !که پیامبران خدا هم چنین ادعایی نکرده اند ، بلکه بشری مثل ما بوده اند

پس ما بنا بر و اقعیتی مثل چشم ، گوش و دیگر اعضای ارتباطی ایشان ، یک پرسش و فقط هم یک پرسش ، نه مثلا بیست پرسش بقول رییس جمهور اسلامی ایران ، از ایشان داریم که وقتی بعنوان مثال فرموده اند

برای نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...(پ1)

بقول امام علی علیه السلام : از کجا افتاد ؟ برای چه افتاد ؟ و مقصدش کجاست ؟

آیا از حس بینایی نیفتاد ؟ یا بقول پاورقی (پ2) آن فرمایش ایشان هم ، بعد اینکه افتاد بینایی شکل گرفت ؟ و فاقد آن بود !؟

... ، وَ مِنْ آیاتِهِ یُریکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیی‏ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (روم/24) ...

--------------------------

پ 1 - اصول فلسفه و روش رئالیسم (واقعگرای ) مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی

پ 2 - پاورقی پ 1

 


  

 

تابلوی ماه :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

... ، وَ هُوَ الَّذی یُحْیی‏ وَ یُمیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ(مومنون/80) ...  

 

... ، و او است آنکه زنده کند و بمیراند و براى او است گردش شبانه روز آیا بخرد نمى‏یابید ؟ ...  

 

سلام علیکم

 

کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیطْغَى ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ، إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ، أَرَأَیتَ الَّذِی ینْهَى ؟ عَبْدًا إِذَا صَلَّى ؟ أَرَأَیتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى ؟ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ؟ أَرَأَیتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ؟ أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى ؟ ...

 

از امشب کم کم میریم که مثل نیمه ماه رجب و شعبان ، نیمه ماه رمضان رو هم داشته باشیم ، اجازه می خواهیم که به همان مناسبت پیشاپیش تولد آقا امام حسن علیه السلام روهم تبریک بگیم .

چرا ایشونوکریم اهل بیت میگن ، آیا بعنوان مثال برا اینکه دوسه باراموالشونو بین نیازمندان تقسیم کرده اند ؟ حالا ، چرا ؟ آیا بعنوان مثال برای اینکه یکی از دو شرط صلحنامه کم کم فراموش نشه؟ که کم کم ، یک سوم ، نصف و همشو بخشید ؟

واگر شرط دیگر هم در زمان ایشون فراموش می شد ، ایشون هم از شهر خارج نمی شدن ؟  

پیش از اینکه مداحانِ تقریبا همه حاجی که مدینه و بقیع هم رفته ان شروع به مداحی کنند  گفتیم پیشاپیش تبریک بگیم به هم محلی هامون ! با آرزوی زیارت آقای ماهمون براتون ، اونم با دسترنج خود ، نه ...

چراکه فقط ما نیستیم که ماهو تو آسمون می بینیم ، شما هم می بینین و علاوه بر جمعمون  ...

و میان ماه ما تا ماه ایشون ، تفاوت از زمین تا آسمون است ، چراکه ما که هنوز عقلمون تو چشمون ، گوشمون و دیگر اعضای حواس پنجگانه باشه کجا و حتی بینایی ، شنوایی ووو کجا ، که تازه اول آسمون عالم اکبر ماست بقول آقامون علی ، که عزمش را قلوب پیامبرانی چون پدرمان حضرت آدم ، نوح ، عیسی ، موسی و ابراهیم داشتند !؟ که زمینه ساز عزم قلب قلوبشان ، یعنی قلب عالم بود ، که علاوه بر آنها را نیز به حافظه ی عالم بسپارد ، که علاوه بر آن را هم مهمانپذیر بشر نیازمند آن باشند ، ولی از خانواده ی بشر جز خانواده ی پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم یادی از آن کردن ؟ حتی شنیدن جز آقامون علی ؟! و فرزندشان حسن ؟! و حسین و فرزندان جانشینش تا زمان ما ؟! منجمله باقرالعلومشان که بعضی وقتها به آن مراجعه می کردن ! برای حکم آن موارد .

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

... ، وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ(ملک/ 10) ...

 

... ، و گفتند اگر بودیم می‏شنیدیم یا بخرد مىییافتیم نمىیشدیم در یاران آتش سوزان ، ...

 

ساعت سیزدهِ روز اول کار خانواده ی خانه در وقت استراحت وقت نهار در روزهای دیگر ، شنبه 29 تیر 1392 هجری شمسی ، والحمدلله ربّ العالمین .


  


سلام علیکم

تابلوی آخر :


بسم الله ... ، لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ ؟ ...


امروزجمعه ی دوم از ماه مبارک رمضان را هم خدمت خانواده ی خانه های جماعتِ جمعه ی رو به خانه کعبه تبریک عرض نموده و با آرزوی قبلی نماز و روزه شما التماس دعا داریم


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1)خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ(العلق/2) ...


ضمن عرض تسلیت مجدد برای علاقمندای بیشتر عزیزانی که از جمهوری اسلامی قدم رنجه فرموده اند عرض شود که نقل تاریخی نوشته ی قبلی می شود به حساب علاقه به مثلا شنیده شده از نسل به نسلمان واریز شده باشد ، ولی این علاقمندی آخر ایشان نباشد ، و بحسب علاقه ی قلبی فراگیر تری به آن واقعه ی تاریخی پذیرش داشته باشند .

و بنا براین بحث محدود شود به مورد علاقه یکی دیگر از طرفین بحت ، و بحث آخرش مورد علاقه ی او باشد ، که ما عنوان بحث یعنی "آخر تابلو" را برای همین گذاشتیم که بحث آخرش مورد علاقه یکی دیگر و منجمله ما نشود .


اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ(العلق/3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(العلق/4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ(العلق/5) ...


ضمن خوش آمد گویی مجدد خدمت گرامیانی هم که از جمهوری دیگری تشریف فرما شده اند بد نیست اینرا هم یادآور شویم که هرچند آرزوی موفقیت برایشان کرده ایم در تسخیری که از ماه در آسمان دارند ، ولی موفقیت در تسخیر دیده شده مثل شینده شده در همان نقل تاریخی است که در نوشته ی قبلی آمده ، و این موفقیت را هم برایتان آرزومندیم .


واما :


که قصدش برای خودش هم روشن نباشد و بیاید اینجا یا خانه ی ما با شبکه ها و رادیو هایش و دیگر وسایل ارتباطی ، و ما قصدمان برایشان روشن است و اگر هنوز هم روشن نیست در خدمتیم و میهمان حبیب خداست ، فقط سفارشی از امامان به فرزندشان اقا امام حسن بن علی علیه اسلام را برایشان نقل می کنیم که : خوب خوبست برای هم ایشان و هم ما ، و بد بدست هم برای ما و هم ایشان ، در آنچه که برای خودشان بفرمایند و رقم دیگرش را برای ما .  


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


... ، أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ(انبیاء/67) ...   


... ، اف بر شما و بر آنچه میپرستید جز خدا پس آیا بخرد نمیآیید ، ...  


  

 

سلام علیکم

آخر تابلو :

بسم الله الرحمن الرحیم

 

... ، وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(نحل/67) ...  

 

... ، و از میوه‏هاى خرمابنها و تاکها برمى‏گزیند گیرید از آن سکرى و روزیى نکو همانا در این است آیتى براى قومى که بخرد یابند ، ...

 

اجازه بفرمایید دراین لحظات افطار روز نهم ماه مبارک رمضان اول سالروز وفات حضرت خدیجه ی کبری سلام الله دردهم این ماه راتسلیت بگیم ، بعد برویم سر بحثی که داشتیم .

نخستین بانویی که نه تنها گوش به سخنان پیامبراسلام حضرت محمد بن عبدالله صل الله علیه و اله و سلم داده اند ، بلکه شنیده با قلب یا دل و یا مرکز شنوایی را نیز با قلب یا دل پذیرفته اند ، و این معنی تا جاییکه ما یادمان می آید و حافظه ی تاریخ نسل به نسل به ما رسانده اختصاص به آن حضرت دارد وهمین بس برایشان دریاری پیامبر خدا . 

خب ، برای دیگر میهمانان عزیز که مثلا از جمهوری اسلامی ایران تشریف نیاورده اند و مثلا از جمهوری دیگری تشریف فرما شده اند هم عرض کنیم که ماه در آسمان یک سومش مانده که کامل شود و چشم بینایشان پذیرای آن باشد و پس از دلسپردن به این معنی آنرا به حافظه بسپارند .

درست همانطور که ما گفته های علما و یا دانشمندان علوم و منجمله علم یا دانش عرفان را اینگونه در حافظه خواهیم داشت و این شامل دانش دین هم می شود ، و سخن پیامبر خدا با سخن علما یا دانشمندان علوم یا دانشهای گوناگون تا اینجا فرقی با هم ندارد .

و محل مورد نیاز برای بحث و کاوش درمرتبه ی بعد دریافت اعضای حسی مثل همان دریافت چشم ما از ماه درآسمانست ، صرف نظر از دریافتی علاوه بردیده شده هم ، در نزد حافظه ، به استناد اینکه یادآوری شد .

شایان ذکر است که دراین بحث یا کاوش دین آخرحرف را دارد ، هرچند دانشمندان اسلامی منجمله دانشمنددانش عرفان اسلامی از حرف دین بهره نبرده باشد و دنباله رو دیگردانشمندان مثلا دانشمندان یونان باستان شده باشند .

باآرزوی موفقیت برای چشمان بینایی که ماه در آسمان برایشان رام است .


  


سلام علیکم

تابلوی بیکاری !؟ :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 


... ، وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(نحل/12) ...   


... ، و رام کرد براى شما شب و روز و مِهر و ماه را و ستارگان فرمانبردارند به فرمانش همانا در این است آیتهایى براى گروهى که بخرد یابند ، ...  


 

ماه رمضان در آسمان که از نیمه گذشته ما را یاد ماه رمضان شبی می اندازد که نسبت تقارن با شکل امشبش دارد ، و شب شهادت مولود کعبه است ، که در مسجد و بهنگام برپایی بهترین کار فرقش شکافته شد ، آنهم در ماه رمضان و صبحدم شبی در آن برای ثواب بیشتر !

آقا امام سجاد علیه السلام در پاسخ پرسش آقازاده باقرالعلوم علیه السلام از سجده هایشان می فرمایند این کار کجا و کار امیرمومنان کجا !

امام علیه السلام در پرسش از این اینکه علالت بهترست یا جود ؟ پاسخی می دهند که ما را یاد حرفی انداخت که پیش از افطار از شبکه ی جهانی ! کلمه انداخت ؟ که ما را دعوت به فراگیری دینی کرد شبیه دین بعد پیامبر صل الله علیه و اله وسلم بود ! که بعد ایشان مثل کارشناس این شبکه جناب احراری ، هیچیک از امت پیامبر دنبال تسخیر  چیزی نبودند بحکم یا فرمان دین ! چراکه بقول ایشان دین با این کار ندارد !؟ وبرایشان رام نکرده !

و یاد فرمایش برادر حامد در رادیو جوان جمهوری اسلامی ایران هم انداخت ! که سر شب فرمود : ما که رفتیم ولی عشق قدّ آغوش خداست ، و بعد هم پیش از رفتن آغوش خانه اش را باز کرد برای حسن ها و دیگر دست اندر کاران برنامه ی آنجا که شب نیست ،  برای کاری در آغوش خانه ی ایشان که با آغوش باز دعوت شدگان روبرو شد ، البته برای خوردن سحری و گذاشتن لقمه ای در آغوش دهان ووو

بعد دعوت شبکه ی جهانی کلمه ، برای اینکه بیکار نباشیم اخبار شبکه ی یک جمهوری اسلامی را دیدیم که داشت اعتراضات کشورهای دیگر را نشان می داد ، معترضین بیکاران آن کشورها بودند ، نه کشور جمهوری اسلامی ایران ، چراکه جهت بیداری و شروع بکار جمهوری اسلامی ایران عرض کنیم که کارفرمای ما شکر خدا داربست را امروز بست و خدا بخواد امروز فرداست که مردای خونه مشغول کار بشن ، تازه بازم بیکار باشیم بیکار نیستیم که اعتراض کنیم !

چرا خودمان را در آغوش نامهایی مثل فتنه گر ، مخالف نظام ووو ، و دشمن دوست بیندازیم و خوراک رسانه های دشمن ، که افتخار معترض هم بما بدهند در شبکه هایشان ؟ مثل شبکه های جمهوری اسلامی ایران !

ووو ، و تابلوی آغوش با جیره و بی جیره مواجب اجنی ، آنهم برای بیکاری مواجب پرداز آنهم نه از سر عشق ، بلکه محبت و مهر زبان خود هم بماند ! همجنین واریزش بحساب نه دوستان و محبان ، بلکه عاشقان ، نه فقط خودی ، آنهمه لشگر ، که به عشق رهبر ... ، بلکه خارجی هم ، مثل جیره خواران دیگری !

تازه مگر آغوش مثلا خیابان هم رام است برای ما ؟ آنهم قدّ عشق ؟

راستی برای محبت و دوست داشتن یکی آغوش کدامیک از اعضای حسی را باز کنیم ؟ و کدام حس ؟ قدّ آغوش چیست این کار ؟ نه بغض و نفرت ، یا بی خبر از حس عضوی هم .


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :121
بازدید دیروز :260
کل بازدید : 1400549
کل یاداشته ها : 1768


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ