سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 >

 

یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ، قُمْ ...

سلام علیکم

نخستین بحث :

اول تشکر کنم که تا اینجا همراهی فرمودید و بعد هم پیشاپیش عید نوروز را خدمت شما تبریک عرض کنم و برایتان هم سالی بهتر را آرزو کنم .

واما بعد : بحث نخستین  

بحث از آیه ای در کتاب خدا ، در سوره ی حمد و در نخستین قسمت آن بعد از آیه "الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ " یعنی آیه ی "ألرَّحْمنِ الرَّحِیم" است .
اما چرا ؟ بماند ، چراکه اگر بعنوان مثال قرآن خوان هم نباشیم ، آیا حمد و سوره هم نمی فرستیم برای اموات خود ؟ بازهم بماند که اگر کتاب خوان هم نباشیم آیا هیچ تصویری هم از چیزی برنداشته ایم ؟ ولو با سر انگشت اشاره هم ؟ به نام مس ؟ حالا (1) بازترش ؟ بماند و بقول پارسی این چیه بلاگی ها این چیه آیکون لبخند ، که امیدوارم از قسم تلخش نباشد این دم عیدی .

وبعد : ادامه ی بحث

باز چرا؟ چراکه صرف نظر از اینکه سوره ی حمد هفت آیه دارد ، خب چرا در قسمتی از این سوره هم بحث از آیه ی " ألرَّحْمَنِ الرَّحِیم" ؟
از قضا بازهم نخستین بحث بحث ارتباط آیه ی نخست این قسمت با آیه ی "ألرَّحْمَنِ الرَّحِیم" است ، و درآیه نخستین هم باز نخستین قسمت آن که عبارتست از : "ألْحَمْدُ لِ لّه" و بعد قسمت ما "أللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ، و همچنین قسمت دیگر سوره حمد لغایت آن .
یادش بخیر!؟ جای چی هنوز خالیست ؟ جای إسم ، نه إسم رب ، چراکه جای بحثش در این سوره نیست و در آغازین قسمت دیگر کتاب خداست ، یعنی قرآن العظیم است .
چراکه هرچند نام خداهم جای ستایش دارد ، ولی در آیه ی : "ألْحَمْدُ لِ لّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ" نیامده "ألْحَمْدُ لِ إسم" که در ادامه شامل إسم رب ، رحمان ، رحیم و مالک هم بشود ، چراکه جای بحث نام خدا در بسم الله آن بود و باز در قسمت نخست : "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" ، آنجا که به نام أللّه اشاره شد و محدود شد به : "أللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" ، چراکه : مَنْ أَشَارَ إِلَیْهِ فَقَدْ حَدَّهُ .
و بحث در قسمت نخستین آن ادامه دارد ، فعلا خدانگهدار.

پی نوشت :
(1) – ، لطایف و اشارات 1- رسالت نامهاى خدا در سومین آیه حمد :
چنانکه در بخش لطایف و اشارات آیه کریمه بسم الله... گذشت (761)، اسماى حسناى الرحمن و الرحیم که سومین آیه سوره حمد را تشکیل مى دهد، تکرار همان نامها در اولین آیه این سوره نیست ؛ زیرا این نامهاى شریف در آیه مقید بوده، عهده دار اثبات حصر حمد در خداى سبحان و تبیین محمود بودن ربوبیت آن ذات اقدس است، ولى در آیه اول سوره در فضایى باز قرار گرفته، چنین محدودیتى ندارد.

 


  


یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ، قُمِ ...

سلام علیکم  

موضوع بحث :

موضوع بحث کتاب خدا یا کتابَ اللهِ آمده در قسمت قبلی است و بنده بحثی در نام آن ندارم که بعنوان مثال بنام قرآن هم موضوع بحث باشد .
و در کتاب خدا هم موضوع بحث قرآن العظیم نیست که خلاصه شده باشد در سوره ای که هفت آیه دارد ، و در این سوره هم خلاصه ی آن درآیه اولش تا آنجا که نقطه ی ب بسم الله الرحمن الرحیم این سوره بشود موضوع بحث .
بلکه موضوع بحث آیه ی در کتاب خدا است و آن آیه ی "الرحمن الرحیم" است .
البته ناگفته نماند این آیه که مثل دیگرآیات سوره ی حمد ، بجز آیه " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" ، اختصاص به این سوره دارد ، در
در میان سه آیه ی "الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ" سوره حمد در کتاب خدا موضوع بحث است .
پس موضوع بحث الرَّحْمَنِ حتی بصورت یک آیه (1) ،الرَّحِیمِ و حتی الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ در آیه ای (2) نیست .
بلکه اولا بعنوان یک آیه ، و در ثانی در میان دو آیه ماقبل و مابعدش موضوع بحث است .

پی نوشت :
(1) – الرَّحْمَنِ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ ،  ... (الرحمن)
(2) - إِنَّهُ مِنْ سُلَیمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(النمل)
 تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(فصلت)
وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ(البقرة)
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ(الحشر)

 


  

 

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

سلام علیکم

محل بحث :

محل بحثی که ان شاء الله خواهیم داشت آیه ای در کتاب خدا (1) است ، ولی بازهم اگربخواهیم بعنوان مثال برای محل بحث هم مثال بزنیم می ماند مثل حرفی از حروف الفبای ما که میان حرف میم و واو آمده ، یعنی بیست و نهمین حرف از سی و دو حرف حروف الفبای فارسی که حرف نون است .
 البته نه به ترتیب الفبا : ... میم نون  ... (2) و یا : نون واو (3) ، بلکه مثل : ... میم نون واو  ، پس اختصاص به حرفی در میان حروف الفبای ما ندارد و شامل دومین حرف ما هم می شود ، منتها نه یکی از دو حرف ما اگر حروف الفبای ما دو حرفی باشد ، بلکه همانطور که عرض شد حرفی که میان حروف"الفبای " ماست ، از الف گرفته لغایت ی ، که الفبای ما محدود به این دو حرف است .
لازم به یادآوری نیست که این اختصاص به الفبای زبان فارسی ندارد ، آنچه که یادآوریش بد نیست اینست که شامل الفبای زبان بحث و بحث از موضوعی که ان شاءالله خواهیم داشت نیز می شود ، فعلا خدانگدار

پی نوشت :

(1) –  وصیت نامه ی حضرت امام (ره) : ... اِنّی‌ تارکٌ فیکُمُ الثّقلَینِ کتابَ الله و ...
(2) – تفسبر نمونه ذیل آیه ی "الرحمن الرحیم" : ... رب العالمین الرحمن الرحیم ...
(3) – تفسیر نمونه ذیل آیه ی " مالک یوم الدین " : ... الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ...

 


  

 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّ ...

سلام علیکم

پیدایش بحث :

باز هم بعنوان مثال عرض می کنم ، اخیرا یک اتاقی در پیام رسان پارسی بلاگ ایجاد شده بنام اتاق سخن دوست ، یعنی حرف خدا ، خب بنده هم بحسب علاقه سعادت عضویت در این اتاق را یافتم ، برنامه کار اتاق هم شد مطالعه ی تفسیر نمونه ، البته محدوده کار به مطالعه ی تفسیر تسنیم و نور هم کشیده شد و در تفسیر نور بود که خاطرات زنده شد ، بحثی که می خواهیم داشته باشیم  را عرض می کنم .
یادم می آید سالها پیش در ایام دانشجویی که فکرم مشغول همین بحث بود مثل همین اتفاقی که در مطالعه ی تفسیر نور افتاد برایم رخ داد ، داستانش اینست که داشتم مطلب جمع می کردم و در گردآوری آن به مطلبی برخوردم که برایم تازگی داشت ، البته نه از این بابت که حضرت امام (ره) در پیامشان به بنیاد نهج البلاغه از علما یا دانشمندان مختلف خواسته بودند به ایشان یاد بدهند ، چراکه این برایم آشنا بود ، بلکه اشاره به یکی از فرمایشات امام علیه السلام در نهج البلاغه فرموده بودند و آنوقت هم خاطراتم زنده شد .
منتها آن با این که در تفسیر نور رخ داد فرق داشت ، آن مدتی مشغولم کرد و آخرش در یکی از شبهای ماه رمضان که تا سحر بیدار می ماندم مهمان بودیم و منهم خوابیدم و یک استراحتی کردم .
و این بار منجر به این شد که الان در خدمت شما هستم تا بحثش را باشما درمیان بگذارم ان شاءالله

------------------------

با سلام مجدد ، ببخشید یادم رفت جمعه را خدمت شما تبریک عرض کنم   

 


  

 

سلام علیکم

پنجشنبه ی آخر سال است و چه زود گذشت !
ساعت تحویلش را سرمزار در گلزارشهدا بودیم و ای کاش امروز هم آنجا بودیم !
ولی اگر دست کوتاه است می توان حمد و سوره ای فرستاد و بعد رفت سر بحثی که می خواهیم داشته باشیم ان شاءالله ...

پس : بِسْمِ اللَّهِ ...

اشاره :

بعنوان مثال امسال که سال "تولیدی ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نامیده شده ، در این نامگذاری می خواهیم ببینیم به چه چیزی می توان اشاره کرد ؟
شاید گفته شود مثلا به تولید ، چرایش هم اینکه مثل سرمایه و کار محدوده ای دارد ، ولی اگر گفته شود به حمایت هم می توان اشاره کرد ، آیا محدوده ای دارد ؟ و اگر دارد چرا مثل تولید و سرمایه گذاری برای آن و همچنین کار محدود نشده به ملی و ایرانی ؟
پاسخ روشن است و مقصود مورد اشاره در این مثال بود و همینقدر کفایت می کند که اگر به مثلا تولید اشاره شده مقصود تولید ملی است ، و البته که مقصود از حمایت هم حمایت ملی است ، پس دیگر نیازی نیست که باز هم بعنوان مثال به تولید ملی هم اشاره کرد که مثل سرمایه و کار ایرانی در محدوده ای از حمایت قرار دارد .
البته این به آن معنی نیست که در محدوده ی مثلا سرمایه ملی یا ایرانی هم بتوان اشاره کرد به سرمایه مثلا هفتادمیلیون ایرانی ، چراکه به این اشاره شده در همان محدوده ی ملی یا ایرانی ، بلکه نیاز به محدوده ای در آن داریم که به آن اشاره کرد ، و نکته دیگر اینکه همانطور که بعنوان مثال اگرملی و ایرانی و هفتادمیلیونی آن تحت یک اشاره باشد تکراریست ، در محدوده آن هم اشاره به دو محدوده تکراری هم حکایت از اشاره به دو محدوده در آن ندارد چه رسد به هفتادمیلیون .
خب اگر کفایت می کند ؟ حالا می خواهم به نکته ای اشاره کنم که محل بحث است ، پس فعلا خدا نگهدار 

 

 


  

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

گویا همین دیروز بود که در سفری که به شهر حضرت معصومه سلام الله علیها داشیتیم عرض شد که این سفر ما مصادف شد با سالروز ورود ایشان به قم .

و امروز سالروز وفات آن حضرت است و خدمت شما تسلیت عرض می کنیم .

چند روز شد ؟ سکونت آنحضرت در قم را عرض می کنم ؟

ای کاش امروز هم آنجا بودیم و به زیارت می رفتیم ! التماس دعا داریم اگر در آنجا هستید 

 

 


  

 

مهره ی سوخته !

سلام علیکم

یک ده روزی مسافرت رفته بودیم قم ، مصادف هم شد با سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله به قم ، خب زیارتی کردیم و هر روزی هم مهمان یکی از بستگان بودیم .

در مهمانی ها چند روز اول بیشتر حرف از گرانی و مشکلات گرفتن وام هایی بود با مبالغی در حد سه میلیون مثل وام ازدواج ، وام فنی حرفه ای تعلق گرفته ووو ، و در مقابل اختلاص های کلان چندین میلیاردی و امکانات بانکی کلان افرادی خاص .

ولی از یک روز بعد ازظهر نقل مهمانی ها تغییر یافت به دعوای دولت و مجلس و ...

جالبتر از تغییر موضوع از گرانی ، وام ووو ، تغییر موضعی بود که طرفداران سابق یکی از دو طرف دعوا داشتند و ربطی هم به گرانی ، وام ، اختلاص ، امکانات بانکی برای بعضی ووو نداشت ! و خصوصا پرداخت یارانه ها و علی الخصوص شایعه ی 200 تومان و آخرش 70 تا 100 تومان به همه ، حالا همه ی خانوار یا همه بماند .

چیزی که مطرح نمی شد این بود که : این عمارهای دولت نهم ؟! این عمارهای دولت خدمتگذار ؟! این ...

همین دیشب که از سفر برگشته بودیم و فرصتی دست داد که گشت و گذری هم داشته باشم در پیام رسان پارسی بلاگ در پیامی دیدم که آرزوی رفتن دولت نهم و بلکه همفکرانش به فضا را آمین گفته بودند ، بلکه ماندن در آنجا را !؟

حالا تا کی ؟ بماند ، بقول یکی از بستگانمان در قم دستکم تا پایان دولت نهم که : برود پی کارش !؟

 

 


  

 

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ، ... .

سلام علیکم

در این فرصت می خواهیم این برایمان روشن بشود که چرا می نوای گرامی فرمودند فناوری اطلاعات دینی برایشان تازگی داشته ؟ و با مراجعه به نوشته های قبلی مقصود از آن را متوجه شده اند .

خب با توجه به یکی دو نکته ای که در نوشته ی قبلی بعرض رسید موضوع اطلاعات ما نیست ، چراکه سرمایه اطلاعاتی ما تاریخی پیش از مثلا این چیه رنسانس یا انقلاب صنعتی در غرب دارد و اطلاعات صنعتی و صنعت ماشین و برق و شاهکارش انسان ماشینی یا این چیه کامپیوتر و شبکه ای از آن یا جامعه ی مجازی .  

پس تازگی ناشی از اطلاعات نمی تواند باشد ، هرچند معنای این حرف آن باشد که به محض تابش دانش فناوری اطلاعات به مراکز علمی ما این مراکز هم مانند مراکز علمی غرب شبیه رایانه اش باشد که نیاز به اطلاعاتی برای کار دارد ! و مثل اصحاب اخلود آتش به مال نه تنها دینی بلکه ملی خود هم زده باشد ! و دارو ندارش را بپای این دانش فناوری اطلاعات غربی ریخته باشد ! حالا با کدام اطلاعات ؟ خب لابد با اطلاعاتی که در جمع آوری ، پردازش  و مدیریتش ، غرب کلمه ی جامعی جز مجموعه ی تهی برایش ندارد ! که در ظرف آن اطلاعات ملی خود را هم فناوری کند !؟ همانطور که در ظرف دانشگاهی که ذکر خیرش گذشت ، که چون اطلاعات دینی مثل اقتصاد اسلامی هم در آن بحث و بررسی می شود پس اسلامیست ، مثل احکام اسلامی در ظرف جمهوری ، پس جمهوری اسلامی .

بگذریم ، در قسمت قبلی این هم روشن شد که این تازگی ناشی از فناوری هم نیست که تبرج برج دانش غرب چشم را خیره به آن کرده باشد ، شاهد انا مدینة العلم پیامبر اعظم صل الله علیه واله و سلم که در نوشته ای به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و به مجله ی حوزه ویژه مدارس علوم دینی در بهار 1372 گفته ام که در نماز جمعه 13 فروردین همان سال گفته شده که در اطلاعات دینی کم و کسری نداریم جزاینکه به فناوریش بپردازیم ! البته به تعبیر بنده .

حالا با کدام دانش ؟ و چگونه آن اطلاعات جمع آوری شده ؟ ووو ؟ آیا با فناوری اطلاعات غربی ؟ که بقول مقام معظم رهبری دانش فناوری هم در انحصار غرب است !؟ آنهم در حد فعال لما یرید که هروقت حرفی زد ما هم آنرا بازهم طبق فرموده دربست به حافظه بسپاریم ، آنهم در همان حافظه ای که درمباحث قبلی گفتیم مثل عرش خدا دو طرف دارد و محض اطلاع غرب و خصوصا شیطان بزرگش گفته باشیم که حتی پیش کشیدن اطلاعات ایشان هم تحت کلمه ی جامعی است که نه تنها تهی نیست بلکه صمد است که بقول آقا امام باقر العلوم علیه السلام همه ی علوم منجمله دانش فناوری اطلاعات هم از آن شکافته می شود ، البته اگر گوشی برایش باشد !

یعنی اگر مثل تحریم اقتصادی ما را تحریم اطلاعاتی و اطلاعات علمی هم بفرمایند ؟ هیچ مانعی ندارد که دل خوش دارند به اینکه در حافظه ی سیاه و سفید و یا خاکستری خود ما جزو جهان چندمی یا عقب مانده بحساب آمده و آنها پیشرفته اش و بعبارت دلخواهشان یک مجموعه ی : "صفریک" شان باشند . 

خب خدا را شکر که یکی پیدا شد و بنده این حرفها را زدم ، بازهم تشکر می کنم از ایشان ، ممنون می نوای گرامی ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ ، ... 

 

 


  

 

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ، ... .

سلام علیکم

اطلاعات ما ؟

هرچند می نوای گرامی نپرسیده باشند ولی لازم به تذکر است که اطلاعات بنده هم مثل اطلاعات ایشان است ، حالا چه در رابطه با دانش فناوری اطلاعات که در مراکز علمی ما دایرست و چه تحت عنوان فناوری اطلاعات دینی که برای ایشان تازگی داشت .

چراکه تحت هریک از این دو عنوان هم برای بنده هم تازگی خواهد داشت ، مگر اینکه گفته شود هیچکدام یا یکی از ایندو وارد مراکز علمی ما نشده بلکه نه تنها در پیداش اولیه بلکه در ادامه اش نیز همه کاره خود این مراکز علمی بوده و بعبارت دیگر چنین نیست که یکی از این دو هم از غرب تابیده باشد ! حالا  یکدفعه ، یا بتدریج ؟ بماند .

ما و اطلاعات !؟

مسئله ما و مثلا این چیه یک کامپیوتر یا بومی شده اش رایانه و هر یارانه ای دیگر و شبکه ای هم از آن و اطلاعات نیست ، ویا بی آن که بدون آن موضوعیتی هم نداشته باشد دانش فناوری اطلاعاتی که گفته می شود و با هرتعریفی از آن که گفته شود .

و مسئله هم سقف و کف ما نیست ، چه اینکه ما همین چشم ، گوش و دیگر اعضای حسی ظاهر هم باشیم که بقول صاحب المیزان مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم : بعنوان مثال چشم ما به اطلاعاتی افتاده باشد ، و فرقی نداشته باشد که آیا بعنوان مثال چشم ما یکدفعه یا بتدریج افتاده به چیزی و مطلع از آن شده ایم ؟ یا نور آن تابیده بر ما ؟ که گفتیم بعنوان مثال ما یعنی چشم ، نه آن که عرض شد ما و یک چشم مثل یک رایانه ، و چه اینکه سقف ما علاوه بر این اعضای حسی باشد و بلکه شبکه ی حواس پنجگانه ی ما هم ، حالا این چیه سرورش کجای ماست ؟ بماند .

حالا آیا بنده هم یک چیزی هم دارم که اطلاعات این شبکه را به آن بسپارم ؟ بماند ، چراکه کافیست بنده هم یک حافظه برای یادآوری اطلاعاتش داشته باشم ، حالا چه این کار مثل کار همان چشم باشد و افتاده باشد بر اطلاعات حافظه و جوشش اطلاعات در آن بقول ملای رومی مانده باشد به یادآوریش که می گوید :

باده در جوشش گدای جوش ماست - چرخ در گردش اسیر هوش ماست

و چه اینکه در و دیوار حافظه را هم اطلاعاتی که به آن تابیده روشن کرده باشد ، که بماند برای فرصتی دیگر ان شاءالله تعالی .

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ، ... . 

راستی یادم رفت امروز جمعه را خدمت شما تبریک عرض کنم ، تبریک 

 


  

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

سلام علیکم

ضمن عرض تبریک بمناسبت امروز جمعه عرض کنم که مایه ی دلگرمیست که می نوای گرامی نه تنها موضوع را پیگیری می فرمایند بلکه مطلب هم برایشان مسئله ساز نشده و می توان امیدوارانه به ادامه ی آن پرداخت .

در ادامه ی می خواهم در رابطه با مطلبی که اخیرا تحت عنوان ازدواج رسیدن  به آرامش قرآنی  نوشته اند مطلب را پیگیری کنم .

ازدواج اولین قدم برای شکل گیری جامعه و حکومت اسلامی ! است ، نخستین مدیریت ، که در فناوری اطلاعات و ارتباطات گفته می شود و لب مطلب است ، در همین نخستین مجموعه اجتماعی رخ خواهد داد و شاید باور نکنند پیروان منطق ارسطویی و خصوصا منطق ریاضی و یا این چیه کامپیوتری که علیرغم نطقشان این مجموعه تمام ادعاهای آنها را بی اعتبار می کند ، چراکه با ازدواج مجموعه ای داریم که هول ولای ایجابی و سلبی منطق قدیم را ندارد و همچنین با عدم آرامش صفریک جدیدش همراه نیست .

خب گفتیم امروز جمعه است و متعلق به آقا امام زمان علیه السلام و خوشا بحال آنکه ازدواج کرده و اولین قدم را برای مهیا کردن حکومت اسلامی جهانی آقا برداشته و آنکه بفکر برداشتن این نخستین گام است و به امید آنکه این زوج کریم موفق به برداشتن گام بعدی در این راستا باشد که عبارتست از مجموعه جماعت محل سکونتش و بعد هم جمعه ی شهر و دیارش و فقط منتظر آن باشد که آقا تکیه به خانه ی خدا بدهد و ... .

البته نا گفته نماند که این زوج ماقبلش فرادایی نعبد گو هستند و نه حتی اعبد گو در نمازشان ، بلکه دستکم یکی از مجموعه ی اعضای حسی او به امامت حس آن عضو اقامه نماز کرده باشد ، حالا چه بهتر که به امامت عقل فکر ، ذکر ، حفظ ، قلب ، حس و عضو نعبد گو باشند .

بعیارت دیگر هرچند ازدواج با هر عقیده و مسلکی محترم و پسندیده است و مزایایی مثل مثلا رسیدن به آرامش را هم داشته باشد ولی لازمه ی گام برداشتن برای برپایی نماز به امامت آقا امام زمان عج  ولو در حد آماده ساختن یک خانه که با ازدواج این قدم برداشته می شود اینست که هریک از این دو به مجموعه ای از خود رسیده باشند نه اینکه درکی ایجابی و سلبی و یا صفرو یک از خود داشته باشند که امروزه بر مراکز علمی دنیا منجمله ما در ایران هم حکومت ! می کند .

خب به افق ما اذان مغرب گفته شده و فعلا خدا حافظ شما ، البته نه با حافظه ای صفرو یک ! 

 

 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :78
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1297423
کل یاداشته ها : 1749


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ