پيام
* راوندي *
103/8/11
* راوندي *
درود بر شما . صمد که معناي بي نياز دارد جاي خود اما آيا در قيامت نمونه لازم نيست وقتيکه بعضي بهانه مي آوردند که به اين دليل و آن دليل نتوانستيم ؟ نمونه براي اينکه نشان دهند اين وضعش از تو بحراني تر بود اما پاي عقايدش ايستاد و اجرش را گرفت .
خانه ي خانواده
عليکم السلام ، بله نمونه لازمه ، بعبارت دقيقتر حجت لازمه و آيه اکمال دين همين رو ميگه ، وگرنه دين و پيام آوري ابلاغ نشده ، آيه ي يا ايهاالرسول بلغ ، فما بلاغت رسالته هم همين پيام رو داره . در ثاني نمي توانيم و نتونستم ، چون در برابر نعمته قابل پذيرش نيست ، چراکه بي برخور دار از نعمت نداريم ، آيه ي آخر سوره حمد اينو ميگه ، در مغضوب عليهم والضالين .
خانه ي خانواده
{a h=ravandi} راوندي {/a} ممنون از پيامتون
* راوندي *
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} خواهش ميکنم ، مطلبي که مدتهاست ذهن منو به خودش مشغول کرده اينست که هر کسي خداگونه رفتار کنه و در همه حال خدا رو در نظر داشته باشه طبق دستورات قرآن رفتار ميکنه بدون اينکه از مفاهيم آن اطلاع داشته باشه .
خانه ي خانواده
چگونه بدون فهمي از خدا و کتابش رفتاري مي توان داشت ؟ ساده تر اينکه مگه رفتار بدون فهمي مي توان داشت ؟
* راوندي *
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} بدون فهمي از خدا نگفتم . اتفاقا درک کامل خدا و خدا گونه رفتار کردن .
خانه ي خانواده
در مورد فکر يا انديشه و منطقي بودنش ، آيا منظور کدوم منطقه ؟ چراکه در متدولوژي علوم متد يا روشهاي متنوعه اي مطرحه ، بعبارت ديگه روشهاي علوم فرق دارن و همه مدعي منطقي فکر کردن يا انديشيدنند ، و بماند که آيا فکرکردن بستگي به موضوع فکر يا انديشه داره ؟ يا فکر کردن يا انديشيدن روش يا منطق داره ؟
* راوندي *
بنده بتازگي متوجه موضوعي شدم که جا دارد با شما مطرح کنم ببينم با توجه به مطالعات و تجربياتي که کسب کرده ايد نظرتان چيست ، ميدانيم که بيشتر آيات قرآن بلافاصله پس از وحي مکتوب نگرديده است و بيشتر آن سالها بعد مکتوب شده . فکر ميکنم که بعضي از آيات فرمايش پيامبر به مردم آن زمان بوده و بعد از سالها توسط اشخاصي نقل قول گرديده و به آيات قرآن اضافه شده .
* راوندي *
بنده اين مطلب را از آنجايي متوجه شدم که برخي از آن ايراد ميگيرند يک نمونه اش را که در مورد آن بسيار فکر کرده ام را خدمتتان عرض ميکنم . مثلا ميگويند که در قرآن آمده که همه کافران را بکشيد . البته اين موضوع را ميدانم که گفته اند که تمام آيات قرآن با هم مرتبط هستند و نميتوان فقط بواسطه خواندن يک آيه آنرا تفسير و تعريف کرد اما فکر بنده مطلب ديگريست .
* راوندي *
مطلب اينست که کافران آن زمان با اين زمان بسيار متفاوتند . بر حسب ظاهر ميشنويم که کافران اين زمان از متدينين ( حالا حداکثر يا حداقل آنرا کاري ندارم بعقيده بنده يک نمونه هم باشد کافيست ) انساني ت. و اسلامي تر زندگي ميکنند کما اينکه يادم نيست اين جمله از لسان کدام مرد مشهور ذکر شده بود . اما کافران آن زمان ، اگر خوب در مورد زمان پيامبر فکر کنيم با توجه به مطالبي که ميخوانيم و ميشنويم
* راوندي *
برخي دختران خود را زنده بگور ميکردند . اين مطلب بي اهميتي نيست که بتوان ساده از کنار آن گذشت و اگر به علت اينکار فکر کنيم متوجه ميشويم که به احتمال زياد و با توجه به طرز فکر آن دوران وقتي آنها بزرگ ميشدند جذب مراسم عيش و نوش مردان قدرتمند هوس ران شده و براي کسب مال و منال دست به هر عمل زشتي ميزدند و آبروي پدر و مادر خود را ميبردند. مگر غير از اين ميتوان
* راوندي *
دليل ديگري را براي زنده بگور کردن آنان پيدا کرد . اينکه وضع مالي بد بود و نان خور اضافه بي معناست چون در آن زمان دختران هم مانند پسران کار ميکردند و حتي در جنگها مشارکت داشتند . بهر حال بنده فقط به علت اصلي اشاره کردم که بيشتر هم در خانوا ه هاي کم بضاعت مشاهده ميشد . اما بحث کافران هم بي مرتبط با اين موضوع نيست . کافران آن زمان با آن طرز فکر آن زمان که در قرآن هم اشاره شده که با مادران و خواهران
* راوندي *
خود ازدواج نکنيد يعني اينکه دست به هر کار زشتي ميزدند که لواط هم از جمله آنان بود . در آن زمان و با آن شرايط نميشد با اخلاق سکولار مردم را از زشتي ها دور کرد لذا تنها را پذيرش اسلام بود که ميگفت دروغ نگويد و ساير مراتب که ميدانيد . اما عده زيادي نميپذيرفتند و دوست داشتند همانگونه زندگي کنند مانند حيوان . لذا چاره اي جز کشتن آنان نبود . و به همين خاطر پيامبر لفظ تمام کافران را بکشيد را بکار
* راوندي *
بردند و مقصودشان آن کافران آن دوران بود نه اين کافران که اسلامي تر از مسلمان زندگي ميکنند . يک مطلبي که در مطرح کردن مطالب پيش از اين از شما مشاهده کردم اين بود که وقتي مطالب چند سطري مطرح ميکنم شما فقط به آخرين کامنت پاسخ مي هيد ِلذا خواهشا پاسخ خود را هر چند خلاصه از مطلب اولين کامنت بپردازيد .
* راوندي *
ديگر اينکه عقيده بنده بر اينست که چنانچه بشر از آغاز به يک زندگي انساني خو ميکرد و راه زندگي حيواني را در پيش نميگرفت ( البته شايد مقايسه حيواني و انساني صحيح نباشد اما مطلب ديگري به ذهنم نميرسد که بيانگر موضوع باشد ) نيازي به ظهور هيچ دين و پيامبري نبود . البته من اين احتمال را هم ميدهم که شايد از ديدگاه شما بنده فقط دارم هذيان ميبافم اما بهر حال شايد بخاطر همين عقايد عده اي جان داده باشند .