مکتب یا مدرسه ی دین یا اسلام (7) :
وبعد :
بازگشایی مکتب یا مدرسه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ،سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ، وَآتَینَا مُوسَى الْکِتَابَ ... .
الحمدلله امروز نماز مغرب و عشا بگی نگی چسبید ، راستش ظهر و عصرم ، برا اینکه ظهر کارو که تعطیل کردیم ، واسه اینکه مهمون دستپخت تازه عروسمون بودیم و بعد نهارم که خانوما بهمراش دعوت پاگشایی بودن و رفتن ، و شکمم که پر بود دراز کشیدم خوابم برد ، البته بعد ولو یه قدم (1) .
خب راستش وقتی بیدار شدم آفتاب غروب کرده بود ! ولی قضاشو که وقتی رسیدیم خونه در حالی پیش از نماز مغرب خوندم که مثل روزای قبل خسته و کوفته نبودم .
خب ، اینی که گفتم یعنی چی !؟
خب بله ، یه معناش اینه که مثل قبل بخوام بگم الان خوابم نمیاد و فرصت دارم که تا بحثو پیگیر باشم .
ولی اینم می تونه باشه که یادآور یه چیزی بودم ، حالا همه ی اونایی که گفتم یا یکی از اونا هم که باشه .
و همینطور شما هم ، چه بعنوان شنوندش و چه خواننده آن .
خب ، وبعد شما هم همینطور ، یعنی اگر آنهایی را که من گفتم برای شما ، شما هم برای یکی دیگر بگویید ، ولو یک حرف (2) از آنها را ، آن هم مثل شماست ، وبعد او هم همینطور ، ولی من چطور !؟ یعنی کی گفت برای من ؟ چه شفاهی و چه کتبی ؟ که من شنونده یا بیننده ی آن بودم ؟ حالا بالاترش ؟ بماند ، چه بالاتر از حس شنوایی ویا بینایی ؟ و چه بعد بازگویی آن برای خودم از حافظه یا بایگانی و یا مثلا بقولی هیپوکمپ آنچه که بگوشم رسیده و یا مثلا بقول مرحوم علامه (3) : نخستین بار چشمم به آن افتاده باشد ، ولو به یکی (4) از آن ؟
مسئله را کمی روشنتر کنم ، مسئله این نیست که به شنوایی و یا بینایی من که گفته و یا نوشته ؟ حالا بازم به من !؟ بماند ، من درک یا دریافت کننده از شنوایی و یا بینایی من ، که من نشنیده و ندیده ام در مکتب یا مدرسه ای بالاتر از ایندو گفته یا نوشته ای را ، بجز در مکتب یا مدرسه ای که در نوشته ی قبلی گفتم .
چراکه روشن است پیام آور شنوایی و یا بینایی منم ، مثل شنوایی و بینایی شما ، گوش و یا چشم من است ، البته از بیرون ! یا بقول مثلا مکتب یا مدرسه ی رئالیسم مثلا مرحوم علامه : جهان خارج (5) .
مسئله اینست که به گوش و یا چشم من ، البته من شنوا و بینا ، رسانده ؟ که من برای شما بازگو کردم ؟ البته من یادآورش .
و مسئله بازگویی منم نیست ، چه بازگویی بگوش و یا چشم من رسیده ؟ و چه وبعدش ، مثلا بعد بقولی آرشیو آن ؟ چه همه ی آنچه گفتم و یا نوشتم برای شما ؟ و چه یک حرف ، چه نخستین حرف (6) و چه وبعد آن ؟ امروز ... .
خب ، شب بخیر و ان شاءالله در فرصت بعدی پیگیر بخواهم بود تحت عنوان " مکتبدار یا مدرسه دار" .
-----------------------------
(1) بفرموده ی همان مکتب داری که در نوشته ی قبلی گفتم .
(2) (1) .
(3) کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ، مقاله ی پنجم ، بحث ریشه نخستین ادراکات و ... .
(4) (1) .
(5) (3) .
(6) الحمد لله