چرا نماز !؟
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ، ... ، یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ، بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ، ... .
اشاره :
1 – در : ... ، ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ، الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ ... .
گفتم که هنوز وارد نماز نشده ام .
2 – گفتم که انقلاب صنعتی یا رنسانس فرانسه ، اروپا ، غرب و دنیا به پیروی اون که حرفش مثلا :
من فکر می کنم ، پس هستم (1) .
بود ، حالا (2) حرفش اینه که :
نیستم ! یعنی نیست هستم ، یا هیچی هستم !
البته خودشم !؟ و بعبارت دیگه :
من هیچی هستم ، پس هستم !؟
یا فقط پیروانش در اروپا ! غرب و دنیا و منجمله ایران و بعد انقلابم در جمهوری اسلامی ایرانم !؟ اونم بکوشش ستاد انقلاب فرهنگیش !؟ و منجمله ما !؟ و اونم گوینده :
... نعبد ... !؟
موضوع بحث ماست ، یعنی منه !
موضوع بحث :
چرا من !؟
امروز هوا گرم بود ، گرمتر از روزهای گذشته ، مضاعف اینکه بندکشی داشتیم ، علاوه اینکه در هوای گرم ، یعنی ملو رو سنگ نکسشیده خشک میشد و کارتک که می کشیدی پودر میشد و میریخت ، گونیم که میکشیدی گرد و خاکش رو سنگ می موند ، حالا تو هوا هم پخش میشد و تنفسم میشد بمونه .
یاد اون بنده خدا افتادم که در بحث قبلی گفته بود :
کار می کنم تا زنده بمونم .
که گفتم اگه همسرم داشته باشه ، حالا بچه و مثل خودشون پسر و دخترم بمونه ، حرفش اینه که :
کار می کنیم زنده بمونیم ، ما !
چرا ما !؟ :
خب ما یعنی خودشو همسرش دیگه ! مگه اینکه همسرشم بقولی : " فعالیت" (3) دیگه ای داشته باشه ، خونه داری نه ها مثلا ! مثلا :"سازندگی" (4) ، و تازه کار اونم برا زنده موندن نباشه !
نه اینکه فعالیت همسرش ، درکوره ی آجر پزی ، یا ساخت آجر ، مثلا برا ساخت خونه ، یعنی سازندگی ، تنها کار یا فعالیتشون باشه و اینا هم فعالیت دیگه ای نداشته باشن !
البته نه اینکه هیچ فعالیت دیگه ای نداشته باشن ! چرا !؟
بعنوان مثال در این حرف :
... ما سیلی به اونا می زنیم .
این ما که فقط مای ! گوینده ی حرف نیست که ! شامل بعنوان مثل مایی بعنوان :"سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ایران" م میشه . یا بازم بعنوان مثال شامل مایی که گفتم استاد شهید مرتضی مطهری از اون بعنوان :"اون زن زابلی" در کتاب اقتصاد اسلامی نامبرده هم میشه ! مگه اینکه اون بقول استاد شهید در مثلا ساخت :"اتوبان تهران قم" سهمی نداشته باشه .
مثل کی ؟ مثل همین زن و بچه ی کارگری که گفته :
کار می کنم تا زنده بمونم .
حالا بمونه که آیا انقلابیون انقلاب صنعتی یا رنساسم رو شامل میشه !؟ این ما !؟ یا در مثلا ساخت موشک که نه فقط ، بلکه پرتابشم هیچ نقشی داره که نه ! ندارن ! :"اونا" !؟
ولی این کارگری که گفته :
فعالیت می کنم ، سازندگی می کنم ، و یا ... ، خلاصه اش کار می کنم که زنده بمونم .
چی ؟ نداره نه ها ! ندارن !؟
موضوع بحثی که می خوام ، یعنی می خوایم ! مطرح کنم ، یعنی مطرح کنیم ! همینه !
چرا !؟ خب میگم :
... نعبد ... .
نمیگیم که :
اعبد !؟
می گیم ما !
نه اینکه بعنوان مثال :
من فکر می کنم ، پس هستم .
من میسحی نیستم ، پس هیچی هستم .
ووو
بلکه :
ما سیلی می زنیم .
ما فعالیت می کنیم ، سازندگی می کنیم ، ووو !؟
مجموعه ی من !
چراکه :
من یه مجموعه هستم !
مثلا :
اون " یه ملّت " ه (5) .
زیرنویس :
1 – حالا چه در مثلا مقابل روحانیت دینی قرون وسطی دنیا ، غرب ، اروپا و مثلا فرانسه ، و چه معلوم شده باشه که :
ما فکر می کنیم ! منجمله همون روحانیت دینی هم که میگه :
قدیمی یا ارسطویی فکر می کنه نه ! بلکه فکر می کنیم ! منجمله اونیم که بگه :
جدید ، و مثلا ریاضی فکر می کنه نه ! بلکه فکر می کنیم ! منجمله ...
2 – البته گفتم که اخیرا حرف اینه که :
فازی می کنم نه ! بلکه فکر می کنیم !
ولی گویا مورد استقبال مثلا آمریکا قرار نگرفته ، ولی در جمهوری اسلامی ایران بعنوان :"منطق قرآن" م ازش استقبال شد ، نه مثل مثلا ژاپن بعنوان منطق صنعت ! و مثلا ساخت موشک ! البته موشک من ! نه ما ! و منجمله آمریکا هم ! که هنوز پیرو فکر یا اندیشه ی جدید یا ریاضی اونه ! که از :"فازی" اون استقبال نکرده !
3 – فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ، که دیشب اخبار تلویزیون خبرشو دادن !
4 – سازندگی و سردارشم قبلا داشتیم ، که هشت سال کلنگشو می زد و تلویزیونم خبر :"ارزآوری" هاشو می داد ! حالا برا کی !؟ آیا برا ما !؟ و منجمله اون کارگریم که گفته :
کار می کنیم که زنده بمانیم ، ما !؟
یا مایی بعنوان مثال :
:"کارگذاران" !؟
5 – بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران در هشت تیر 1360 .