سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به وقت توقّف (قسمت دوم) :

 ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... (الف) وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

سلام علیکم

اشاره :

استاد شهید مرتضی مطهری در آثار بدون استثناء خوبشون (ب) یه حرفی دارن و اونم اینکه :

مراجع تقلید مقلدان بزرگن

چرا !؟ بقول ایشان برا اینکه :"سیصد" ساله فقه ، بعبارتی "توقّف" کرده ، از بعد شیخ انصاری تا الان ، که ایشون این حرفو زدن .

یعنی همونطور که مقلدین مراجع توّقف می کنن در مرجع تقلیدشون ، خب ! مراجع هم در یکی توقف کرده ان دیگه !

حالا من کاری با توقف مراجع ، و اینکه شاید گفته شود این حرف استاد شهید مال پیش از انقلابه ! ووو ، کاری ندارم ، با :"توقّف" کار دارم !

و مسئله اینه که آیا "توقّف" مراجع با توقّف مقلدین فرقی داره !؟ و فرقش چیه !؟

البته ناگفته نمونه که بحث من فرق توقف مثلا استاد و شاگرده و و اگه فقه علم یا دانشی بحساب بیاد ، حالا زیرمجموعه ی مثلا علوم انسانیم ! (پ) بمونه ! خب شامل مرجع تقلید و مقلدشم میشه ، بحث !

ایستگاه :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا ... (ت) .

امروز که از خونه در اومدیم ایستگاه اولمون ، مثل روزای دیگه که سر کار میرفتیم ، سر خیابون سر کوچه ای بود که از کوچه ی ما به اون وارد میشیم تا بیایم سر خیابون (ث) ، ایستگاه بعدیمونم همینطور ، مثل روزایی که میریم سرکار ، البته اگه بخوایم با بی آر تی ، یا بیارتی و یا اتوبوسای تندرو بریم ، از میدون راه آهن تبریز تا میدون بسیج ، وگرنه سر اتوبان کساییم بعضا پیاده میشیم ، که با سواری بریم ، مثلا وقتی که دیر شده باشه ، تا زودتر رسید ، البته با قبول اختلاف کرایه !

ولی مسیر امروز میدون بسیج و محل کارمون در مرزدارن نبود ! برا همین وقتی که سواری نرسیده به میدون راه آهن میون بر زد تا بره نصف راه ، گفتم از از میدون لاله میری ؟ گفت نه ! گفتم اگه بری مام میریم اونجا !

آخه جلسه سوم دادگاهمون بود ، که خوشبختانه طرفمونم اومد و ... ، خب یه روز یکی از ما سرکار نیومد و رفت با :"معیّت" مامور ابلاغ دادگاهو بهش رسونده بود ! و بقول دادگاه :"ناشناخته" نبود دیگه ! براش !

---------------------------------------------------------

زیرنویس :

الف : السَّمَاوَاتِ ... .

ب : در اثری با عنوان :"آشنایی با علوم اسلامی" .

پ : که یکی ! از علوم یا دانشها گفته میشه ! و مثلا گفته میشه موضوش انسانه ! خب منجمله تفقّه اون ! همچنینم لابد :"توقّف" ش دیگه ! در این دنیا ! و دستکم لمس سر و پاش دیگه ! زیر آسمون بالای سرش و زمین زیر پاش دیگه ! حالا بمونه توقف های دیگش ! و :

وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ ... .

بالا سری چهار تای دیگشم ! که شما تموم آثار کتبی و شفاهی عصر حاضر بشر رو سر بزنید ، حرفی از این توش پیدا نمی کنید ! من بقولی نمی گم همشو گشتم و پیدا نکردم ! ولی شمام نگردین ! چراکه پیدا نمی کنین ! چراکه خیلی خیلی روشنه ! اگه بود که لاقل نزد مسلمونا هم گفته نشه ! نزد شیعه و جعفری اون که یه :"توقّف" ی شده بود در اون دو آیه ی آخر سوره ی اعلی که آقا امام ششم علیه السلام  در تایید حرف شاگردشون آورده اند که یه :"توقّف" ی کرده بودن ! که قبلا داستانشو گفتم ، اونم به نقل از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید !

 ت : أَرْسَلْنَا نُوحًا ... .

ث : البته میشه بدون این توقفها هم مثلا بریم سر کار ، مثلا با تاکسی تلفنی از دم خونه سوار شد و دم کارم پیاده شد ، منتها کرایه رفت و اومد اونوقت فرق می کنه !

ناگفته نمونه که در این صورتم بقولی :"بدون توقّف" نیست ! خب دم خونه و دم کار داره دیگه !


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :137
بازدید دیروز :139
کل بازدید : 1304234
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ