سلام علیکم

تابلوی تحریم :

أعُوذُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ من الشُیطان الرّجیم

... ، وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ(انعام/32) ...  

... ، و نیست زندگانى دنیا جز بازیچه و هوسرانى و همانا خانه آخرت است بهتر براى آنان که پرهیزکارى کنند آیا به خرد نمى‏ یابید ؟ ...

پس از روز جمعه و دیروز ، امروز رسیده ایم به نخستین روز نماز گزاران منتظر افطارش ، چراکه فقط اهل جمع جمعه ، جماعت و خانواده ی خانه ای مثل خانه ی ما که منتظر مائده ی آسمانی نیستند که روزشان را افطار کنند با یوسف کنعان خود .

اما تابلو؟ :

از شما مهمانان ارجمند اجازه می خواهیم که اول از رفع تحریم بیست و یک روزه ی جمهوری اسلامی ایران تشکر کنیم که دیشب باران یارانه هایش نصیب خانواده ی ما هم شد که دیگر پول نه تنها خرید نان شب بقول آن جمهوری ، بلکه نان افطار امروز را هم نداشتیم ، حالا تابلوی ادعای فقر زدایی سه ساله اش ، نه جماعتِ جمعه ی شهر و دیارخانواده ی خانه ی ما ایران اسلامی ، بماند ، که بقول شاعر یوسف کنعانش گم گشته است ! و کلبه ی احزانش محروم از آنست ! کلبه ی احزان و کنعان به شکل جمهوری و اسلامی ، ولی با محتوای نهادهای مدنی جامعه ی مدنی غربی ! آنهم غربی که تالتیک تحریمش هم تابلوست ! بقول سردار نقدی در شبکه ی آفتاب (مرکزیزد) جمهوری اسلامی ایران ، نه شهری در ایران اسلامی یاد شده !؟

پس شکر خدا مشکلی هم نداریم که بعنوان مثال این پیام را در صبحمان در پیامرسان داشتیم ، و دیگر ... که باز هم همانطور که قبلا گفتیم نیازی به یاد آوری نیست محفوظش نزد ما ، پس نیازی نیست که بازهم بقول یکی از ما ، نه مثل مضطر و مجبور به حرام ، بلکه مثل معتادها چیزی را بفروشیم برای تهیه ی افطار امروز هم ، نه برای بازی و هوسرانی ... ، بلکه مثل همان که یاد شد ، که دیروز یکی از ما رفت به مغازه ی محل و برای افطار و سحر خواست خرید کند ولی پولش را فردایش بدهیم ، که گفت شما را نمی شناسم ! در حالیکه خرید ما در محل از آنجا بوده !

وبعد :

نَعُوذُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ من الشُیطان الرّجیم

... ، قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ(انعام/151) ... 

... ، بگو بیائید بخوانم بر شما آنچه را که حرام کرده است پروردگار شما بر شما که شرک نورزید بدو چیزى را و به پدر و مادر نکویى کنید و نکشید فرزندان خویش را از تنگدستى ما روزى دهیم شما و ایشان را و گرد ناشایسته‏ها (فواحش) نگردید آنچه آشکار است از آنها و آنچه نهان و نکشید تنى را که خدا حرام کرده است جز به حق این است آنچه خدا به شما اندرز داده است شاید به خرد یابید ؟ ...

در این زمینه ، یعنی تابلوی مورد بحثمان ، بعنوان مثال در دیوانی بنام دیوان حافظ ، بمناسبت اینکه حافظ قرآن با چهارده روایت هم بوده اند آمده ، در آغاز ش :

الا یا ایهاالسّاقی ... ، که ( میزبان ) آسان نمود اوّل ولی ...

این راهم بعنوان مثال گفتیم در رابطه با تابلو ، وبه همین بسنده می کنیم برای مثلا عارفان و باز هم خصوصا اسلامیش ، مثل علما و دانشمندانش که قبلا گفتیم .

البته همانطور که قبلا گفته شد مانعی ندارد که بعنوان مثال با گوش شنوا پذیرایی کرد تئوری اینها را هم ، ولو در قالب شعر و سروده هم ، و بقول امام علی علیه السلام مسموعش را داشت ، ولی تئوریهای ایشان هم صرف نظر از کم ارزشی و بلکه بی ارزشی چشم بینا ، گوش شنوا ووو ، همانطور که گفتیم در میزبانی ما از دهکده اعضای حسی است ، که ایشان هم مثل علما و دانشمندان و حتی اسلامیش هم که گفته شد ، این میزبانی ما را دور زده و وارد خانه و تازه خود را صاحبخانه و حافظ هم نام گذاری کرده اند !

و بعنوان مثال مثلا حتی عقل را تحریم از پذیرایی حرفش در خانه کرده اند !؟ حالا ربّ عالی خواندن خود در خانه بماند ، تا حوصله سر نیامده از پذیرایی ما ، حتی از پذیرایی خانواده ی ما ، چه رسد به خانه ی خانواده ی ما که پذیرای ایشان بعنوان یوسف زهرای ما هم در آن باشد ! و گمگشه ما هم ایشان باشند !؟ و ...

و این هم بماند که ایشان هم مثل علما و دانشمندان که گفته شد ، آیا ماه رمضان ندارند ؟! که میهمانشان فقط رانده شده از این میهمانی نباشد !؟ که آن هم کافیست یک پذیرایی ولو ملموس داشته باشد !و مثل آنکه گفته نمی گوییم هم گوشش کر ! یا بقول الآنی دم افطاری نان و خرمای رادیو معارف جمهوری اسلامی ایران ایشان هم : آرمانشهر رمضان دارند و شهروند !؟ ند گوشهای شنوایش !؟ که شبیه شهروندی جامعه ی مدنی غربی کنندش ، آنهم تک و تنها ! نه نعبد گو ! و شبیه نماز خون ! سجده کن و لمس کننده ای آنهم با پیشانی میزبانی خاک

تا میزبانی دیگر ان شاءالله تعالی فعلا یاعلی