تابلوی اول :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ
إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ، اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
سلام علیکم
تابلوی ما :
اول امروز جمعه را علاوه بر خود خدمت خانواده هایی مثل خودمون نیزتبریک عرض می کنیم ، همچنین دیگر واقعیت هایی که مثلا از جمهوری اسلامی ایران و دیگر جمهوریها ، و چه به شکل های دیگرش تشریف فرما شده باشند نیز تبریک می گوییم ، هرچند تابلوست که شهروندشان نه تنها از واقعیت خانواده که ما برخورداریم خود را محروم کرده ، بلکه قلم بر سابقه شکل گیری آنهم کشیده می شود ، بربشری مثل ما که چشم ، گوش و دیگر اعضای حسی دارد ، و حتی عقلش هم در گوشش باشد که بعنوان مثال پیش از این گفتیم .
حالا هفت شهر عضو ، حس ، قلب ، حافظه ، ذکر ، فکر و عقلِ روح خدایی ما را که بشرزنده ، انبیاء عظام علیه السلام ، و رسول اکرم صل الله و علیه و اله و سلم گشته باشند و ما گفتیم که اندرخم یک کوچه ایم بماند .
تابلوی تابلو یا واقعیتِ واقعیت :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِالرَّحِیمِ
... ، وَ مِنْ آیاتِهِ یُریکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(روم/24) ...
ضمن اینکه امیدواریم پس از جماعتی که در مسجد محل خواهیم داشت ! ان شاء الله با دیگر مساجد شهرمون نیز جمعه ای هم در شهرمون داشته باشیم . عرض شود همانطور که ماه مبارک رمضان از نیمه گذشت ، اشاره ای هم داشتیم به میهمانان اعضای حسی ، بشرح ایضا قلوب یا مراکز حسی ، بعد هم قلب یا دل و رسیدیم به پذیرایی حافظه ، و حالا هم همانطور که نیمه ی دیگر ماه میهمانی خدا را پیش رو داریم ، میریم که یادی داشته باشیم از حافظه ، تا برسیم به فکر یا اندیشه بقول خودمان ان شاءالله که موضوع بحث عقل حاکم یا خرد فرمانروای ماست .
واقعیتش بعد نزدیک به شش ماه ! روزه ی کاری امروزم می خواستیم تعطیل نکنیم ، ولی همانطور که از امام علی علیه السلام قبلا هم نقل شده ، واقعیت تصیمیم گیری با خداست و خواست تطعیل کنیم .
وگرنه بعد آنهمه بیکاری در جمهوری اسلامی ایران ، که دستکم چهار ماه اخیرش فصل کاری خانواده ی ما بود ، تصمیم به کار در جمعه هم جبرانش نمی کرد ، حالا این واقعیت به شمار آمده باشد در واقعیتهایی که مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی که تلویزیون ایشون بخش کرد ؟ یا بشمار نیاورن ؟ بماند .
روز اول کاری بدون دستکش کار کردیم که آخر روز طبق قرارداد با کارفرما پول بگیریم و بخریم ، که این دست و آن دست کرد و فردایش پرداخت و رفتیم به قیمت چهار هزار و پانصد تومان خریدیم ، در حالیکه قبل از بیکاری نهایتش دو هزار و پانصد تومان می خریدیم و اینهم در پاسخ به پرسشهای رییس جمهوری اسلامی ایران ، که شب بعد پخش فرمایشات مقام معظم رهبری ایشون تلویزیون پخش کرد ، پاسخگویی نشد که : آیا در نزدیک به شش ماه دستکش کارگری تقریبا دو برابر نشده در ریاست جمهوری ایشان ؟ بعنوان مثال ، و یادآوری مانند این واقعیتها دیگر لازم نیست .
خب ، ما یک واقعیت داریم مثل خانواده که الحمد لله هنوز قابلیت دارد برآن واقیعتی بنا کرد و تلاش جمهوری و دیگر شکل علوم یا دانش اجتماعی علما و دانشمندان قلمشان بر محو آن بُرّا نبوده ، همانطور که از واقعیت عضوی بعنوان مثال چشم بینا برخورداریم و بنا براین هم می توان چشم انداخت به نوشته ای در این دنیایی که در آن زندگی می کنیم ، ویا مثلا گوش داد به فرمایش علما و دانشمندان علوم مختلف بشری ، بلکه حتی به حرف خدا که پیامبران از طرفش برای ما آورده اند .
فرق پیامبر و عالم یا دانشمند :
برخلاف علما و دانشمندان و حتی اسلامی آنها ، پیامبر نه تنها منکر شنوایی گوش ما برای شنیدن حرفشان نیستند ، بلکه کافیست ما در مثلا آخرین کتاب آسمانی یک مورد پیدا کنیم که خدا واقعیتی برای درک یا دریافت حرفش برای ما قایل نباشد ، آنهم بقول امام علی علیه در اول دینش که معرفت یا شناختش باشد ، یعنی ما یک مورد در کتاب خدا ندیدیم که به ما نسبت لایعرف داده باشد که خدا برای خودش حرفی زده باشد و مخاطبی حتی در حد گوش دادن به حرفش نداشته باشد که همینقدر هم پذیرای حرف باشد.
بلکه علاوه بر شنیدن و دیگر شناختهای حرفش ما را به تعقل در آن هم فراخوانده ، واین یعنی واقعیتی بنام عقل هم داریم ، بعلاوه مثل علما و دانشمندان و حتی اسلامی آنهم شرط و شروط و دستور العمل برای تعقل هم پیش نکشیده ، چه رسد به معرفت یا شناخت حرفش ، ولی دانشمندان اگر هم برای درک و دریافت برای حرفشان محلی گذاشته باشند ! تازه بشرط آنها ست ، حالا انحصار علم و دانش در نزد ایشان و نژاد برتر خواص برای خودشان و جهل و نادانی و نژاد عوام برای شنونده ی حرفشان بماند.
حالا چقدر جالب خواهد بود مبارزه با نژاد پرستی برخی از ایشان و حتی مخالفتشان با رژیم صیونیستی بماند !که پیامبران خدا هم چنین ادعایی نکرده اند ، بلکه بشری مثل ما بوده اند .
پس ما بنا بر و اقعیتی مثل چشم ، گوش و دیگر اعضای ارتباطی ایشان ، یک پرسش و فقط هم یک پرسش ، نه مثلا بیست پرسش بقول رییس جمهور اسلامی ایران ، از ایشان داریم که وقتی بعنوان مثال فرموده اند :
برای نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...(پ1)
بقول امام علی علیه السلام : از کجا افتاد ؟ برای چه افتاد ؟ و مقصدش کجاست ؟
آیا از حس بینایی نیفتاد ؟ یا بقول پاورقی (پ2) آن فرمایش ایشان هم ، بعد اینکه افتاد بینایی شکل گرفت ؟ و فاقد آن بود !؟
... ، وَ مِنْ آیاتِهِ یُریکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (روم/24) ...
--------------------------
پ 1 - اصول فلسفه و روش رئالیسم (واقعگرای ) مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی
پ 2 - پاورقی پ 1