بسم الله الّرحمن الرّحیم
... ، إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(بقرة/164) ...
نگاهی به تابلوی :
نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ...
سلام علیکم
دهه ی دوم ماه مبارک رمضان را هم پشت سر گذاشتیم و کم کم نیمه ی دیگرش هم رو به تاریکی میرود تا به شکل شب اولش درآید و باز هلال ماه شوال و بقول معروفِ روز از نو ، ماه از نو !
امشب امام و خلیفه را امام و خلیفه ی جانشینش به خاک سپرده ، آیا خاک سپاری شباهتی دارد به خاک سپاری سه دهه ی پیش !؟ آیا امام یک دهه امامتی پیشرو دارد مثل سه دهه امامت امام قبلی ؟! و خلافتی مثل خلیفه ی قبلی ؟ و خواهد رفت سراغ مدعی خلافت ؟ که سرانجامش حکمیّت شد و مخالفت با خلیفه منجر به کشته شدن خلیفه شد ؟ یا مثل خلیفه ی قبلی می داند که کار به صلح و واگذاری خلافت خواهد کشید !؟ چراکه امام است ! مثل امام قبلی که تابلوی پیشرویش را می دید ! و همانطور که امام قبلی امامت را به حکمیّت نگذاشتند ، ایشان هم امامت را که واگذار نکردند و مصالحه نفرمودند !
ضمن عرض تسلیت مجدد امشب می خواهیم نگاهی بیندازیم به تابلویی که بعنوان نمونه عالم یا دانشمندی به ما نشان داده اند که چشم ما بر آن بیفتد ان شاءالله
در تابلو تابلوی اندام جهان خارج را داریم ، یعنی تابلوی اندام در جهان خارج را ، ووو را پیشروی چشم داریم .
مثلا بقول ایشان : یک سیاهی را ، یا یک سفیدی و یا یک چیز دیگر از اندام جهان خارج را ، خلاصه بقول دانش ریاضی ایشان یک چیزی از یک چیزی را .
... ، وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ(بقرة/170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُون(بقرة/171) ...
البته زمانی که چشم ما جانشین چشم ایشان شده باشد ! جانشین چشم دانای ایشان در زمان افتادن چشم ما که در نوشته های قبلی به آن اشاره شد ، مگر اینکه مقصود از افتادن چشم مثل افتادن چشم ما نباشد ؟
و مراد این باشد که دانش افتادن چشممان را هم مثل مثلا دانش ریاضی به ایشان واگذار کنیم !؟
امامت چشم چطور !؟ اینکه تابلوست در دسترس ایشان نیست ! و از چشم ایشان هم پنهان است و غایب از نظر !