سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چشم بینای ما :

    بسم الله الرحمن الرحیم ، ... ، اهدنا الصراط المستقیم ، ... : سبعا من المثانی

سلام علیکم .

    دیروز که می رفتم شهر در مسیرشهر ماشین جلوی ایستگاه دانشگاه تعدادی را سوار کرد ، دوسه نفر از آنها یی که جای برای نشستن نداشتند و کنارم ایستاده بودند پیگیر گفتگویی شدند که از بیرون با هم داشتند ، در حالی که گوش می دادم یاد گفتگوی ویژه خبری شب یکشنبه افتادم ، شب یکشنبه ی همین هفته را عرض می کنم که پیش از نوشتن اولین قسمت موضوع بحثمان یعنی آغاز فراگیری از این چیه تلویزیون دیدم .

    در آن گفتگوی ویژه ی خبری حرف از این چیه آی تی بود و انقلابی که در جهان بپا کرده ، البته مثل انقلاب صنعتی و پیدایش ماشین در غرب و بعد در اینجا ، یعنی خودروهوشمند هم همانطور ، یعنی حرفهای مخبرش از این خبر می داد ، چراکه حرف از مثلا صدور انقلابی از اینجا نبود ، بلکه مثل وارد کردن مثلا همان کتاب این چیه تئوری طبیعی مجموعه ها به کوشش مثلا ستاد یا شورای انقلاب فرهنگی سابق ما بود .

    خب دست ما به صدا و سیمایمان که نمی رسید ، از یکی از آنها که در ماشین مشغول گفتگو بودند پرسیدم این چیه : دیجیتال یعنی چه ؟

ایشان ، بلکه تقریبا هر سه باهم پاسخ دادند : یعنی دو دویی .

    با اینکه خبر واحد بود پرسیدم یعنی چه ؟ ولی بیشتر از دودویی با خبر نشدم .

    خب دیروز که نشد از این انقلاب حرفی بزنم ، آخه وقتی از شهر برگشتم و در خانه مثلا پرسیدم که چرا آن سرباز رانندگی آن پیکان سواری را با هفت سرنشین قبول کرد ، یکی از پسرانم گفت : چه می کرد ؟ آیا در مقابل فرمان مافوقش چاره ای جز آن داشت ؟

    چه عرض کنم ؟ خب مثل این سه دانشجو چطور ؟ حالا بیننده ی سیمای ما دستش نرسد که بپرسد ، آیا مثلا دانشجو هم هر چه مافوقش بگوید ناچار از پذیرش آنست ؟

    آیا همین که ( یک ) چیزی فراگرفت باز روز از نو روزی از نو ؟ یعنی طبق روش جدید انقلابی باز : هیچ بحساب آید ؟ آیا دو دویی یا این چیه دیجیتالی جز همین صفریک است ؟

    یا بقول مرحوم علامه که اول فرموده اند : چشم ما ، باز مثل همین بفرمایند : چشم بینای ما ؟

    خب با این فرمایش دو دویی یا این چیه دیجیتالی مثلا مرحوم علامه دیگر چه نیازی به این که ستاد یا شورای انقلاب فرهنگی و همینطور صدا و سیمای ما هم طلب جام جم از غرب کند ؟

    مگر پیش از غربیان مثلا مرحوم علامه نفرموده بودند : ... یک سیاهی و یک سفیدی ... ، را فراگرفته ایم ( ما ) ؟ مای خودرو آنهم هوشمندش ؟ که سرنشینش فقط چشم هوشمند هم نیست که بعد افتادنش به (یک) مثلا سیاهی باز روز از نو روزی از نو مثلا بیفتد به (یک) مثلا سفیدی ، بلکه همین هوشمندی را بینایی هم دارد ، بینایی ما را عرض می کنم ؟ البته مای باز خودرو و هوشمندش را عرض می کنم .

    حالا ایستگاه بعدی چیست و بعد چشم ما و بینایی ما چی چی ما ؟ بماند برای فرصت بعدی ان شاءالله تعالی ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :21
بازدید دیروز :445
کل بازدید : 1308646
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ