سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حفظ انقلاب (6) :

... . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ، الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَ ... .

با سلام مجدد و تبریک بمناسبت امروز ، جمعه .

خب نون که گرفتم ، حالا چه جوریش ؟ بمونه ، آخه صابکارمون دید ! که نرفتیم زنگ زد و داستان تکراریشو بازم داشت می گفت که براش داشتم یه حساب سر انگشتی می کردم که قطع کرد و منم الباقی رو براش پیامک زدم که بخونه و بنویسه ! (1)

داستان انقلاب دوم :

ده داستانی هست که فکر می کنم به گوشتون خورده باشه ، حالا برا اونیم که به گوشش نخورده باشه بگم که گفته شده یه آموزگار ، معلم و خلاصه اوستایی به شاگردش گفت : چرا ؟!

نه اینکه یه پرسشی رو مطرح کرده باشه که برا شاگردش مطرح بشه و بهش فکر کنه یا بیندیشه مثلا ، البته اگه : فکر می کنه و هستش !

شاگرده جواب نداد ! و اوستا گفت بابا الف گفتن که کار نداره ، بگو .

داستان به این صورت ادامه داده میشه که شاگرده گفته ، اگه بگم الف ! بعدش چی !؟ و داستان تا آخرین حرف از حروف الفبا ادامه پیدا میکنه و به انقلاب دوم (2) نمیشکه ، و نتیجه گیری میشه از این داستان که این :"چرا؟" ختم به الف گفتن نمیشه .

پس به انقلابی بعد انقلاب اولم (3) ، همونطور که گفتم نمیکشه !

پس برمی گردم به انقلاب اول !

چرا !؟ خب در داستانی که گفته شده ، صرف نظر از اینکه گفته شده :"چرا!؟" ، ادامه ی داستان اینکه بله استاد گفت و به گوش شاگردشم خورد ، ولی اونی که استاد گفته چرا !؟ این نیست که نخورده به گوش شاگرد ! بلکه چش دوخته به دهان شاگرد ، یا گوش داده به دهان شاگرد که چرا !؟ از دهنش در نمیاد اونی که به گوشش رسونده !؟

خب استاد گرامی از گوش تا دهن چه اتفاقی افتاده !؟ آیا به گوش رسید همانا و به زبون آوردنم همانا !؟ حالا فرمان :"بگو" ی استادم بکنار ! که آیا از اوستاش بگوشش رسیده و به زبون آورده !؟

یا همونطور که گفتم انقلاب فقط منقلب شدن گوش نیست ، بعنوان مثال !؟ حالا بمونه که اینم انقلاب اول نباشه و انقلاب اول اونی باشه که گوشو منقلب کرده ! مثل همونی که استاد گفت : الف

حالا چه با خوندن "الف" و چه اینکه مثل استاد ، استادش رسونده شده باشه به گوشش !

در یکی از آثار بدون استثناء خوب (4) استاد شهید اومده :

در نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و بعنوان مثال (به) یه سیاهی ... .

خب چی ؟ به یه سیاهی افتاد !؟ یا به حسشم افتاد !؟ و :

دیدیم !؟

خب حالا ! دیگه !؟ به :

بایگانی

م افتاد !؟ خب !؟ هیچی دیگه ! محفوظ بمونه و :"برمی گردیم به جهان خارج " !؟ خب چرا !؟ آخه گفتیم برا نخستین بار ، و بار دومم لازمه ! که استاد شهید از این جای داستان وارد می شون و در پاورقی توضیح میدهند که چرا !؟ البته ناگفته نمونه که ایشون می فرمایند نیازی به بار دومم نیست و با همون یه بارم میشه :"مقایسه" داشت ! که محل بحث من این نیست .

محل بحث انقلابای بعد منقلب شدن چشمه ، بعنوان مثال در این گفته ، و بایگانی یا حفظ انقلاب ! مثل منقلب شدن چشم بعنوان مثال ، در حس و تا به زبون آوردنش که مسئله ی داستان بود ، که چرا شاگرد الفی رو که استاد به گوشش رسونده به زبون نمیاره !؟

خب بنده خدا شاگرد از کجا به زبون بیاره !؟ حالا چه جوریش !؟ بمونه ! اونم وقتی بهشم گفته شده باشه :

فکر کنید و پاسخ دهید !

و همچنین مثل همون فرمان فرماندهی که فرمانداد : بگو ! و به کی فرمان داد :

زبون !؟

حالا بر :"سبیل استعلا" و یعنی استادیم بمونه !

ولی انقلاب دوم چی !؟ نوشتن خوانده ، حالا عامل ، تصدی و یا اپراتورش بعنوان مثال چشم باشه ، یا گوش و یا عضو دیگری از بدن ؟ فرقی نمیکنه ! گفتم که فرقشون در عامل ، متصدی و یا اپراتور بودنشون نیست ، بلکه در نوشتنم مثل انقلاب اوله ، که گفتم خوانده هاشون فرق داره نه اینکه فرمان :

بخوان

اختصاص داشته باشه به چشم .

پس مسئله این نیست که آیا :

انقلاب شده است !؟ (5) ، یعنی رسیده به گوش ؟ بعنوان مثال ، بلکه یکیم همون :"بایگانی" یا حفظ اونه ! البته نه بازم مثل همون که رسیده به گوش ! و تکرارش ! که بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله .

همینطور بایگانی یا حفظش در جمع رسیده به چشم و عضوای دیگه ی بدن ! بازم ان شاءالله تعالی و فعلا خدا نگهدار .

زیزنویس :

1 - انقلاب دومی که در فرصت کوتاه قبلی بحثشو مطرح کردم .

2 – زیرنویس 2 .

3 – انقلاب خواندن و مثل افتادن چشم ، گوش دادن به حرف اوستا هم ، که گفتم اختصاص به ایندو هم نداره و کار اعضای دیگه ی بدنم عامل ، متصدی یا اپراتوری برای این کارن .

4 – البته این اثر اثر استاد شهید نیست ، ایشون برای این اثر :"پاورقی" نوشته ان ، و برای همین بعنوان اثری از آثار ایشون نامبرده میشه .

5 – وقتی وارد اینجا ، صفحه اصلی پارسی بلاگ شده ، چشم به نوشته ی برگزیده ی جدیدی افتاد که عنوانش بود :

گرانی شده است !

که تو خبرای دیشبم که از تلویزیون می دیدم گفته شده میشده است ! اونم از زبون مثلا :"خبرگان" و حتی مقام معظم رهبریم ، منتها یکیم نگفت که : زیر سر ماست !

اگرم گفته شده باشه گفته شده زیر سر مثلا :"مسئولین " و مسئولینم ختم شده است به :"دولت " یعنی :"رییس جمهور" ! و اونم :"این" رییس جمهور ! است ! 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :386
بازدید دیروز :488
کل بازدید : 1305206
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ