تنفّس من پ :
... وَمَا یسْطُرُونَ ، ... .
سلام علیکم .
شکر خدا فرصتی دست داد که قلم بدست (الف) بگیرم (ب) و بحث رو ادامه بدم ، خب بحث من رو دیگه .
راهکار :
بعنوان مثال خواجه ی شیراز گفته :
آن یار کزو کشت سر دار بلند ، جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد
حالا چی رو هویدا می کرد !؟ یا کرد ؟! بمونه ! آخه اگه مقصود لسان الغیب اینه که آن یار گفته :
من حقّم ؟
خب اینکه عیانه و حاجت به هویدا کردن نداره !
در تفسیر :"ایّاک نعبد" گفته شده :
تو رو دوست دارم ، با دوست دارم تو رو ، فرق داره ، پس "نعبد ایّاک" فرق داره ، چه رسه به :"أعبد ایّاک" ، مگه اینکه مقصود از من یا بعبارت دیگه :"أنأ" ویا به زبان دیگرش ، شامل هر منی بشه ! و البته بقول نهج البلاغه (پ) :
مع کلّ (من) لابمقارنه ، و غیر کلّ (من) لا بمزایله
حالا چطور !؟ بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله .
فعلا همینقد بگم که مثلا فرعون هم ادّعای ربّ اعلایی داشت ! منتها می گفت :
من ربّم !
و اعلاشم منم ، نه اینکه اعلا تر از ربوبیت حضرت موسی علیه السلامم !
خب ! حالا مسئله اینه که وقتی مثلا گفته شده :
من فکر می کنم !
مثلا در همین مسئله ی معیشت که در خبرا و بیشتر امشب تلویزیون این :
ج.ا
باز اومده بود .
یا بازم بعنوان مثال :
من حفظ می کنم !
آیا یعنی منم !؟ یا خواصی مانند :
قوای سه گانه ی این :
ج.ا !؟
و بیشتر !؟ مانند مثلا :"دانشگاه" !؟ و اینم بمونه که فکر و ذکرشم غربیه ! بعبارت دیگه :"راهکار"شم !
:"کارشناس"ای قوای سه گانه و بیشتر ! قوای این :
ج.ا
هم !
حتی اگه در میانشان :"حوزوی" هم باشه و ذکر و فکر دینی داشته باشه !
چرا !؟ خب :
لَفَسَدَتا !
حتی اگه ایندو (ت) مدیریت واحدیم داشته باشن ! چه حوزوی و چه دانشگاهی ! مگه اینکه ، همونطور که در خبرا وبیشتر امشب اومده بود :
راهکار شون یکی باشه !
خودشم :
معلوم !
و منم بی خبر ! بمزایله !
شب بخیر :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ ، قُمِ اللَّیلَ إِلَّا قَلِیلًا ، ... .
-------------------------------------------
زیرنویس :
الف :
حالا کدوم دست !؟ بمونه ! آخه دو دست داره من :
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ
و :
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ
ب :
من !
پ :
خطبه ی اول : مع کل شیئ لابقارنه ، و غیر کل شیئ لا بمزایله