دورهمی من ! :
سلام علیکم ، شب بخیر .
... ، أَرَأَیتَ الَّذِی ینْهَى !؟ ... .
ضمن پاسداشت فردا ! (زیرنویس) گفتم که بگم یه پیامکی اومده بود شماره ای از شماره های مادر خونه ! حالا این شماره از کجا آورده شده !؟ بمونه !
بنا براین بحث تنفّس که داشت میرسید به تنفّسگاه و تنفُسگاه من ، فعلا بمونه !
خب ، بحث فعلی اینه که من دورهمی داره ! مثلا دورهمی حواس من ! که تعبیر من حس می کنم ، حکایت از آن دارد و فقط حاکی از مثلا دیدن من ندارد .
... ، أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى !؟ ... .
این پرسش حکایت از این دارد که من می بینم ، بعبارت دیگه پرسشگراز چیزی می پرسد که برای من روشنه و تاریک نیست ! البته نه اینکه روشن روشنه !
... ، کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیطْغَى ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ، إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ، ... .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالضُّحَى ، وَاللَّیلِ إِذَا سَجَى ، ... ، وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ .
شب بخیر .
----------------------------------------------------
زیرنویس :
سالگردی بیاد ماندنی ! که یادم باشه دستکم دو کودک جان دادن !