خلافت و امامت ب :
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، الحمد لله ربّ العالمین ، ... . (الف)
سلام علیکم .
... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .
عقل (ب) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ (ت) ... .
ضمن تبریک باز جمعه ، چون فرصت لازم رو ندارم که ازکامپیوترم استفاده کنم ، امروز فقط به نکته یا :"نقطه" ای که در هفته ی گذشته افتاد اشاره ای میکنم و میرم دنبال بحثی که در ماه مبارک مطرح شد ، یعنی فرق امامت با خلافت ، که گفتم علاوه بر این ، خلافت و امامتم با هم فرق دارن ! یعنی فرق میکنه طرح بحث با عنوان :
امامت و خلافت
و با عنوان :
خلافت و امامت
مثلا مثالی که برا امامت زده شد ، یعنی امامت حضرت ابراهیم علیه السلام ، آیا آن حضرت پیش از اینکه امام بشن چی بودن !؟ آیا از نسل نجات یافته ی طوفان نوح بودن !؟ و از نسل حضرت آدم علیه السلام !؟
یا بعدش ، بعد اینکه به امامت رسیدن ، اونم از نسل ایشون به :"عزیز"ی رسیده !؟
مگه اینکه گفته بشه "عزیز"یم مثل :"فرعون"ی با خلافت فرق داره ! همینطور مثلا قیصری ، شاهی ، رییسی و ریاست مثلا پارلمانی ، جمهوری ووو ، و شکلای دیگرش مثلا ملکی ، امیری و حتی با عنوان :"خلیفه" هم ! مثل خلیفه ای تو یکی از کشورای عربی !
خب ! چی می خواستم بگم !؟ اتفاقی که افتاد و بعضی گفتن تسلیم ! شدن ، خب اوناییم که نگفتن ! مگه تسلیم نشدن !
آقا امیر! المومنین علیه السلام در تعریف :"اسلام" دارن :
الاسلام هو التسلیم ، و التسلیم ... .
آخه گویا گفته شده ، تو همین هفته ی گذشته هم ، که : اونایی که ... کافرن !
منو که یاد :"تکفریا" انداخت و بقولی : ... زهی خیال باطل ، نزدیک کربلا (پ) بشین ارازل ، ... .
خب پاشم تا صاحابش نیومده بلندم کنه .
------------------------------------
زیرنویس :
الف :
نماز ، سوره ی حمد .
ب :
یا بقول خودمون (پ) :"خرد" ، مثلا :
بنام خداوند جان و خرد ، ... .
پ :
یعنی پارسی یا فارسی زبونا .
ت :
چرا !؟
برا اینکه :
... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ :"تَعْقِلُون"َ ، ... .
حالا بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله ، البته در آغاز نوشته های این وبلاگ گفته شده که ، اگه گفته نشه معمولا ، ولی بیشتر فرقی نمیذارن بین عقل و فکر ، حتی در ترجمه یا برگردان عربی به فارسی و بین "تعقّل" و :"تفکر" یا اندیشیدن فرقی نمیذارن .
ناگفته نمونه که تعقّل عربی و عجمی ، یعنی منجمله فارسی نداره ، همینطور اندیشیدن ، مثلا منطق قدیم که فقط برا اندیشیدن یونانی که نوشته (دقت شود!) نشده ! همینطور جدیدش فقط تو:"کلاس" ریاضی فیزیک ! که (واجب) نشده ! و خودشم :"انگلیسی" اون ! بعنوان زبون بین المللی ! عرب و عجمم ! منجمله در این :
ج.ا !
ث :
تو ماه مبارک گفتم از فکرحسنی و عقل حسینی ! بعد یادآوری یا :"ذکر" علوی ! که پیشتر گفته ام که یادآور دین یا اسلام محمدیه ، حالا از کجا !؟ بمونه ! فقط طبق نوشته ! ی ایجابی و سلبی قدیم یا دو رقمی جدیدش نیست ! اونم نه حتی بقول استاد شهید در آثار بدون استثناء خوبشون : تو لوح سفیدی !
یا بقول جدیدش نوشته نشده ! خالی یا تهی از نوشته !
خب اینو چی !؟ کی نوشته !؟ خودشم برا همه ! حتی یکی دیگه ! و به چه عنوان !؟ بعنوان امامش !؟ یا مثلا امیرش !؟ و اونوقت اون چی : تسلیم !؟
حالا مؤمن و مثلا انقلابیشم بمونه !