سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام علیکم

اول امروز را که یوم الدین ، یعنی روز دین است ، خدمت شما تبریک عرض کنم ، چراکه امروز است که خدا راضی شد اسلام دین ما باشد ، یعنی هرچند که آدم ، نوح ، ابراهیم ، موسی و عیسی ، و حتی پیامبر اعظم و پیروان ایشان هم تا امروز مسلمان بودند ولی امروز خدا فرمود : ... الْیَوْمَ ... وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا ... .

و همینطور روشن است که هرچند مولای دین خدا و پیامبرش که امروز فرمود : هرکه را مولا منم ، علی مولای اوست ، می باشند ولی دینی که عرض شد ، یعنی که خدا راضی به آن است ، دینی است که از امام علی علیه السلام می گیریم وگرنه هرچند که مسلمان باشیم ولی به دین آدم ، نوح ووو ، و حتی پیامبر اعظم هستیم و به نقطه آغاز دینی که خدا راضی به آن باشد نرسیده ایم .

دین که عرض می کنم شامل تمام ابعاد زندگی می شود هم در این دنیا و هم پیش از آن و بعدش ، مثلا در همین موضوع بحث ما که بحث از علوم انسانیست .

یعنی اگر ما علم یا بقول خودمان دانش را از سرچشمه اش نگیریم این دانستن ما هم مثل همان دینی است که از مالک یوم الدین یعنی مالک امروز نگرفته باشیم هرچند که حتی مثلا دانسته باشیم پیامبر فرموده باشد : من شهر دانشم و علی دروازه ی آنست ، یعنی دانسته ی ما حتی برگرفته از پیامبر اعظم صلی الله علیه واله باشد ، چه رسد به اینکه دریافتی ما از دیگر پیامبران باشد ، حالا تو  خود بخوان حدیث مفصل از اینکه دانشمان غربی و شرقی و دانشمندانشان باشند که حال و روز علوم انسانی ما نیز فعلا همین وضع را دارد .

چراکه نه تنها دانشگاههای ما یک پدیده ی غربیست بلکه رشته های آموزشی آنها هم برگرفته از غربست ، حوزه های علمیه ی ما هم از این حرف مستثنا نیستند ، اینکه بروش غربی فکر می کنند که عیان است ، همان دغدغه ای که در نوشته ی این چیه وبلاگ بنام خدا دیدیم دارد .

چراکه مسئله ی اولی هم بعد یادآوری همین اندیشیدن در باره چیزی است که بیادمی آوریم ، حالا چه آیه ای از آیات کتاب خدا باشد و همینطور فرمایشی از پیامبر و اهل بیت و چه حرف یکی دیگر که بغنوان مثال به گوش ما رسیده باشد .

چراکه مطلب پس از دریافت یکی از اعضای حواس پنجگانه و سپرده شدن صورتی از آن به حافظه است که با یادآوری آن در باره اش فکر کنیم ، واین چیزی نیست که حتی بفرموده ی امام علی علیه السلام هم بگونه ای که می فرماید بیندیشیم ، چه رسد به اینکه بروشی غربی اندیشید ، خصوصا وقتی که در روش اندیشه حرف از چگونه فکر کردنست که چگونه صحیح بیندیشیم و روشهای اندیشه برای درست اندیشیدن ارائه شده و نادرست فکر نکرد .

یعنی حرف از این نیست که چگونه می اندیشیم ، بلکه حرف از چگونه فکر کردنست ، و این بقول امام علی علیه السلام تا حرف دیگریست حرف ما نیست ، چراکه می فرماید : ... و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع .

یعنی برای اینکه حرفی ، ولو حرف پیامبر خدا هم ، حرف ما بشود نیاز به بفکر کردن ما دارد که گفتیم پس از یادآوری آن حرفست و کافی نیست که فقط به مثلا گوش ما رسیده باشد ، بشرح ایضا صورتی از آن به حافظه سپرده شده باشد و یادمان بیاد .

پس روشهای علمی غربی نیز که در حوزه و دانشگاه ما رواج دارد تا گفته ی غربیهاست در حد علم مسموع است و نفعی بحال ما ندارد و برای این هم که حرف حوزه و دانشگاه ما بشود نمی شود که بروش آنها روی حرفشان فکر کرد !

این اختصاص به علوم انسانی در این دو مرکز علمی ما ندارد ، دیگر علوم هم همین مشکل را دارند ، البته این را بحسب رشته های متداول در این مراکز عرض کردم و در واقع علم چنین تقسیماتی داشته باشد و یکی از آنها هم علوم انسانی باشد .

خلاصه اینکه هرچند هم آنچه که مثلا بقول مرحوم علامه : بعنوان مثال چشم ما به افتاده باشد ، و بعدش هم مثلا دیده شده و همینطور مجرد از حس به بایگانی شده را علم یا دانش بنامیم ، ولی حتی یادآوری آن هم هنوز علم محسوس است و نفعی بحال ما ندارد ، و مهم بعد ذکر است که فکرست و روش آن که مطلب صاد در نوشته اش می باشد که نقل شد .  


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :407
بازدید دیروز :594
کل بازدید : 1310706
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ