سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام علیکم .

    اول اجازه بدهید باز تا یادم نرفته امروز را تبریک عرض کنم ، خصوصا به جماعت خانواده شما ، وبعد بریم سر اصل مطلب .

    : ( چراکه ) اگر هم مثل اهل بیت ما هم محروم از جماعتی در مسجد محلتان باشید ، مثل ما خانه و خانواده که دارد : ایاک ( ن ) عبد و ... ( ن ) ستعین گویتان و مثل ما مانعی ندارید برای اینکه جماعتی هم در محلتان داشته باشید و همچنین جمعه ای در شهرو دیارتان .

    ( چراکه ) این مثلا جامعه ی مدنی و مثلا جمهوری و حتی به شکل : ( اسلامی ) مانع از اینست .

    خب ، تا سرو کله ی نماینده ی آن پیدا نشده بریم سر اصل مطلب ، خب کجا هستیم ؟!

    چراکه عرض شد که مانعی ندارد که بقول مثلا مرحوم علامه : ( چشم ما ) بیفتد به : ( یک سیاهی ) و یا مثلا ( قصه گو ) ی عزیز و گلایه مندمان بخواهند که بیفتد به : ( تقلید ) ، بلکه مانعی هم نداشت که بقول مرحوم علامه : ( حس ) و حتی ( بایگانی ) ما هم افتاده باشد .

    فقط مسئله این بود که آیا چشم یا در نهایت بایگانی یا حافظه ی ما به مثلا تقلید و غیر آن ، مثلا همان : ( اکتیو ) ی که عرض شد هم افتاد ؟ که گویا نظر جناب ( دکترغریب ) هم این باشد ؟

    یعنی وقتی برای : ( نخستین بار ) که : ( چشم ما بر ) مثلا تقلید افتاد ، بر غیر آنهم افتاد ؟ یا بقول مرحوم علامه بر مثلا یک سیاهی افتاد و در بازگشت به بایگانی که سپرده شد ، در ( سفر ) بعدی ما به جهان خارج بر غیر آن ، مثلا : ( یک سفیدی ) افتاد و در بازگشت این را هم به حافظ سپردیم و حالا بقول استاد شهید هم ، می توان این ( دو ) را بیاد آورد ؟

    پس هنوز هم که هنوزه منتظر پاسخی از طرف جناب دکتر ، ویا نماینده ای از طرف همان : ( متفکران اسلامی ) بقول استادشهید هستیم .

    حالا در سفر دوم چشم ، یعنی از : ( جهان خارج ) به جهان دیگری که : ( چشم ) یا در نهایت : ( بایگانی ) ما ، از آن به جهان خارج سفر کرده بود ، برای : ( نخستین بار ) ،‌بعد از شهر حس ، حالا مثلا بینایی ، آیا از شهر : ( تجرید ) ، تجرید از حس ) هم گذری داشته ایم ؟ هم بماند .

    و همانطور که در نوشته ی قبلی هم بعرض رسید ، گذر از قلب یادل ، وشایدم فکر و عقل یا اندیشه و خرد هم بماند ، همینطور رسیدن به اینها هم که مسلما دارد : ( ما ) .

    ولی ، به مقام یادآوری مثلا ( یک سیاهی ) ویا برای اینکه ( قصه گو ) ی عزیزمان گلایه نکنند ، بجای نه تنها یک سیاهی ، به اندیشه هم که مشغول به آن بودیم هم ، به یادآوری : ( تقلید ) که رسیده ایم ؟

    خب ، حالا چی ؟

    آیا مثلا جناب دکتر اجازه می دهند که روی این فکر کنیم ؟

    البته اگر پیش از یادآوری اندیشه بوده باشد ، که در بازگشت هم : ( بعد ذکر ) به فکر بریم ؟

    : ( چراکه ) همانطور که در نوشته ی قبلی بعرض رسید ، استاد شهید هم می فرمایند که : ( ما ) ذهن و منجمله فکر هم نداشتیم و این هم مثل حافظه ، که نه تنها خالی ، بلکه اصلا نداشتیم .

    خلاصه بقول ملای رومی : ( بشنو از نی چون حکایت می کند ) ، مثلا حکایت : ( چشم ما ) را یا چشم نی را .

    در حالیکه حکایت حتی جرم چشم ما هم در جهان خارج ، برای این چیه دانش : ( نانو ... ) هم  شنیدنی باشد که کوه هم پیشش : ( خاشعا ... ) اگر بیفتد بر آن .

    حالا حکایت ( عالم اکبر ) یا بزرگتری که امام علی علیه السلام بماند که به درد کلاس این دانش نمی خورد  .

    خب ، کجا هستی ( م ) ؟ ما را عرض می کنم ، در چشمش به مثلا تقلید ؟ یا به حسش هم رسیده ایم ؟ یا در مقام یادآوری هستیم و مقصد هم فکرست ؟

    خب ، بازهم عرض می کنم که چه مانعی دارد که بجای اندیشه در قرآن ، در تقلید باشد ؟

    برای بنده هیچ فرقی ندارد ، ولی آیا به ( تقلید ) از مثلا متفکران اسلامی ؟ و در نهایتش هم تفکر صدرایی و بعنوان مثال مثل از مرحوم علامه ؟ و یااز استادشهید ؟

    بد نیست یادآوری کنم که استاد شهید در همان اثر خوب ( علوم اسلامی ) فرموده اند که حتی مراجع بزرگ تقلید هم : ( مقلدین بزرگ ) هستند و مثلا سیصد سال است که رو دست شیخ انصاری رحمت الله علیه نیامده .

    و بد نیست که از کتب منطقی هم که استاد شهید هم خود را ملزم به : ( رعایت ) آن در اندیشه می دانند بعرض برسانم که هنوز هم که هنوزه حرف شیخ الرئیس بقوت خود باقیست که رو دست ارسطو : ( احدی ) نیامده .

    البته ناگفته نماند که بنده مثلا در کتاب : ( منطق ریاضی ) به قلم آقای حسین بروجردیان ، که به کوشش یا ( جهاد ) جهاددانشگاهی منتشر شده ، یعنی پس از انقلاب ، به چشمم خورده که منطق جدید اندیشه ، یا منطق همین کامپیوتر رو دست زده .

    بعلاوه ، امروزه که دانشی مثل متدولوژی علوم دیگر جای خودش را بازکرده ، سهم منطق قدیم یا ارسطویی ، حد اکثر در همان حوزه ای ایست که ( نسیم مهربانی ) گرامی در پیامی که در این وبلاگ گذاشته اند فرموده اند ، هرچند هم که آنرا : ( پیچیده ) عنوان فرموده باشند .

    بعبارت دیگر دخالت منطق قدیم در دانش ، مثل دخالت مسجد است و محدود ، حتی در جمهوری اسلامی هم ، البته این مثال را از بنده نشنیده بگیرید ، : ( چراکه ) در مسجدی که : ( اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه ) ، ولی با مثلا منطق قدیم هم می شود فکر کرد ؟ مثلا در همان ( تقلید ) هم ؟ یا اصلا به فکر یا اندیشه هنوز نرسیده ایم و اندر خم بایگانی یا حافظه هستیم هنوز مثلا ؟

   خب کجا هستیم ؟

   حالا بقول امام علی علیه السلام هم ، از کجا و به کجا هم بماند .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :400
بازدید دیروز :539
کل بازدید : 1310105
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ