سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام علیکم .

از کجا معلوم که مثل  برادرمان امیر عباس آقا که خواسته بودند ادامه ی مطلب را بنویسم ، یکی هم  نخواسته باشد که ادامه بدهم ؟ یا خواسته باشد که ادامه ندهم ؟ و از این دست قضایا  ؟

حالا چرا این را مطرح کردم ، یکی برای اینست که در تعریف فکری هم که از استاد شهید نقل شد دیدیم که مقدمات معلوم ما می تواند یا مانعی ندارد که از این دست قضایا هم باشد . 

در تعریف و منجمله تعریف فکر هم همینطور ، منتها فرقش در باب تعریف با باب تصدیق در ماده و مصالح ایندو باب می باشد .

در توضیح عرض شود که تعریف کننده و همینطور تصدیق کننده در این دوباب بقول استاد شهید منطق و مراد از منطق هم در نظر ایشان منطق ارسطویی می باشد .

البته حق می دهم که پس از شهادت استاد مثلا همان کتاب منطق ریاضی  چاپ و منتشر شده باشد  که عرض شد باب تعریفات منطق ارسطویی را جزو منطق بحساب نمی آورد ، یعنی علیرغم حرف  پیروان منطق قدیم ، پیروان  منطق جدید می خواهند بگویند که با تعریف چیزی در منطقشان کاری ندارند ، در حالیکه مثل منطق قدیم که پس از معلم اولش  معلم ثانی  باب بندیش کرده و باب اولش تصوراست که با تعریف شیئ کار دارد ، منطق ریاضی هم فقط جبر گزاره هایی نیست که ژرژ بول گفته باشد ، بلکه مثلا در همان سال اول دبیرستانهای  آموزش و پرورش ها که منطق جدید تدریس می شود ، که تا زمانی که بنده سراغ داشتم تدریس می شد ، در کتاب درسی  این منطق هم اول تئوری مجموعه ها ی ژرژ کانتور آمده بود که کاری مثل باب اول منطق قدیم را داشت ، و حالا شاید  با این چیه فاز بندی می خواهند مسئله ی تعریف و شناختن چیزی را حل کنند ؟ تا آنوقت که این بود  و بعد مثل باب تصدیق هم جبر گزارها تدریس می شد .

در اینجا لازم می دانم که پیش از ادامه مطلب یک توضحی را بعرض برسانم بعد مطلب را پیگیری کنیم .

آنهم اینکه گفتیم منطق قدیم یک بابش هم باب تصدیق گفته شده و لی ناگفته نماند که مراد از تصدیق  اعم از تصدیق و تکذیب است ، یعنی مثل مثلا همان قضایا یی هم که در ابتدای عرایضم عرض شد ، فقط در باب تعریفات منطق قدیم یا ارسطویی ویا صوری  مقدمه برای تعریف چیزی قرار داده نمی شود  ، بلکه بعنوان قضیه هم ، که پیش  از اینهم از اثری از استاد شهید نقل شد که : آقای خمینی حرف خوبشان اینست که قضیه ی سالبه که قضیه نیست ، این گونه قضایا  را مقدمه در باب  تصدیق  می توان قرار داد .

در این رابطه ، یعنی  تصدیق اعم از تصدیق و تکذیب می توانیم مراجعه کنیم به مثلا همان  قسمت اصول فلسفه و روش رئالیسم  مرحوم علامه که در پاورقی  مطلب پیدایش کثرت در ادراکات استاد شهید  فرموده بودند عمل مقایسه پس از سپردن حد اقل دو صورت به قوه حافظه انجام مى‏گیرد ... ، و در ادامه فرموده اند  :

هر چند در عمل مقایسه وجود دو صورت شرط نیست زیرا ممکن است‏یک چیز خودش را با خودش سنجید و مقایسه کرد ولى قدرت ذهن بر این عمل وقتى پیدا مى‏شود که حد اقل دو صورت پیش خود حاضر داشته باشد . ذهن در اثر قوه سنجش قدرت دارد که هر دو چیز را با یکدیگر مثال سفیدى و سیاهى متن و یا یک چیز خودش را با خودش مثال سیاهى و سیاهى متن بسنجد و تطبیق کند و چون در این مرحله مقایسه بین دو مفهوم است و نظر بخارج نیست‏باصطلاح حمل اولى است نه حمل شایع و دو مفهوم بسیط را با یکدیگر مقایسه مى‏کنیم ذهن بلا واسطه حکم ایجابى یا سلبى مى‏نماید یعنى در تصدیق خود احتیاج به حد اوسط ندارد و ... .

تا فرصت دیگر برای ادامه ی مطلب فعلا خدانگهدار .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :255
بازدید دیروز :539
کل بازدید : 1309960
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ