سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ن والقلم و ما یسطرون

    مبنای اندیشه ( 2 )

سلام علیکم .

    پس از عرض تبریک بمناسبت امروز اول عرض کنم که هفته ی گذشته موفق نشدم به عزیزانی که دستکم معمولا خدمتشان عرض ادب و سلامی دارم سر بزنم ، آخه به یکی دو وبلالگ نرفته بودم که برق رفت و کافی نت چی هم که تنها مشتریش من بودم خواست که کرکره اش را پایین بکشد .

   پس این را بحساب کم سعادتی بنده بگذارید ، خصوصا عمو جونم  ( پارمیدا ) که جمعه ها موفق به زیارت وبلاگش می شدم .

    الآنم که تازه وصل شده ام و نمی دانم پس از نوشتن مطلب می توانم خدمت برسم یا بازهم محروم می شوم ؟ خدا می داند .

    در پی مطلبی که عرض شد با شما می خواهم در میان بگذارم و گفتم که جز در سایه ی خرد اندیشه ای نداریم ، حتی وقتی هم که از عقل دیگری بهره مند می شویم ، که بقول مرحوم علامه : برای نخستین بار یکی از اعضای حسی ما بر آن افتاد و بقول ایشان پس از تجرید از حس به بایگانی سپرده شد و با یادآوریش از حافظه روی آن فکر می کنیم ، یا بقول استاد شهید مرتضی مطهری دست به ترکیبی زاینده می زنیم ، حالا می می رسیم به اصل مطلبی که می خواستم با شما در میان بگذارم ، یعنی همین دستاوردی که ماحصل فرمانبری از خرد خود و یا دیگریست .

    بعبارت دیگر نخستین اندیشه که به این هم بیندیشیم . : ( چراکه ) تاکنون فرمانبری از عقل خود یا دیگری بود و حالا ماحصل یا حاصل دسترنجیست که اولین اندیشه ی ماست .

    شروع بکار اندیشه هم از همینجاست و آزاد اندیشی و همینطور خودباوری و اعتماد بنفس فکری اینجاست که جای طرح دارد .

    ( چراکه ) حرف از اندیشه ایست که مبنای کارست ، نه گوش بحرف عقل خود یا دیگری دادن فقط . مثل مثلا همین عقل جمعی ( خود و دیگری ) ، مثل حکم عقل و شرع و حتی شرع و عقل هم ، مثل همین حکم مقام معظم رهبری در دفاع از حزب الله لبنان که عقل ما هم به آن حکم می کند .

تذکر :

    فعلا بماند که آیا مقصود همینست که اندیشه بخودش بیاید و روی پای خودش بایستد ؟ و مقصود از تفکر ( ساعتی ) که از هفتاد سال عباذت هم بهترست همینست ؟ ووو ؟ ولی اینجا لازم می دانم که دقت نظر شما را به نکته ای جلب کنم و امید همفکری هم دارم .

    نکته اینست که نخستین اندیشه ، چه بفرمان خرد و چه بفرموده اش در نتیجه ی فرمانبری از خرد دیگری ، یا اصلا همین حکم جمعی که بعنوان مثال عرض شد ، دفاع از حزب الله لبنان را عرض می کنم ، آیا این اندیشه هم بحافظه سپرده می شود ؟ و بعد هم مثل بعد ‏ ( همان ) یا یک ( سیاهی ) که بقول مرحوم علامه به بایگانی سپرده شد ، مثل ( همان ) یا یک ( سفیدی ) بقول ایشان ، اندیشه ( ی ) دیگری و همینطور اندیشه بعد اندیشه ؟ مثل همان که برای حافظه گفته شده ؟

    یا اصلا در حافظه هم از این خبر ها نیست که گفته می شود ؟! که برای اندیشه هم که ( بلحاظ ترتیب ) هم بعد تعقل یا تذکری از حافظه باشد گفته شود .

    چراکه از این حرفها نه تنها پیروان منطق قدیم می زنند ، بلکه حرف در منطق جدیدش هم همینست ، بلکه شاهکار عصر حاضر مثل مثبت و منفی قدیمش شاه بیت ( صفریک ) آنست ، در حالیکه عرض شد که در حافظه هم از این خبر ها نیست ، چه رسد به تداوم اندیشه پس از اندیشه ی نخستین که همگی داریم .

    با تشکر از حوصله ، دقت نظر و انشاءالله همفکری شما فعلا خدا نگهدار و به امید دیدار و انشاءالله از خانه ، ( اذا رجع ) وسیله ی ارتباطی ما از تهران ، پس از تفقهش ! آخه مثل ما شبیه سازی شده ! نه ؟


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :475
بازدید دیروز :539
کل بازدید : 1310180
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ