سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

پیدایش کثرت در معرفت یا شناخت (3) :

صورت مسئله (2) :

    یکی از عزیزان فرموده اند : حداکثر می توانند منتظر ادامه ی بحث باشند .
   
ضمن قدر دانی از همفکری ایشان عرض شود که تا اینجا دستاورد فعالیت ما (1) این شد که  مسئله کثرت مدرک یعنی درک شده نیست ! یعنی نه تنها در قسمتی از مقدمه ی استاد شهید مرتضی مطهری که بعرض رسید ، بلکه در عین آنهم که تقدیم حضور شما عزیزان گردیده نیز ، بنده که ندیدم مقصود از آن چیست ؟!
   
آری ، در قسمتی از مقدمه ی استاد شهید که در رابطه با مسئله بود و بعرض رساندم دیدیم که مراد از کثرت : کثرتی است که مربوط به خود ادراکات است که از جنبه ی فعالیت ذهن ناشی می شود ؟؟؟
   
یعنی همان که بعرض رسید بقول استاد شهید : ربطی به کثرت واقعی مدرکات ندارد ، یعنی ربطی به اشیاء واقعی خارجی کثیر و متعدد ندارد .
   
چراکه بقول ایشان : اشیاء زیادی در ماوراء ذهن ما وجود دارد و هم اینها در برخورد ویژه با قوای ادراک کننده منشا پیدایش ادراکات کثیره ، متعدد و زیاد می شوند .
   
مثل مثلا همان که مرحوم علامه در این مقاله تحت عنوان : ( ریشه ی نخستین ادراکات و علمهای حصولی ) بعنوان مثال فرموده اند که : نخستین بار که چشم ما بر آن افتاد ؟! در جهان خارج را عرض می کنم !
   
البته  : مثلا اول ، یعنی نخستین بار ، به سیاهی رسیده ایم !
   
و  :
   
... البته هنگامى که سیاهى را ادراک کردیم معناى وى را با تجرید از حس ادراک نموده یعنى پیش خود بایگانى و ضبط کرده و پس از آن بادراک سفیدى پرداختیم و هنگامى که با حرکت دومى به سفیدى رسیدیم هنگامى است که سیاهى را داریم همینکه به سفیدى رسیدیم سیاهى را در آنجا نخواهیم یافت و ... .
   
خب ، تا اینجا مسئله مربوط به جهان خارج نیست ، در جهان دیگرش هم ربطی به دستاورد فعالیت عضو حسی مثل مثلا بینایی ما (2) هم نداشته که بنده هم دیده باشم .
   
البته چشم بنده به آن نیفتاده باشد مانع از آن نیست شما هم ندیده باشید .
   
بنابر این بنده هم منتظر ادامه اش ، یعنی افق اعلی دیدگاه شما عزیزان می مانم .
   
پس باز هم تا یادم نرفته اول امروز جمعه را خدمت شما عزیزان تبریک عرض کنم و بعد هم فعلا خدا نگهدار .

پی نوشت : 

    1 و 2 – دستاورد فعالیت ما مثل مثلا دستاورد فعالیت عضوی از اعضای حسی ما شامل دستاورد افتادن چشم ما به مثلا همان سیاهی بقول مرحوم علامه هم می شود .
   
این دستاورد یکی از اقسام علم حضوری بقول ایشان است که در همین مقاله به آن اشاره فرموده اند و استاد شهید در پاورقی آن چنین توضیح داده اند :
   
( این قسم چهارم از چهار قسم کلى علم حضورى است و سه قسم دیگر آن ادراک خود ادراک آثار و افعال خود ادراک قوا و ابزارهایى که این آثار را بوسیله آنها انجام مى‏دهد سابقا گفته شد .
   
این قسم عبارت است از یک سلسله خواص مادى از واقعیتهاى مادى خارج که از راه حواس و اتصال با قواى حساسه با نفس اتصال پیدا مى‏کند از قبیل اثر مادى که هنگام دیدن در شبکیه پیدا مى‏شود و اعصاب چشم با خواص مخصوص خود تحت‏شرایط معین تاثیرى در آن اثر مى‏کنند و آنرا به شکل و صورت مخصوصى در مى‏آورند .
   
این قسمت از یک لحاظ مهمترین اقسام علمهاى حضورى است زیرا بیشتر صورتهاى ذهنى که تهیه و بایگانى مى‏شود از همین راه است و از همین راه نفس نسبت‏به عالم خارج اطلاعاتى کسب مى‏کند . 
   
از اینجا معلوم مى‏شود که آنچه محسوس ابتدائى و در درجه اول است همان آثار مادى است که بر اعصاب ما از راه چشم و گوش و بینى و غیره وارد مى‏شود و فعل و انفعالاتى مى‏کند و مانند جزء بدن ما مى‏شود و ما هیچگاه عالم خارج از وجود خود را بلا واسطه احساس نمى‏کنیم بلکه آنچه ما از راه حس نسبت‏بدنیاى خارج حکم مى‏کنیم با مداخله یکنوع تجربه و تعقل است و چون ما همواره با این تجربه و تعقل سر و کار داریم و مانند یکدستگاه خود کار همیشه کار مى‏کند از وجودش غفلت داریم و بعدا توضیح خواهیم داد که حتى اعتقاد به موجود بودن عالم خارج نیز نه مستقیما از راه احساس بدست آمده و نه بدیهى عقلى ست‏بلکه در تکوین این اعتقاد نیز تجربه و تعقل مداخله کرده است ما آنجا که حدود حس و عقل و علم و فلسفه را تعیین مى‏کنیم در این باره توضیح بیشترى خواهیم داد ) .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :451
بازدید دیروز :737
کل بازدید : 1307353
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ