سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

حکومت و حکومتها (قسمت پایانی) :

 

سلام علیکم .

    امروز هم وقتی داشتم برای آن برنامه ، برنامه ای که حرف از اندیشه در قرآن است ، مطلب تهیه می کردم باز یاد اینجا افتادم و برنامه ای که در نوشته ی قبلی گفته شد ، که عرض شد در آن برنامه هر دو طرف : حرف از طرف همه می زدند !؟ شایدم خدا !؟ کار آفرین را عرض می کنم ، نه کار و رقم دیگرش بیکاری را ، مثل دورقم کور و بینا .

   خب برای همین هم هست که باز مزاحم وقت گرانبهای شما عزیزان شدم ، ولی اول تشکر کنم از دقت نظر دوربین عکاس گرامی که وجه رایج تعبیر ( بیکاری ) را در عرایض بنده به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده اند .

   خب داریم که : مومن آینه ی مومن است ، البته اگر این برادر عزیز بنده را به برادری قبول بفرمایند ؟

   بله در تهیه ی مطلب داشتم از تفاسیری آنهم بروزش که در دسترس بود بهره می بردم ، ولی چیزی بیشتر از دو رقم وجه رایج اندیشه به چشم نمی آمد ، شایدم چشم بنده به آن نمی افتاد ، هرچند هم که در قرآن به آن افتاده باشد ، چراکه آنچه از قرآن به چشم می آمد این بود :

    6 - جزء 22 سوره ( 57 – 34 ) سبا آیه 46    

    قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ

   

    خب ، بریم سر حرف خودمان که حرف از حکومتهاست ، چراکه برادرمان جناب دکتر غریب هم فرمودند که حکم حکم خداست و حکومت هم خداییست ، پس حرف در حکومتهاست و حد اکثرش هم مثل مثلا حکومتهایی که یکی از حداکثر دو طرف در آن برنامه ی این چیه تلویزیونی فرموده باشند یا بقول این برنامه ما را به آن مثلا سفارش کرده باشند ، منتها مثل : قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ ... .

      وگرنه در غوغا و شلوغی بقول ایشان حداقل دورقم هم ما گیج می شویم که : ( تَقُومُوا لِلَّهِ ... ) ی کدامیک از این دو فکر کنیم ؟ مگر اینکه حاکم بر این کار ، اندیشه کردن را عرض می کنم ، مثلا عقل نباشد که بحکم عقل فکر کنیم !؟ بلکه رقم دیگری هم داشته باشد ؟ مثل مثلا وجه رایج بی عقل ، دیوانه و مجنون و از این دست ؟ مثل مثلا اینکه به کله ی ما زده باشد که فکر کنیم ؟ که این به کله زدن را لابد شما هم شنیده یا دیده اید .

     خصوصا اگر به کله ی ما زده باشد که یک رقمی فکر کنیم ! حالا ... بیار و قیل و قالی بار کن که از مراکز علمی هم بارش کنند !  

     حکم یک رقمی حکم کردن و حرف از حکومت واحد هم نه تنها بشرح ایضا ، بلکه اگر بحکم عقل یا خرد بقول خودمان هم فکر کردن یا اندیشیدنی در کار باشد که سرو کار با حکومتهاست ولو اینکه حداقلش هم دورقم باشد ، یعنی هریک مصداق یکی از دورقم وجه رایج حکم و حکومت و مشتقات دیگرش .

     تازه اگر حافظ قرآنی هم این وسط عشقشان نکشد حکم بفرمایند که مثلا :

    عقل خواست از این شعله چراغ افروزد ... .

    حالا بماند حرف و حدیث آنکه بجای دل حکمران را حس می داند ، چه رسد به آنکه عقلش مثلا تو چشمشه به اصطلاح رایج .

    البته مانعی ندارد که آدم هرچه مثلا چشمش می گوید قبول کند ، ولی رقم دیگرش چطور ؟ مثلا عدم قبول را عرض می کنم ؟ مثل مثلا عدم الحکم حتی بقول مرحوم علامه را هم ؟

    یادتان است مثلا در همین بحث گذشته ی ما هم که متفکر شهید استاد مرتضی مطهری هم فرموده باشند اقسام همین قبول یا به تعبیر دیگر تصدیق را ؟ که اعم از تصدیق و تکذیب باشد ؟

    وجه رایج مانند این را فکر نمی کنم طلبه یا دانشجویی در مراکز علمی ما ندیده باشد ، اگر ندیده واحدی بنام تصدیق را که عرض شد اعم از تصدیق و تکذیب است ؟ می تواند در بحثی که داشتیم مثل شما عزیزان ببیند .  

   خب با این حساب باید هم طالب علم یا جوینده ی دانش این مراکز علمی هم دم از حکومتها بزنند ، مگر اینکه طالب علم باشند یا جوینده ی دانش ، یعنی برای طلب یا دریافتی خود فکر کنند یا بقول خودمان بیندیشند ، حالا بحکم کی ؟ بحکم یکی ، که از حرف قرآن هم همین بچشم می آید :

   قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ ... .

 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :61
بازدید دیروز :290
کل بازدید : 1311639
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ