سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انقلاب ، قیام یا برپایی اندیشه (2) :

صدایی بیدارم کرد .

نیگا کردم در بود ، سرجات نبودی ، سرجام موندم تا در بیایی ، گوشم به در بود و ...

وقتی صدام کردی و بلند شدم و ...

دیروز هنوز داشتم فکر می کردم تا وقتیم که برم جا بندازم و ...

به سخنرانی دیشب شبکه ی سه سیمای جمهوری اسلامی ایران که فکر می کردم ، لازمم نبود که همشو می کردم و مانع دیدن سریال خانه ی کوچک می شدم ، بین این و سریال قبلی که نیگا میکردینم که تو کانالا می گشتم دیدمش ، تا اونجاشم که سریال بعدی شروع بشه هم یه بندم نیگا نمی کردم و می زدم ببینم سریال شروع شده و برمی گشتم ببینم چی گفته میشه تو سخنرانیم ، اینقدر دستگیریم شد که آیا : خودم بیدار شدم ؟

یا مثلا همونطور که گفتم :

صدایی بیدارم کرد ؟

روانشاسی :

بقول سخنران اونوقت خدا چی ؟

آیا همه کاره خودم ؟

یا بعنوان مثال مانند همون صدا ؟ یی که بیدارم کرد ؟

یا خدا هم ؟

و یا فقط خدا ؟

خب ، بیدار شده چی ؟

حالا تکراریش بمونه ، مثلا بقول دزد سریال تکراری دزد و پلیس ، که منم فرصت کنم با هم می بینیم ، اونکه هی بیدار میشه ، می خوابه ، بیدار میشه ، می خوابه ، ... ، چی ؟

تازه برجا چی ؟ آخه فقط برپا که داده نمیشه ، مثل دیشب که داشتی سریال خونه ی کوچیکو نیگا میکردی رفت ؟ م جا انداخت ؟ م و دراز کشید ؟ م و ... ؟

و امروز گفتم :

صدایی بیدارم کرد ؟

خب ، منکه همه ی سخنرانی رو نتونستم گوش بدم ، ولی همینقدم کفایت می کرد که یکی دو نمونه سخنران بگه ، که گفت ، بعد اونو بگه ، که گفت ، یکی از این دوتا :"سکولاره" .

اونوقت "سکولار " یعنی چی ؟ مثلا کنار گذاشتن ، یا در حاشیه قرار دادن ، حالا نگیم حذف یکی ، از اون دوتا دیگه ! خب کدومش ؟ فقط یکی ؟ از اون دوتا دیگه !

لازم نبود که تا مثلا :"همدان" م برم ، یکی دونمونه کفایت برپایی ، منجمله برا منم می کرد .

خب ، کجا بودیم ؟

: ... إِنَّهُ فَکَّرَ وَ ... .

دیروزو میگم ، که گفتم :

 

امروز فکر می کردم ... 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :457
کل بازدید : 1312377
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ