سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به به روحانی ، دولت و ... (2)

... ، وَإِنْ یکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ، ... .

حدود ساعت چهار بعد از ظهر که از سر کار برمی گشتیم ...

آخه به اصطلاح یه سره کارکردیم ، آخه پرسیولیس بازی داشت ، سر راه برا گرفتن نهار ایستادیم ...

آخه بجز علی اوسط ، که اونم قرار بود بره جایی ، ولی دید من تنها هستم قرارشو عقب انداخت که من تنهایی نرم کار کنم ، بقیه رفته بودن دیدن مادر بزرگ و از نهار خبری نبود .

مجلس ... و نمایشگاه ... :

تا نهار گرفته بشه من تو ماشین نشسته بودم که یکی دوتا خانم نظرم جلب کرد ، وضع لباس و ... یکی از اوندو که مثل دیگری پیر و سن و سال دار نبود ، هردو سیاه پوش بودن ، اینو وقتی توجه کردم که یه ماشین همونجا نگه داشت و چند آقا و خانم با همون وضع ، اما سیاه پوش پیاده شدن و به همونجایی رفتن که اوندو خانم رفتن .

البته دسته گلم با خودشون داشتن ، ولی وضع پوشش اونا بیشتر جلب توجه میکرد ، از جمله کراوات آقایون ، که از ماشینای مدل بالا پیاده می شدن و ...

گفتم مجلس عزاس و یا دارن از سر خاک برمی گردن ، که دو تا ماشین با هم رسیدن و از جلویی یه آقا پیاده شد و با دوتا خانم که دست یکیشون دوربین بود ، آقا رفت در صندوق عقبو واکرد و یه وسیله ی فیلم برداری رو داد به خانم دومی که برد تو همونجا .

ولی خانم اولی دوربینو کار انداخت و گرفت طرف ماشین دومی ... 

با خودم می گفتم از ماشین مگه کی می خواد پیاده بشه ؟ و بره اونجا ، که ماشین که داشته یواش یواش می رفت طرف دوربین ایستاد و آقا دوماد پیاده شد !

آخه عروس خانم در وا کرد و خواست پیاده بشه که بهش اشاره کردن درو ببنده ، تا آقا دوماد بیاد درو براش وا کنه و ... 

هنوز دارم با خودم میگم که اونجا مجلس عزا بود ؟ یا عروسی ؟ ولی مجلس مد و لباس بود ، و مجلس ... 

یاد اوایل پیروزی انقلاب می افتم و مجالس عروسی و عزای اونوقتا ، و حجاب خانوما ، پیراهن رو شلوار آقایون . 

یاد اوایل حکومت اسلام در مدینه می افتم ! و یاد بیست سی سالی بعد رحلت پیامبر ! که بجای مسجد دارالخلافه ها شد مثل کاخ شاهان ایران و یونان و ...  

همین دیروز و شایدم امروز صبح بود که تلویزیون داشت کیف و کفشی رو نشون میداد که ایرونیش با :"برند" خارجی فروخته می شد ، و خارجیش با :"برند" ایرونی ، اینو نه تنها فروشنده  ، بلکه گزارشگر تلویزیونم هی می گفت ! برندو میگم .

این "برند" ایرونیه ؟ یا خارجی ؟

یاد :"جمهوری" افتادم ! 

آیا پیامبر مبعوث شد ؟!

آیا انقلاب در ایران رخداد ؟! حالا انقلاب دینی یعنی اسلامی پیشکش ! انقلاب ایرونی چی ؟ مثلا "کراوات" ایرونیه ؟

ب بِرَند الله "رحمان رحیم ، ... ، ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیا ، إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیا ، ... . 

به "نام" خدای "رحمان رحیم " ، ... . 

یاد ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران افتادم و : "من دولت تعیین می کنم " .


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :411
بازدید دیروز :445
کل بازدید : 1309036
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ