سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفت یا شناخت علمی (بخش دوم) :

سلام علیکم ، روز بخیر .  

... ، الم  ، ... ، بَ ... ، ... بِ ... ،أَلَّا ... !؟


بخش : درون نگر و درون گرایی : یا (مرتبط)

دیشب وقتی شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه ی "درسهایی از قرآن" رو پخش میکرد نشستم و نیگا کردم ، از اول تا آخرشم گوش کردم ، نشون به اون نشونی که آخرشم 31321 رو به شماره ی پیامکش که 3000114 بود فرستادم ، اونم دوتا ، یعنی با شماره ای که بنام مادرتونه هم فرستادم .

پس همونطور که در بخش اول این بحث گفتم ، که :"اگه" حافظه یاری بکنه و یادم بیاد فکر می کنم گفتم که :

" ... پشت کوه ... "

ی که نیستم ! که از اینورش و از مثلا تو شهر خبری نداشته باشم ، مگه اینکه همونطور که گفته شد کوه کوه مندرج در تاریخ نه تنها علم یا دانش ، بلکه قابل درج در معرفت یا شناختم نباشه ! و حکما الا و بالا مثلا کوهی در فنلاند باشه ، یا مثلا در ایران و مثلا در قم و کهک !

راستی در به قول معروف قرآن ، در همین که در دسته ، آیا از ریشه ی "عرف" مثلا لایعرف ، یعرفان ووو ش اومده ؟ اونم بعنوان مخاطبش ، مخاطب قرآن ؟

پیام آور :

داستان تعریف یا شناسوندن پیامبرو که شنیدین یا خوندین ؟ که آخرین پیامبر خدا حضرت محمدبن عبدالله که سلام خدا براو و خاندانش ، چی و چجور تعریف کرد یا شناسوند ؟

وقتی که پشت به کوهی در کنار شهری که تو اونجا زندگی میکرد بود ؟ پیش از اینکه پس از سه سال مخفی و پنهونی ، علنی و آشکارا گفت : "اگه" من بگم پشت این کوه دشمن ، مثلا شیطان ، مثلا بزرگش ، اومده و ... ؟ قبول می کنین ؟ اونوقت ، بعدش گفت پیامبره .

----------------------------------

مرتبط : "تنهایی" شایدم "معاشرت " ! در مثلا  

که تحت عنوان "جامعه مدنی در اندیشه های سیاسی" ، با "مقدمه : انسان اجتماعی" و " اول – جامعه مدنی" دارد :

انسان با استعدادهای دوگانه تنهایی و معاشرت جویی خود ، ... .  


  

خروج منطقی (2) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، ...

هرچند امروز تا نزدیک ظهر سر کار علاف شدیم و برگشتیم خونه و نماز ظهر و نهار خواستم کمی بخوابم ، ولی ترسیدم !

البته نه :"ترس" که مجری همون برنامه ی طلوع تلویزیون یادآوری کرد و مهمان برنامه هم ضمن تشکر از این یادآوری رفعش کرد ، بلکه ترسیدم تا آخر شبم باز نتونم به کدواژه هایی که یادم میاد اشاره کنم .

البته بازم نه بقول منطق فازی (بی نهایت ) کدواژه ، چراکه نهایتش نه (9) دهم ، نودونه صدم ، نهصدو نود و نه هزارم ، ووو میتونه باشه ، البته همونطور که در مباخث قبلی گفته شده ، حداقلشم یک دهم ، یک صدم ، یک هزارم ، ووو باشه ، نه نهایتش صد و (یکی) دیگشم (صفر) ! و مقصود از (میون صفر و یک ) این باشه .

چراکه نخستین آیه ای که در همون بحثی که گفتم با عنوان "اندیشه در قرآن " داشتم ، و در اون (حرف) از "فکر" یا اندیشه زده شده یکی از آیات سوره ی مدّثّره ، که میگه : "انّه فکّر و قدّر" .

و در همین رابطه در همان سوره اومده : "علیها تسعة عشر" .

چراکه اگر مقصود از خروج از (دوحالتی) منطق ریاضی ، همینطور منطق قدیم ، و ورود به (چند حالتی) و اونم :"بی نهایت" بحساب سه ، چهار ووو حالت باشه ، خب مگه چالشی که منطق قدیم ارسطویی و جدید صفریکش با اون روبر هستن چی بود !؟

بحث سر (فقط) دوحالتی بودنشون که نبود ! مسئله (دو) حالتی بودنشون بود ! ولو اینکه ایندو صفرویک یا یک وصفرم نباشه ! و حتی (یک و یک) م باشه ! یعنی حتی (دو) یک باشه ! چه رسه به سه ، چهار ووو یک ! 

بعنوان مثال ، همونطور که در خبرا اومده حرف اینه که حجاج ایرونی از عربستان سعودی خارج بشه ، حالا چقدن ؟ همونقد که از ایرون خارج شدن و وارد عربستان سعودی شدن ! معنی ورودیشم اینکه وارد ایرون بشه ، چی ؟ : صد در صد "حجاج ایرونی" دیگه ! 

حالا این ورود به عربستان سعودی و خروج از اون ، یا خروج از ایرون و ورود به اونو ، طبق منطق (صفریک ) و قدیمش ، سلب و ایجاب ارسطویی ، چی چی از آب در میاد !؟ کاری نداریم ، ولی خروج منطقی با منطق فازی چه جوریه ؟ 

آیا مثل اونا (دو ) حالت نداره و مثلا سه ، چهار ووو حالتم ! داره ؟ 

و بازم ! میون (صفر و یک) ! و میون یکی از ایندو ! که یکی از این دو ، همونطور که از ایرون خارج نشده ! وارد عربستان سعودیم نشده ! تا از اونجا خارج بشه و وارد ایرون بشه ؟ 

این (یک ) ی مثلا می خواد در اونجا دفن بشه ؟ یا اون (یک) ی دیگه از ایندو ؟ خب اونو که عربستان سعودی هرچه دلش می خواد (دفن) کنه ، یکی ، دوتا ، سه تا و بی نهایتشم ! و ( دل) نگرون عکس العمل :"خش" ی هم برا اون نباشه ! حتی برا یکیش ! چه رسه به بی نهایتش ! 

ولی برا اونی که از ایرون وارد عربستان سعودی شده ، یعنی همون که به اون گفته میشه :"حجاج ایرونی" چی ؟ 

همونی که از (یاد) م نمیره ! صد در صد که نه ، حتی یکی شم ! 

البته همونطور که در خبرم اومده بود ، مگر اینکه خانواده ای از شهدای منا بخوان شهیدشون در مکه بخاک سپرده بشه ، البته نه اینکه نخواسته باشن در گلزار شهدای ایرون بخاک سپرده نشن . 

حالا (خانواده ی شهدا ) ، (شهدای حجاج ایرونی ) یعنی چی ؟ بمونه ! 

منکه فکر می کنم (قد) همون (ایرون) ه ! خانواده ی ایرونو میگم ، خانواده ی خونه ی ایرونو میگم . 

خب ، این بعنوان مثال گفته شده ، و بحث من خروج از خونه ای بنام حافظه ، بایگانی و مثلا آرشیو همونی هست که وارد اون شده ، اونم نه (نشر) ش برای یکی دیگه ! بلکه (حشر) برای خود و در ثانی ، یعنی اونوقت برای یکی دیگه ، حالا بقول استاد شهید مرتضی مطهری چه برای اونم حشر و نشری داشته باشه از اون ، یا (یاد) ش بیاد که داره ! 

خروجی از حافظه ، بایگانی و مثلا آرشیو رو میگم ، حالا چه جوری ؟ منطقشو میگم ؟ از منطق فازی می پرسم ؟ 

خب بله ، تا پیش از این ، پیش از منطق فازی رو میگم ، حروجی ، همینطور (نفوذ) یم این بود که واردات (دو حالت) داره و خروجشم همینطوره ! ولی الان ، پس از خروج ، همینطور (نفوذ) منطق فازی ، حرف چیه ؟ بعبارت دیگه منطقیش چیه ؟  

مگه اینکه کمافی السابق ، مثل گذشته ! گفته بشه : ما حرف نمی زنیم عمل می کنیم ! 

شاهد مثلا عملی بودنش در مثلا (ژاپن) ، در (صنعت) ، در (لوازم خانگی) ووو 

که خب میشه رفت و شاهدش بود ، ولی در (حافظه) ، بایگانی و آرشیو چی ؟ 

آخه منطقیش تا حالا ، پیش از منطق فازی (صفریک) بود ! 

البته صرف نظز از اینکه گفته شد :"منطق فازی" !؟ 

آخه قبلشم ، قبل از منطق فازی رو میگم ، اول گفته میشد که مثلا کلید برق دو حالت داره ، ماشین دوحالت داره ، ووو ، حالت خاموش و روشن ! البته ، بعدش گفته شده حافظه دو رقمیست . 

آیا منبعد ، بعد منطق قدیم و صفریکشو میگم ، کلید برق ، :"دکمه" ماشین و مثلا همون :"لوازم خانگی" دو ، سه ، چهار و بی نهایت حالت خواهن داشت ؟ و بعد حافظه هم همینطور ؟! 

یا نه !؟ میون ایندو !؟ (منا) ی ایندو ؟ رو (شاهد) خواهیم بود ؟ 

حالا اینکه (گفته) شده :"منطق قرآن) م منطق فازیست بمونه ! 

... ، لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ ، هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ، هُوَ ( رحمن رحیم ، نه رحمن رجیم ! و منا ، یا میان رحمت و ... ؟) اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یشْرِکُونَ ، هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ (الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) . 

 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :176
بازدید دیروز :594
کل بازدید : 1310475
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ