سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سر ریز آب ... :

بنام خدا و (الف) ... .

... : برپا (ب) .

علیکم السلام ، بفرمایین .

خب چی گفتم !؟

... : آقا اجازه ؟

بله ؟

... : ن .

آفرین ! دیگه ؟

... : آقا من بگم ؟

بله ؟

... : ی

آفرین ! دیگه ؟

... : من بگم ؟

بله ؟

... : م ... .

آفرین ! دیگه ؟

... : من من  ؟

بله ؟

... : بفرمایین .

آفرین ، خب دیگه ؟

... : سلام .  

سلام ؟

... : جواب سلام .

آفرین ، دیگه ؟

... : امروز !؟  

آفرین ! دیروز ؟   

... : من بگم ؟

... : من بگم ؟

...

شما بگو .

امروز ؟

خب :

بنام خدا ، و ... .

یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا هیشکی نبود :

دو تا بودن که یکی بودن ، آخه هرکدومشون یه نصفه از یکی بودن ، حالا اون یکیم نصفه ی کدومیکی بود !؟ یا نه !؟ بمونه !

اولی اسمش کریم بود !

حالا کریم آقای ما چه کرد !؟ بمونه ! دومیش چه کرد ؟ مثل امروز می پرسم ، می تونید از یزرگتراتون کمک بگیرین . خدا حافظ .

... : برپا !

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، ... بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ ... .

سر ریز آب و ... .

اول ضمن آرزوی سلامتی برای سیزده نفر باقیمونده ، تسلیت مجدد بگم بمناسبت شهادت بیست و هفت نفری که امروز نصف جهان ، اگر نباشد تبریز ، شاهد ، شاهد تشیع اونا بودن .

مگه اینکه :"آمار" این نباشه ! که اگه این باشه معنا داره ! خصوصا برا اطلاعات سپاه !  

خب چی گفتم !؟

------------------------------

زیرنویس :

الف :

بعضیا :"سر ریز" شون اینه :

و بنام خَلق

البته مانعی نداره ! حالا ان شاءالله فرصت شد :

چرا ؟

شو میگم ، ولی "سرریز" شون به این ختم نمیشه ! و در :"نیمه" ی دوم سرریز :

قهرمان !

م دارن ! که بازم مانعی نداره ! چراکه آیا :

#همه !؟ (ب)

تازه ! مورد نظرشونم مثلا :"مریم"ی !؟ و ووو !؟شم بمونه ! که آخرش :"به تعبیر معروف" علی می مونه و حوضش ! نه :"گورش" ها ! اینکه آخر#همه هست و میریم همون جا که فرصت داشتیم بسازیم :"هفت" طبقه ی جامونو ، خدا کنه که اگه "هفت" طبقه رو نساخته رفتیم ، یه "سرریز" خدا بیامرزی باقی گذاشته باشیم ، تو "نیمه" ی اوّل ! وگرنه مونده به کرم خدا !

ب :

قهرمان ، و حتی آدم ، انسان و یا بشرشم ، خب برا اینکه :

... ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، ... .

مگه اینکه مراد از اولی دومی باشه و حالا مثلا می خواد خلقتشو بگه و ... .

پ :

یا مثلا :"خبر دار" و سلامایی از این دست . 

---------------------------------------------------------- 

ادامه ی : دسته ها (کلیدواژه های موضوعی) : 

+مادر+مادر مقدس+پدر+بزرگتر+بزرگتر کودک_نوجوان_جوان_و


  

 

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ؟ لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ .

حرف ما :

سلام علیکم

اول سالروز تولد ام ابیها سلام الله علیها را خدمت شما خصوصا بازدید کنندگانی که تازه به جمع ما پیوسته اند تبریک عرض می کنم و امیدوارم که از دستاوردتان در این روز بنده را محروم نفرمایید .

اما بحث امروزمان که در نوشته قبلی رسید به پرسشی که بنده مطرح کردم ، در رابطه با موضوع امروزمان که عرض شد ، چراکه در شناخت فهرست واری که داشتیم رسیدیم به کلمه در کتاب یا نوشته ی خدا .

فکر نمی کنم نیاز به توضیح کلمه باشد ، منتها بد نیست یادآور شویم که کلمه مثلا به حضرت عیسی بن مریم علیه السلام هم اطلاق شده و مستحضرید که آن حضرت بر خلاف قاعده ی معمول که ما پدر و مادری داریم به قدرت الهی از مادر پاکی متولد شده اند که همسر نداشته اند .

حالا کیفیت آن چگونه است در کتاب یا نوشته خدا آمده و ما فعلا با اطلاق کلمه به آن حضرت در اینجا کار داشتیم و اینکه خدا چگونه مادر پاک ایشان را باردار به آن کلمه نمودند فعلا کاری نداریم .

خب قبل از کلمه هم با آیه ی "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" آشنا شده بودیم درکتاب یا نوشته ی خدا به این صورت : ( إِنَّهُ مِنْ سُلَیمَانَ وَإِنَّهُ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ( أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ))) که به ملکه ی سرزمینی نوشته شده و نام نویسنده و خواسته اش نیز در این نقل آمده .

که در میان آندو یعنی نام نویسنده و خواسته اش نامبرده شده از خدای بخشنده ی مهربان و بنا بر این و نه بنابر اینکه مثلا پادشاهی برای ملکه ای نوشته ، از او درخواستی داشته .

و در قسمتهای قبلی اشاره ای هم داشتیم با مثلا ((نوشته ) در نوشه ) ، که خواننده اش با نویسنده ی آن آشناست ، مثل همان که بنده (سلام (بر شما )) داشتم در آغاز بحث و مانند نوشته ی مثلا حضرت سلیمان نبی علیه السلام به ملکه ی سبا نیست که نویسنده ابتدا خود را معرفی کرده مثل خدا در نوشته اش که دارد : (ب (... سم (الله ...

و رسید بحث به آنجا که اگر (ب) کلمه ای بحساب آید ، در مقابل کلمه الله مثل کلمه ی اسم است و حکمش همانست که حضرت سلیمان نبی علیه السلام از ملکه ی سبا خواسته ، یعنی نهی کرده از برتری جویی بر حرف خدا که " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" است و امر کرده به تسلیم در برابرش ، یا بر خود آن حضرت که حرفش حرف خداست ، البته اگر نویسنده ی نامه را می شناسد بنام و نه به دارنده ی حرف خدا .

چرا ؟ چرایش هم گفته شد که کلمه ی الله برترین کلمه است ، ولی اگر (ب) حرف بحساب آید آنگاه نه تنها به گفته ی الله ، بلکه به اسم هم تقدم دارد و نخستین حرف خداست در نوشته ی خدا .

و اینجا بود که حرف ما که موضوع بحث ماست پیش آمد ، چرا ؟ خب روشن است که ما حرف می زنیم ، حالا حرف ما چیست ؟ بحثش جداست ، می تواند مثل حرف حضرت سلیمان نبی باشد که حرفش حرف خدا بود در نوشته اش که گذشت .

بعلاوه ما در نوشته ی خدا هم حرف می زنیم ، و نه فقط در قرآن العظیم آن ، و در سوره آخر آن ! حتی بدون حرف ی از خدا ! بلکه در آخرین آیه ی سوره حمد هم بعنوان مغضوب علیهم و الضالین ، چه رسد به عنوان انعمت علیهم در این آیه و نخستین بار در این سوره بعنوان عبد می گوییم : ایاک نعبد و ... ، ولی مسئله حرف ما در بزرگتر از این بود که آیا در بزرگترین آیه هم کلمه ای و حرفی می زنیم ؟ یا اینکه نه تنها الله بلکه (ب) هم اختصاص به خدا دارد ؟ یا مثلا کلمه ی رحیم در این آیه به ما هم گفته شود مانعی ندارد ؟ و مسائل دیگر ...

خب وقتی ما حرف می زنیم ودراین که شکی نیست ، ولو اینکه حرف ما همانطور که در نوشته قبل آمده به این صورت باشد (حرف ما (هیچ)) و یا ((حرف ما ) هیچ) و به این صورت ((حرف ما ))که وقتی با گوینده ، مثل نویسنده ، ی آن آشنا باشیم می شود به این صورت () که امروزه خصوصا در منطق ریاضی با آن به عنوان مجموعه تهی آشنا هستیم ، خب در نخستین حرف نوشته ی خدا حرفی از حرف ما هم هست ؟ و آیا بودنش به صورتی است که به آن تهی ، خالی یا صفر گفته می شود ؟ ووو ؟ که این موضوع بحث ماست و در ادامه ی بحث به آن خواهیم پرداخت ان شاءالله ، فعلا خدا نگهدار .   

 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :421
بازدید دیروز :754
کل بازدید : 1306586
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ