سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت بحران علمی دینی (پایانی) :

یا :"الله"

سلام علیکم ، روز (پ) بخیر .

یادآوری :

دیشب با خودم می گفتم ، تو گشتی که داشتیم ، جای آقا اسماعیل که تو قمه ، و محمد آقا که تو تهرونه رو که خالی بود ! پر کنم !

چرا دروغ ! عروسام یادم رفت ! خدا کنه که بتبع داداش مهدی که تو خویه ، و داداش محمدم ، که اینجاس ، ولی سر خونه زندگی خودشونه ، از اونا هم یاد کرده باشم ، مثل نوه های همشم گل دخترم .

خب ، راستی ! شاید براتون جالب باشه و بخواین بگین اول کی !؟ خب اندیش ! کی باشه که بتبع اون نه تنها اموات ، بلکه حی و حاضرم ، ظاهر و باطنشم یاد بشه !؟

منکه پدرو یادکردم ! حالا بقول آقا امام حسن ثانی علیه السلام بهترینش :"سیاسی" باشه !؟ یا علمی !؟ و یا علمی دینی !؟ یا اینکه ... !؟ بمونه ، خب دومیشم که بتبع گفتم و :"به تعبیر معروف " تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل .

کاریم ندارم به این که :"عارفی" گفته باشه اون : آورد در این دیر خراب آبادم .

که گفتم ، در گشت قبلی ، چه با اومدنمون به اینجا حتی چشم و گوش و دیگر اعضای حسیمون باز بشه ، وچه گویا بقولی حتی چشم وگوش و دیگر اندام حسی ما هم :"گزینه ی روی میز" اینجا بحساب بیاد ! و روشن بشه : چشم و ... داریم ! ما .

یه دونه دیگه !؟ بگم !؟  چی !؟ :"شیش تاییا"!؟

اول بذارین :"اخراجی ها" رو تموم کنم !

خب بله ، "اخراجیا" دشمن همم که بشن ، باز نه تنها "به تعبیر معروف" گوشت همم که بخورن ، مثلا با :"غیبت" ، ولی استخونو که دور نمیندازن ! بلکه آیا همشونم بقول معروف :"خونریز" ن ! مثلا آقا اباعبدالله علیه السلام برا این خارج شد !؟ و اگه به کوفه هم میرسید اونوقت !؟ پس از حالا بگیمم تشکیل :"داف" !؟ مگه حتی جنگهای :"جدّ" ، :"پدر" و :"برادر" شم برا این بود !؟ حتی در جنگیم که آغازگرش بوده باشن !؟

ما بدنیا پا نذاشتیم که تا مثلا چشمون افتاد به اون که نه ! اونم خودشو نشون داد ، حتی بگیم چشمونم "گزینه ی روی میز" شه ! چه رسه به اینکه مثلا :"چشم غرّه" هم گزینه ی روی میز بحساب بیاد ! ما اومدیم که مثلا یه چیزی به چشمون بخوره دستکم ، حالا اگه هم اومده نباشیم که چشمون بهش بیفته ، مثلا بقول مرحوم علامه ! تا ببینیم مثلا ، حالا با چشم باز افتادنشم که فبها ! چه رسه اینکه با معرفت یا شناخت قلبیم باشه یا بقولی از :"قرار" گاه :"دل" ، حالا اخراجم شده باشیمم ! حالا از :"قرارگاه" مادرم ! بمونه ! که از اونجا هم اخراجیم باشیم ! به :"قرارگاه خاتم الانبیاء" ! ی :"ام ابیها" ! حالا به :"بعلها" و ... و اونم به :"عدد" احاطه ی علمی و اونم علم خدا ! بمونه !

همینطور چرا اول "قرارگاه خاتم الانبیاء" ؟ و قرارگاه مثلا حسی که عضوش اولین اخراجی باشه ، یا فرستاده !؟ که : برو مثلا ببین ! یا بشنو ! و یا ... .

خب که چی !؟ خب برگرد به قرارگاه دیگه ! خب باز که چی !؟ تا بری دوره ی مدیریتم ببینی دیگه ! بنا بر اونی که مثلا دیدی ، شنیدی و ... ، به قرار گاه بعدیشم رسوندی ، و اونم ختمش کرده !

کی !؟  

"زاینده" ؟ یا :"اندیش" :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ (پ3) ... .

با سلام به هشتمین خورشید ولایت و امامت .

خب ، امروز کجا بریم !؟ البته اگه قرارنباشه خونه نشین باشیم !؟ من میگم بریم دریا !

خب بله کوه سخت بود ! اونم قله ی قافشو و مخصوص :"سیمرغ" م ! ولی دریا چی !؟ چی !؟

خب سه تاشو که گفتم ! علی ، حسن و حسینشم ، فقط بجای تشکیل :"داک" "داف" گفتم و دستشم نزدم ! خب نه برا اینکه سه تای دیگش محمد ، جعفر و موسی گفته شده و هفتمی نداره ! چه رسه به هشتمی !

که یکیم تو فارس باشه ، اونم عالم ال محمد برا :"جار" یا همسایه ! ی عرب !

خب چی شد !؟ بریم !؟ داره غروب میشه و باز شب و تاریکی و ظلمات و : بترسا !

چی !؟ فکرکردین یا اندشیدن که گفتم تو دریا ! نه بابا ! لب دریا !

اونوقتیم که ار کنار سد ارس و حس کندی ان نوشته رو فرستادمم و تو اومده :

ای ارس با تو بگویم ما بگو ، چون بدریا تو رسی ...

خب تازه کنار ارس بودم و نه حتی لب دریا !

چی !؟ خب بله حافظ گفته :

سالها دل (قرارگاهش) طلب جام جم از ما ! می کرد ، آنچه خود داشت زبیگانه !؟ تمنا می کرد

و ، که چی !؟ نریم !؟ لب دریا !؟

آهان ! گرفتم :

گوهر کز صدف کون و مکان خالی

بود و ، که : طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

و ، ولی با اینکه تو همون ارسالی به :"ما حرف نمی زنیم ، عمل می کنیم " اومده :

هفتمین ! گفت در خود را کم مبین ، در بیان دیگران غمگین مشین

گرهمه درت بگفتن جوز تو ، اندرین جوزت بدر بالا مرو

بازم حرف حق تلخله !

البته تو اون گفتم :

گفت مطهر اندران گفتار پر ، کی بود در نزد ما الحق مر ؟

خب اگه تلخ باشه ، چرا بریم ! می مونیم تو خونه ، البته بشرط اینکه زاینده نباشه یادی ! و خونه اندیشم همینطور ! بلکه کلا فراموش  ! بعبارت دیگه ددر بی ددر ! خب بقول :"اقتصادی" اون به صرفه نیست ! چراشم روشنه !

خب در علم یا دانش اقتصاد ، مقاومتی اونم ! حرف از :"تولید و مصرف" ه و اختصاصم به دولتی و:"دا"ی اونو و منجمله :"داج" و :"داجا" ، و خصوصی اونم نداره و شامل خونه و منجمله خونه ی ما هم میشه ! پس فقط شامل :"تولید" نمیشه که فقط :"بازار" داشته باشه ! بعبارت دیگه :"دیتا سنتر" ی که گوش بزنگ "تولید"ی باشه تا به :"مصرف" برسونه ! حالا کجا !؟ و حتی کجاشم !؟ بمونه !

این مسئله ی اوله تازه ! و زمان مصرفم بمونه ! بعنوان مثال آیا الان در منطق زلزله زده ی کرمانشاه جمهوری اسلامی ایران !؟ و نمونه کجا هم الان در یمن بعنوان مثال !؟ یا بعد مثلا تسلیمش !؟ حتی ! چه رسه به ایمانش !؟ و اونم با :"قرارگاه خاتم الانبیاء" ش !؟ و بعبارت دیگه دلخواه ، دوست داشتن و اونم شدیدشو بقولی عاشقانه ! نه مثلا تقیه ، یا از سر اکراه ! آخرش ناچاری !

که اینم برفرض نشنیده یا ندیده گرفته بشه ، مسئله بهمین ختم نمیشه ! مسئله ی اصلی خود :"مصرف" ه ! که گفتم به صرفه نیست ! یعنی قابل صرف یا بعبارت دیگه قابل هضم نیست ! ولو اینکه تولید :"خانه" گیم :"گزینه ی روی میز" م بحساب بیاد و نیاز به مجوز صدور نداشته باشه ! صرف نظرم از بخطر نینداختن تولیدات خصوصی و حتی دولتیم ! و بحران اقتصادی ! و نیاز به :"صرف" زمان و هزینه ی مدیریت اون ! بعبارت دیگه :"تولید" ی در مقابل :"مصرف" بحران آفرین !

حالا بمونه مسئله ی اصلی تر ! از اینا ! وقتی که حرف علم یا دانش اقتصاد :"مصرف و تولید" بوده باشه ! که بنا :"مصرف" خونه هم :"تولید" ی داشته باشه ! اونم وقتی این علم یا دانشم که در :"علوم انسانی" مصرفی داشته باشه ! بعبارت دیگه بر فرض "علوم انسانی" م صرفی برا خودش داشته باشه ! منجمله برا :"علوم اقتصادی" ش حالا ! دانسته یا ندانسته کودک درونش بدست دایه ی مهربانتر از مادرش پرده شده باشه ! خصوصا در :"مصرف و تولید " اگه قضیه این باشه در اقتصاد !

مگر اینکه همونطور که در مباحث قبلی به نقل از آقا امیرالمومنین علیه السلام گفتم ، مصرفی یا بعبارت دیگه واردات تا مطبوع نشده برای تولید یا صادرات بحساب نیاد ! چراکه مثل :"دیتا سنتر" های بشری فایده ای در :"به اشتراک" گذاشته هاشون ، یا صادراتشون ، و یا تولیداتشون ، نداره!

بعبارت دیگه در همون "تولید" ، که از اون در حسابداری بنام :"بدهکار" نامبرده میشه ، و از "مصرف" بنام :"بستانکار" ، و نمونه قضیه که "مصرف و تولید" باشه که میشه " بستانکاروبدهکار" در بانک و بانکداریه ، در عمل ، هرچند در دفاتر روزانه ؛ معین و کل هم نوشته میشه " بدهکار و بستانکار" ! یعنی همون که در علم یا دانش اقتصادی عنوان میشه که قضیه :"تولید و مصرف" ه ، ولی در :"اقدام و عمل" قضیه :" مصرف و تولید" ، و با نشون دادن حساب بستانکار بانک می خوان بگن که قضیه "تولید و مصرف" ه یا "بستانکار و بدهکار" ه ، و نشون به همون نشون که هروقت بستانکار بانک به بانک مراجعه کنه بانک در مقابلش "بدهکار" ! ولی آیا در گردش مالی بانکم در مقابل بدهکاره !؟ خب بعنوان مثال میشه از ساختمونای بانکها اینو ستاند ! یا صرف کرد ، نه از سود و بهره ای که به بستانکارش می پردازه ! حالا مصارف یا "مصرف" های دیگه ی آشکار و پنهانش بماند ! که محل بحث نیست !

چراکه محل اصلی بحث :"صرف" یا :"دریافتی " هست ، و در ثانی :"تولید" یا :"پرداختی" ، بعبارت دیگه دریافت کننده مسئله ی اوله ، که گفته میشه :"صفریک" ه و این حرف :"علوم انسانی" نمی تونه باشه ! که در حوزه ی اون زده میشه ، یعنی در :"علوم اقتصادی" ، مگر اینکه حرف علوم انسانیم همین باشه ! حالا نه بازبان رقم یا حروف الفبای ریاضی که نه رقمی و 10 رقمی شدش شده دو رقمی یعنی :" 01" و بحروف :"صفریک" ، که همون 10 رقمی ، منتها به اصطلاح :"معدوله" ی اونه ! بعبارت ساده : جابجا شدن ایندو رقمه ! که این بی سابقه نبوده در:"زبان" قدیمی "علوم انسانی" قبل و بعدیش ! یعنی فعلیش ! حتی دورقمی جدیدم ! که :"مثبت و منفی"

بعبارت :"اقتصاد" ی : تولید و مصرف ، دریافت و پرداخت و یا بستانکار و بدهکار ! و نظایرش که گفته بشه ولی عملا مصرف و تولید ، و نظایرش باشه !

حالا چرا ! البته صرف نظر از گفته که جای بحث داره ! و بمونه برا فرصتش ان شاءالله ، که بدرازا کشید حرف و از حوصله خارج ، برا اینکه علم یا دانش اقتصادی ، صرف نظرم از اینکه تحت الحمایه یا :"تابع" کدوم یک ، نه :"صفریک" و:"یک صفر" ، علومه ، بر تولید و مصرف و مصرف و تولیده ، نه "تولید و مصرف" یا "مصرف و تولید" ، منجمله اقتصاد خونه هم ، چراکه در عین و حین تولیدم در حال مصرفه ، و در عین و حین مصرفم در حال تولیده ! بعبارت دیگه :"دوبل" یا دوطرفه هست ! در قضیه ای که بهش قضیه ی :"مالی" گفته میشه !

خب برگردیم به بحث خروج و اخراجیها ، و دیر وقته و وقت خوابه دیگه !

خب ورود و خروجم مثل :"تولید و مصرف" و قضیه قضیه ی "دوبل" یا دوطرفه بودن اینم هست ، یعنی به محض خروج از خونه ورودیم صورت گرفته ! و در حال ورودم خروجی بوقوع پیوسته ! بعبارت دیگه در قضیه فقط خروج از خونه نیست ! بلکه ورودیم صورت گرفته ! و مسئله اینه که در :"دوبل"ه یا دو طرفه ، و بعبارت دیگه در این :"دوتایی" طرف خونه کجاس !؟

دولت مثلا !؟ وحتی :"دا" !؟ کجا !؟ بقولی مثلا :"هیئت" !؟ یا ... ؟ شاید گفته بشه : کوچه ، خیابون و خلاصه راه ! خب بله ! میشه اگه قصد مثلا :"راهپیمایی" داشته باشه یکی از ما ! این راه به کجا میرسه !؟ حالا بقول ما ترکا : راه دراز و باغچه نزدیک ! از خونه در اومدیم تو محل به کجا رفت برا ... !؟ مثلا :"مالیه" !؟ بقول اقتصادی ، آیا طرف حساب بانکه !؟ بانک محل !؟

حالا برا :"ایّاک نعبد و ..." خونه !؟ بمونه ! و زمان :"اقدام و عمل" ش ! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر .

---------------------------------------------------------- 

پ – با تبریک بمناسبت امروز ، بقولی :"روز بدون امام" ! البته نه :"غایب" "غایب" ، ولی بعنوان مثال ، مثلا بقول :"رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران" (پ2) ، بازم بعنوان مثال ، مثلا در قرون :"وسطی" کجا بود !؟

حالا نمیگم مثلا با :"پناهنده" ای به کوههای کهک هم زمان با اون ! خب برا اینکه این که دینو فراموش نکرده بود که !

ولی اونکه داشت دینو ازمثلا :"سیاست" جدا می کرد ! و بقول مثلا سریال جومونگ :"سرزمین" ی به مدیریت خودش شکل می داد چی !؟ حالا بعدش که کشید به علوم :"وسطی" بمونه ! و :"دا" که نه ! حتی :"حا" و شامل هر :"حد"یم!؟ بمونه .

خب جناب رییس جمهور یا :"دا" ی ایران ! اینو که دیگه تو آمریکا هم همه می دونن که اونم تو مثلا سوریه پرسش شما بود دیگه ! مگه اینکه :"دا...ش" اونطور که به گوش ما رسیده نباشه ! یا مدیریتشم به گوش ما سپرده نشده باشه ! و یادمونم نباشه : والشعرا ... ، و سروده داعشی بدون ما ! بوده باشه ! حالا :"ما" کو !؟ یا :"کجا بود" م بمونه !

و بقولی ما نبودیم دستم بود ! تقصیر آستینم بود ! که داعشی از توش در اومد ! حالا بمونه که هنوزم گفته میشه که دست پرورده ی شیطون و شیطون بزرگه ! یا که از آستین دینی از ادیانش در اومده ، حالا چه موسوی و چه محمدی ! شم و اونی که کم داشت علویش بود ! لابد ! خب لابد بعدشم منتظر فاطمیشیم دیگه ! این وسط ! فقط همینو کم داشتیم !؟ امر دیگه !؟ همینمون مونده بود که نبش قبرم بکنیم !؟ البته اگه : کجاس !؟ یا : کجا بود !؟

پ2 – آخرین رییس ... .

پ3 - ... وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ ... .


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :483
بازدید دیروز :501
کل بازدید : 1311283
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ