عليکم السلام دکترجان و ممنون از پيگيري بحث . عرض شود که در اول چشم بيناست ولي در بازگشت از بينايي است مثلا همان سياهي را مي توان گفت که ديده شده در حاليکه در حرکت اول وقتي مثلا به آن سياهي افتاد چه بکند ؟ اما خاطره و مثلا خاطره ي بينايي ، که فرق دارد با خاطره ي مثلا سياهي ، بله دربازگشت چشم به بينايي همين کار را بينايي هم مي کند ، يعني از همان جا که آمده به سوي آن هم بازگشتي دارد و اگر از خاطره آمده باشد در حرکت سومش با آن خواهد بود . انشاءالله به افتادن بينايي و اينکه از کجا آمده هم مي رسيم . فعلا بحسب فرمايش مثلا مرحوم علامه مي خواهيم ببينيم اينکه فرموده اند : براي نخستين بار که ... ، يعني چه ؟ و آيا همين است که مثلا ايشان فرموده اند ؟ تا بعد برسيم به ادامه ي فرمايش ايشان که بعد حس تجريد از حس و نهايتا هم بايگاني و شايد هم ياد آوري را پيش کشيده باشند در حاليکه در واقع بعد حس قلب است و بعدش حافظه و يادآوري آن و در ثاني انديشه و خرد هم در فرمايشات مثلا ايشان روشن نيست . بازهم ممنون از چشم بيناي شما . در ضمن چند روز است که ارتباط ما کند شده و بيشتر وقتها هم تا وصل مي شوم قطع مي شود ، مثلا همين تا بنويسم چندين بار قطع شدم ، اين را براي اين عرض کردم که اگر به عزيزاني چون شما نتوانستم سري بزنم قضيه اينه . سلام به خانواده برسانيد .