سلام بر استاد

سلام به قصه گوي عزيز

قصد من نمايش نقاط ضعف اين سيستم است.نمايش قربانيان چنين پنداري كه عقل را كنار مي گذارند و تقليد مي كنند. دليل آوردن از اينكه جايي از سيستم مثبت است بسيار خوب است اما آنچه زنگ خطر است نكات منفي است .چون اصلآ قرار اين است كه سيستم مثبت باشد.اگر در جايي يك سيستم كه قرار است كار كند ، مي لنگد ، زنگ خطر است .يعني اگر قرار به نظارت عقلي نباشد كه هر كسي به اسم اسلام در هر گوشه اي براي خودش سلطنت راه مي اندازد و هر چه خودش فهميده و نفهميده بار مردم مي كند.اسلام مبري است از اينكه چنين نقصي در درون سيستم خود پرورانده باشد.

سلام

دكتر عزيز

به هر حال تشخيص اينكه از كي تقليد كنيم با عقل خودمونه

...........................

عوضش منم ياد دفتر آقاي مكارم افتادم كه سال گذشته براي سوالي به اونجا مراجعه كرده بودم و سوالي داشتم كه جنبه ي علمي ش بيشتر بود و تا خواستم توضيح بدم در باره ش ديدم خودشون كامل تر از من توضيح دادن و بعد جوابمو دادن

............

يا حق

ياد آن خانم مسن عزيزي افتادم كه در كودكي اجازه ي تحصيل نيافته بود چون تنها روحاني روستاشون گفته بود دختري كه سواد ياد بگيره به فساد متمايل ميشه .

سلام

ياد حرف يه افغاني افتادم كه روز بعد از پر شدن دندونش به مطب دندانپزشكش بر گشت و گفت دندانم را بكشيد!مجتهدم گفته با دندون پرشده غسل باطله!!!

يه سلام ديگه مخصوص دكتر غريب و كسايي كه بحثو دنبال مي كنن

دكتر

حرف شما رو كاملا قبول دارم و همونطور كه قبلا هم گفتم خيلي مثالها دارم كه نمي شه اينجا گفت

اما يه چيزي كه هست اينه كه درسته كه توي بعضي موارد من ..شما يا هر كس ديگه اي تو زمينه ي كاري خودش از مرجعمون بيشتر بدونه .. اما مسلما تطبيق دادن اون با دين كار همون مرجعه..

مرجع و عالم و مجتهد بايد آگاهي هاي لازم رو از اطراف بگيره در مورد مسائل مختلف و بعد اون رو با دين هماهنگ كنه

اما از كجا بدونيم كه اين مرجع آگاهي لازم در مورد مسئله اي كه سوال ماست داشته باشه

............

خيلي قرو قاطي نوشتم مي دونم .. ولي نمي دونم تونستم منظورمو برسونم يا نه

ام كلا مي خوام بگم كه اگه ما اگاهي كامل از مسائل ديني داشتيم كه خودمون مرجع بوديم.. حالا كه نيستيم پس مسلما توي مسائل زندگي و كار و ... به نظر مرجع عمل مي كنيم

اما سوال همچنان سر جاشه .. مگه نه؟

يا حق

سلام عليكم

اول تسليت اربيعن

دوم آروزي سالي خوب براي شما

سوم : حال شما؟؟؟

بابا نمي خواين برگردين؟

سلام.

سال نو را به شما و خانواده ي محترمتون تبريك مي گم. سال تحويل ازتون التماس دعا داريم.كاش كه تحول ما به احسن الحال باشه.

اربعين هم كه تسليتش جاي خود داره.از خدا بخواهيم به حق امام حسين ع سال جديد سال آزادي عقل از زندان جهالت باشه .

سالي كه بتونيم از برخورد عاقلانه ي مسولين مون سرهامون رو تو دنيا بلند كنيم و با افتخار مسلمان ايراني بودنمان را به رخ ملت هايي بكشيم كه توسط حاكمانشون كه با اسلام و ايران مبارزه مي كنند ‍، غرق در جهالت نگه داشته شده اند .

سلام

دلم براتون تنگ شده برادر، كجاييد ؟

آقاي يزدي سلام و عرض تبريك روز جمعه

برادر، مي بينيد كه در غياب شما دوست محترممان دكتر غريب و قصه گو بازار همفكري را گرم نگه داشته اند تا شما بياييد.

انشالله زودتر برگرديد.

يا حق

سلام .

به نظر من اگه دين ما در همه چيز نظر داده براي اينه كه وصل به منبع علمه.اين به اين معني نيست كه مجتهد هاي ما وصل به منبع علمند.اگر كسي اين ادعا رو بكنه بايد جواب هر سوالي در هر رشته اي رو بدونه. چنين چيزي هم محاله.پس اول از همه مجتهدان ما جواب خيلي از سوالات در زمينه هايي غير از دين رو نمي دونند.تو خيلي از مسايل ديني هم اختلاف نظر دارند.پس درست كدومه؟اگر تو بعضي مسايل هر مجتهدي يه حرفي ميزنه يعني چي؟يعني اگه قراره يكي درست باشه، بقيه درست نيستند!اما باز به نظر من سطحي نگري است اگر هدف از دين را ما در اين ظواهر خلاصه كنيم دين با عمق جان و عقل كارها دارد .ريشه بايد درست شود تا شاخه ها و گل ها رشد كنند.ريشه عقل ماست و روح ماست. گوش دادن با مجتهد به معني تعطيل كردن حجت دروني يا عقل نيست.گوش دادن به مجتهد براي بارور كردن حجت دروني هم است.قدر داني از نعمت اين نيست كه ما نعمتي را به پاي نعمت ديگر قرباني كنيم.خبرگان منتخب شما حتي درباره ي ولي فقيه وظيفه ي نظارت عقلي دارند.چرا؟ چون هر كسي در معرض خطاست.ما 14 معصوم كه بيشتر نداريم.مجتهد ميتونه نظرش خطا باشه.البته اگر علت اين خطا سهل انگاري نباشه عقوبت نميشه.اين براي من يعني كه عقل من در مسايل علمي ديني به مجتهد فاضل و عادل اقتدا مي كنه .اما در ساير مسايل، مجتهد هم مثل منه.مثلآ من الان در پزشكي و در شناخت فرهنگ غرب و افكار عمومي غرب به مجتهد خودم مشاوره هم ميتونم بدم.چون ميدونم كه به اندازه ي من اطلاع ندارند.شما هم در رشته ي خودت.نظر شما غير از اينه؟

سلام دكتر غريب گرامي

مي گم مگر نه اينه كه دين ما روي همه ي امور زندگي ما احاطه داره .. توي جزييترين موارد زندگيمون حكم داره .. درباره ي همه چي نظر داده.. پس چطور مي شه بگيم كه مثلا فلان جا اون مجتهد نمي تونه نظري بده؟؟

مرزش رو كي تعيين مي كنه؟

مثلا من مي خوام يه كاري رو شروع كنم.. ظاهرا هيچ ربطي به كسي نداره .. يه كار فرديه و من با توجه به عقل خودم فكر مي كنم كار درستي انجام خواهم داد.. اما .. آيا همين كافيه؟

خيلي مثالها مي شه زد كه توي ذهنم هست اما شايد جاي مطرح كردنشون اينجا نباشه ..

اما مي خوام اينو بگم كه ما كارهاي كوچيك و بزرگي كه توي زندگيمون انجام مي ديم براي اينكه بفهميم درسته يا نه اون رو توي چارچوب دين مي ذاريم .. اما از انجايي كه ما مجتهد نيستيم كه درست و غلط بودن از نظر دين رو تشخيص بديم از كسي كه عالم در اين كاره مي پرسيم ..

دكتر

فكر نكين من دارم مخالفت مي كنم يا مثلا نظر اخرمو مي گم .. نه

فقط دارم بلند بلند فكر مي كنم

وگرنه من هم اون سوال شما بخصوص چند وقتي ست كه ذهنم رو درگير كرده

اميدوارم به نتيجه ي درستي برسيم

و ممنون كه اين بحثو شروع كردين

منتظرم

يا حق

سلام به همه ي كساني كه اين صفحه رو باز مي كنند.

بحث اينه تا كجا بايد تقليد كرد و از كجا به حاصل تفكر و تعقل خودمون اعتماد كنيم.آيا مي شود حرف بزرگانمان را دربست بپديريم حتي وقتي با فكرمان و حاصل تفكر و تعقل مان موافق نيست؟ معيار چيست؟از كجا معلوم فردا مواخذه نشويم ؟

به فكرمون رجوع كرده ايم و به دنبال پيدا كردن جواب سوالمون بحث مي كنيم. احتمال خطا در بحثمون رو هم رد نمي كنيم .چون همه چيز را همگان دانند به مشاركت فكري شما نياز داريم . به فكرتون مراجعه كنيد و نظرات مخالف يا موافق رو مطرح كنيد تا به باز شدن ابعاد مختلف بحث و رسيدن با جواب كمك كنيد.مگر نه اينكه تفكر بهترين عبادت است.

سلام بر استاد گرامي، دكتر غريب و قصه گوي عزيز

المنه للله كه در ميكده باز است !

شكر كه در غياب استاد در خانه همفكري باز باز است و بحث جريان دارد. باشد كه روزي در محضر استاد شاهد ادامه بحثها بشايم.

ممنون و تشكر از جناب دكتر غريب و قصه گوي گرامي كه در نبود دوست عزيزم آقاي يزدي پيگير ادامه بحث هستند.

يا حق

سلام.

همين تفكر من ميگه اگر مجتهد من به من توصيه اي خلاف بديهيات عقلي بكنه من حرفشو گوش نمي دم.اگه توصيه ي پزشكي بر خلاف علم پزشكي بكنه حرفشو گوش نمي دم! كه هيچ تو صلاحيتش شك مي كنم.اگه اين مجتهد با علوم ديني آشناست كه نمي تونه نظريات پزشكي بده.در مسايل ديگه هم همينطور.حرف مجتهد در دايره ي معلومات خودش جايگاه داره.فرضآ اگه يك پزشك كه اطلاعي از برنامه نويسي كامپيوتري نداره به بيمارش چند تا توصيه تو اين موضوع بكنه، بيمار بايد حرفشو گوش كنه؟ اين درباره ي همه ي علوم صادقه.يعني مجتهد نبايد تو هر موضوعي از باب مجتهد بودنش دخالت كنه.مثالش رو هم كه گفتم.اگه هم دخالت كنه عقلآ الزامي براي مقلدش پيش نمي آره.