• وبلاگ : خانه ي خانواده
  • يادداشت : : ( من ) فكر مي كنم .
  • نظرات : 11 خصوصي ، 89 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام حضرت دوست ......

    سخت است تو را نبينم !

    اکنون که دستمان از تنها اميد کوتاه است و از هر سو گرفتار آمده ايم ؛ به التماس مي افتيم و درد دل بر زبان جاري مي کنيم و به خود اجازه مي دهيم که به او بگوييم دوستت داريم اگر چه تو را نمي بينيم ، و در حضور تو نيستيم . اينگونه بودن بر ما مشکل است ، اگر چه چاره اي از آن نيست :

    عزيز غلي ان اري الخلق ولا تري .... عزيز علي ان اجاب دونک و اناعي ...

    بر من سخت است که همه ي مردم را ببينم و تو ديده نشوي ؛ و حتي کوچکترين نفسي و صدايي از تو نشنوم ! بر من سخت است که بلايا بدون من تو را احاطه کند و ناله و شکايتي از تو به من نرسد ! بر من سخت است که جز تو همه کس پاسخ مرا بلند يا آهسته بدهد ! بر من سخت است که بر تو گريه کنم در حاليکه مردم تو را خوار مي کنند ! بر من سخت است بر تو بگذرد آنچه بر مردم نمي گذرد ! ....

    سلام بزرگوار .....

    اميد که چشمه هاي دلتان هماره زلال باشد .....

    به روزم و منتظر .....

    مويد و مهدوي باشيد ...

    در پناه حضرت دوست ....

    پاسخ

    عليكم السلام و ممنون .