سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویروس مِنها :

بسم الله الرّحمن الرّحیم ، ... .

سلام علیکم .

ضمن شب بخیر ، که امیدارم روز اول هفته ی خوبی رو پشت سر گذاشته و روز بهتری رو هم پیش رو داشته باشین ، می خواستم بگم که امروز فرصتی دست داد که نگاهی به روزنامه ها بیندازم ، در میان آنها :"یادداشت روز" یکیم که پرداخته بود به فرمایشی از مقام معظم رهبری نظرم جلب کرد ، با این عنوانش :

نقش سه گانه در بدبین کردن مردم !

حالا :"بدبین کردن " ، یا :"بدبین شدن" و یا هردوش ؟ اولین مسئله ای بود که با این عنوان پیش اومد ، بمونه .

خب درستکه آقا امام علی ثانی ، یعنی آقا امام علی بن حسین علیه السلام فرموده که خودمونو :"چراگاه" شیطون نکنیم ، ولی حالا اگه اون و اونم :"بزرگ" ش خواست :"چراگاه" ش کنه چی !؟

خب قبلا گفتم ، به نقل از مقام معظم رهبری ، اون بی "نقش" بی نقش نیست ، و من چی !؟ هیچ :"نقش" ی ندارم !؟ و در وازه برا :"ورود" ش و چریدنش !

... ، یا أَیهَا النَّبِی اتَّقِ اللَّهَ وَ ... .

:"یادداشت روز" روزنامه اینگونه وارد شد :

1 – "بدبینی" یک فعالیت ذهنی است که ... .

یعنی بچشم اومد ، خب روزنامه مثل هر مکتوبی بچشم میاد دیگه !

البته بعد افتادن چشم من به اون ! که خواستم ببینم چی میگه ؟

داشت برا :"ذهن" (یادآوری)م می گفت و :"ورودی ها" شو ، نه نگفت ! ولی گفت :"ورودی قبول" شو ، که فکر می کنم منظورش همون "شدن" ی بود که گفتم .

حالا منظورش از ورودی :"رَدِّ" شم چی بود !؟ بمونه !

ولی :

اگر و فقط اگر دو ورودی باشه ، آنگاه ورودی دیگری نیست ؟! که ورودی آندو باشه !؟

یا بقول پیامبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم :

یکی از آندو ورودی دیگریه !؟

ناگفته نمونه :

ختم ورودی !؟ چی !؟

خب ! برم سر خروجی ! که بحثم اینه ! که تحت عنوان :"ویروس مِنها" مطرح کردم .

کاریم به :"منها" کردن بعضیا ندارم ! که خودشونو از مخاطب خطاب :"بدبین " کردن ، شدن و جفتشم نمی کنن !

بلکه بقولی می خوام : هرچه فریاد دارم سر آمریکا بکشم !

که ویروس منها کردنو می خواد پخش کنه ! با منها :"کردن" خودش از پنج بعلاوه یک ! که حالا شده "چهار بعلاوه یک" و می خواد بشه :"دو" منهای یک ! و اگه بشه هم : صفر !

استیضاح :

چه جوری !؟ خب همون جوری که :

احمد و اکرم از مدرسه اومدن و دیدن ! از چهار شامی کبابی که مادرشون برا نهارشون گذاشته بود تو بشقاب ، صفر شامی کباب مونده !

احمد : چهار شامی کباب رو اگه بین خودمون تقسیم میکردیم بهر کدوممون چند تا میرسید !؟

اکرم : چهار تقسیم بر دو ، بهر کدوممون دو تا شامی کباب میرسید .

احمد : حالا که صفر شامی کبابه ! بهر کدوممون چند تاش ! میرسه !؟

اکرم : صفر تقسیم بر دو ، بهر کدوممون صفر تاش میرسه !

چی !؟ این چه ربطی داره به :"مِنها" !؟

خب صرف نظرم از اینم که تقسیم نوعی تفریقه ، این چی !؟ :

که در اول ابتدایی همین احمد و اکرمم وقتی یکی یکی منها می کردن ، حالا بجای شامی کباب یه چیز دیگه ای رو تو یه چیز دیگه ای مثل بشقاب ، وقتی از اون مثلا چهار تا چیز یکی برداشتن موند سه تا تو ظرف اون چهار تا ، و بعد که یکی دیگه برداشتن موند دوتا ، و بعدشم که یکی دیگه برداشتن موند یکی و اون یکیم که برداشته شد موند ! صفرتاش !

کدوم دانش آموزیه که ویروسی نشده باشه !؟ و بعدش به مثلا آموزش عالی رفته باشه !؟ که حالا در یه جایی قرار داشته باشه و خودشو :"مِنها" نکنه !؟

حالا بمونه که بعضیا می خوان :"بعلاوه" کنن بخودشون ! ولی بعد :"مِنها" کردن از دیگری ! ولو بعلاوه یک ! مثل : پنج بعلاوه ی یک ! ولی ویروس که فقط ویروس :"علاوه" نیست !

------------------------------------------------

یادآوری :

یادم میاد در یکی از آثار بدون استثناء خوب (الف) استاد شهید مرتضی مطهری ، یه عبارتی در جای جایی اون اومده که :

ما تا ذهن را نشناسیم فلسفه (ب) نداریم .

------------------------------

زیرنویس :

الف :

پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علامه .

ب :

من فکر می کنم تعبیر به این صورت باشه :

ما تا ذهن را نشناسیم "علم یا دانش" نداریم .

خب ! شاید برا اینکه استاد شهید بعنوان مثال در اثری بنام :"آشنایی با علوم انسانی" ، دومین علم یا دانش رو که مطرح کرده اند :"فلسفه" هست .

یعنی فلسفه را هم علمی یا دانشی از علوم یا دانشها بحساب آوردن ، حالا چه از باب :"معرفت" و چه من باب :"حجّت" ، که قبلا ازش حرف زدم و از ناگفته ها اگه مونده باشه یکیش اینه که آیا :

آشنایی با علوم اسلامی

یعنی :

معرفت یا شناخت علوم اسلامی !؟

یا :

تصدیش !؟ و یا تصدیقشم !؟ که این یکی اسمش چیه !؟ آیا مثلا :"ذهن" ه !؟ که :"تصور و تصدیق" داره !؟ حالا :"تصدیق و تصور" شم !؟ بمونه ! و ... !؟

ایشون که می فرمایند (پ) : در علوم ، بدون استثناء ، منجمله همین علم یا دانش اقتصاد !م که ... ، دو کار میشه ، برا اینه که معلم ثانی ، یعنی فارابی ، منطق معلم اول ، یعنی ارسطو رو باب بندی کرده به دو باب ، باب تصور ، و باب تصدیق .

حالا آیا علم یا دانش دوباب داره !؟ یا :"ذهن" دو باب داره !؟ یا دو :"ورودی" !؟ بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله ، همچنین خروجیشم ! مثل همون خروج :"بدبین ... " که خروجیش آیا فقط دهانه !؟ یا فقط از قلمیه !؟ مکتوبش !؟  

پ :

در همون اثر : آشنایی با علوم اسلامی . 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :629
بازدید دیروز :128
کل بازدید : 1342990
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ